جمعه, 31 فروردین 1403 Friday, 19 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41365 تعداد نوشته های امروز : 8 تعداد دیدگاهها : 2369×
  • شعار سال

    شعار سال 1403

  • حقایق ناگفته خرید خانه ابتهاج و نقد دو خبر متناقض در یک روز
    18 دی 1397 - 11:50
    شناسه : 145859
    0

    مهری شیرمحمدی، مسئول بناهای میراثی شورای شهر رشت در گیل مهر حقایقی ناگفته از خرید خانه ابتهاج را منتشر کرد.

    پ
    پ

    ابتهاج - حقایق ناگفته خرید خانه ابتهاج و نقد دو خبر متناقض در یک روز -

    یک خبر در یک روز: «مدیرکل میراث فرهنگی گیلان خبرداد:خانه کودکی «امیر هوشنگ ابتهاج» ثبت اضطراری شد» (خبرگزاری مهر)
    « مدیرکل میراث فرهنگی گیلان طی نامه ای اعلام کرد: خانه پدری ابتهاج سالها قبل تخریب شد/ خانه مورد ادعا مربوط به دهه ۴۰ است » (حرف تازه)
    ۱۲دی ماه موضوع تخریب خانه «امیر هوشنگ ابتهاج»، غزلسرای شهیر رشتی- که سالها در ایران زندگی نمی کند- باردیگر رسانه ای شد. از انتقادهای تند عضو شورا گرفته تا عدم سندیت انتساب این خانه به ابتهاج.
    اول بار رئیس کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر رشت، نسبت به تخریب این خانه هشدار داد و تاکید کرد:« در اصالت مالکیت تاریخی سه پلاک ثبتی مورد بحث در استاد سرا به خانواده های ابتهاج و میرفخرایی هیچ تردیدی نیست و اسناد و مدارک مالکیت متقن موجود است.» (سایت شورای شهر)
    رضا رسولی همچنین از مذاکره با استاندار و مدیرکل میراث فرهنگی گیلان خبر داد که تلاش دارند این میراث حفظ شود.
    البته انتقادهای رضا رسولی، بدون اقدام عملی، پیشینه ۳ساله دارد. ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۹۴ بود که وی در کسوت عضو دوره چهارم شورای شهر رشت و درجلسه ۹۴ شورا، خواستار خریداری و تغییر کاربری خانه هوشنگ ابتهاج و گلچین گیلانی شدو در نطق پیش از دستور جلسه و در یک فضای احساسی، شعر« ای ایران ای سرای امید» هوشنگ ابتهاج را خواند و شنوندگان را به فضای سالهای ۶۰ برد و قطعاتی از تصنیف ابتهاج را خواند که استاد شجریان خوانده بود.
    آن روز وی در حضور خبرنگاران با اشاره به خانه ابتهاج در تهران- که به نام «ارغوان» ثبت ملی شده – خواستار تغییر کاربری و احیای خانه ای شد که گفته شده، خانه کودکی های ابتهاج و گلچین گیلانی بوده است.
    ۳سال گذشت. یک بار دیگر رسولی برای کسب کرسی شورای شهر تایید و انتخاب شد. اسفند سال ۹۶، بار دیگر رضا رسولی طرح مشخصی را تحت عنوان: « الزام شهرداری رشت به خرید خانه زادگاه استاد امیر هوشنگ ابتهاج و استاد مرحوم دکتر مجدالیدن میرفخرایی» به صحن شورا آورد تا شهرداری رشت را ملزم به خرید این خانه نماید. در این لایحه- که به امضای ۱۰عضو شورای شهر رشت رسیده بود- با دو فوریت به تصویب شورای شهر رسید. جالب اینجاست که پیش از اینکه خبر این تصویب در پرتال رسمی شورای شهر قرار گیرد، در رسانه های محلی منتشر و خرید خانه ابتهاج تیتر یک رسانه ها شد!
    باوجود آنکه لایحه پیشنهادی بودجه شهرداری برای سال ۹۷، به شورا ارسال شده بود، اعضای شورا کدهای بودجه را تغییر داده و مبلغ ۳ میلیارد تومان برای تملک و احیای خانه ابتهاج ردیف دار کردند. تا اینجا قابل ستایش است.
    همان زمان در طرح مصوب شورا یک پیش شرط قرار داشت، که متاسفانه رسانه ها فراموش کردند آن را منتشر نمایند. مقرر شد « پس از استعلام سیر ثبتی ملک و اثبات مالکیت قبلی خانواده ابتهاج و مذاکره با مالکان» شهرداری اقدام به خرید نماید.
    نگارنده از سال ۹۴تاکنون پیگیر موضوع خرید این خانه و سیر ثبت آن از سوی میراث فرهنگی گیلان و شورای شهر بوده ام. به تاریخ ۱۷ اردیبهشت سال ۹۷ ، مدیر کل اسبق میراث فرهنگی گیلان، طی نامه ای پاسخ استعلام و گردش ثبتی ملک منسوب به ابتهاج را برای مدیریت شهری و رئیس شورای شهر رشت ارسال کرد. در بخشی از این پاسخ آمده «بر اساس بررسی های به عمل آمده و همچنین گردش ثبتی اخذ شده از املاک ثبتی شماره ۳۳۴۴ و ۳۳۴۵ در گذشته دارای یک سند مالکیت به نام خانم مخدره عالیه رفعت (مادربزرگ امیر هوشنگ ابتهاج) بوده است. مشخص گردید که خانواده ابتهاج در قسمت هایی از املاک موصوف مداخلات مالکیتی داشته اند. نقل و انتقالات صورت پذیرفته در املاک مورد اشاره توسط خانواده ابتهاج علی الخصوص در پلاک ثبتی ۳۳۴۴ که اکنون ساختمان مدیریت پسماند شهرداری در آن واقع گردیده است کاملا واضح است.»
    درواقع ملک بزرگ عالیه رفعت به ۵نفر از وراث از جمله مادر ابتهاج ارث می رسد که پس از وی نیز املاک بین وراث بعدی تقسیم و بنای قدیمی منسوب به خانه ابتهاج تخریب و اکنون ساختمان اداری سازمان پسماند شهرداری رشت در آن ساخته شده است و بخشی از پلاک ثبتی در تملک آقای آصف قرار دارد که دهه ۱۳۴۰ نوسازی کرده است.
    با اینکه اطلاع داشتم پرونده ثبتی ملک ابتهاج برای بررسی و ثبت ملی از سال ۹۴ به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال شده و نتیجه رای تهران منفی بوده است، برای اطمینان روز گذشته به کارشناس مسئول ثبت بناهای میراثی گیلان تماس گرفتم و ایشان تاکید کرد؛ «به دلیل عدم قدمت بنا و فقدان شاخصه های میراثی کشور، تاکنون سازمان میراث فرهنگی بنای منسوب به ابتهاج را ثبت نکرده است.»
    حالا امروز وقتی دو خبر متناقض از مدیر کل میراث گیلان خواندم برایم عجیب بود ؟ از یک سو مدیرکل میراث فرهنگی گیلان از مذاکره با شهرداری برای خرید ملک خبر می دهد و از سوی دیگر به سرپرست شهرداری نامه می زند که سندیت ملک به نام ابتهاج مورد سوال است!
    در این بین آنچه نادیده گرفته شده، حقوق مادی و معنوی مالک فعلی یعنی آقای آصف است -که دهه ۴۰ ملکی که از ورثه مادری ابتهاج خریده- به عنوان درمانگاه قلب گیلاننوسازی می کند. این ملک در سالهای اخیر بعنوان مهدکودک استفاده می شد. این را می توان از نقاشی های روی دیوار دریافت.
    دو سال پیش شخصا با آقای آصف صحبت کردم و همان زمان ایشان اسناد خود را -که از اداره ثبت املاک دریافت کرده بود- به بنده نشان داد و تاکید کرد که این ملک ابتهاج نیست.
    وی حتی از هیاهوهای رسانه ای و وعده های مسئولان شاکی بود که تکلیف وی را مشخص نمی کنند، و او نمی تواند پروانه ساخت برای ملکش دریافت نماید.
    از آنجاکه به شخصه معتقدم مسئولان فرهنگی می باید در زمان حیات هوشنگ ابتهاج بنیادی منسوب به این شاعر پرآوازه بسازند، ولی نباید حقایق را پنهان کرد. همان زمان برای فروکش کردن عصبانیت آقای آصف- که به منظور دادخواهی به شورای شهر رشت آمده بود- به وی پیشنهاد دادم، فراتر از اینکه این خانه منسوب به ابتهاج است یا خیر، شهرداری طالب خرید ملک شماست. وی پاسخ داد: آن زمان موضوع تفاوت می یابد و آقایانی که با جو رسانه ای به گونه ای عمل کردند که بنده هیچ علقه ای به مفاخر فرهنگی ندارم و درصدد تخریب خانه ابتهاج هستم، می باید عذرخواهی کنند و سپس بنده با شهرداری برای فروش ملک خودم وارد مذاکره می شوم.
    حالا رئیس کمیسیون عمران شورا طی نامه ای به سرپرست شهرداری و به استناد بودجه ای که مصوب شده، از مدیریت شهری می خواهد هرچه سریعتر این خانه را خریداری و برای تاسیس خانه سایه اقدام نماید.
    تا اینجای کار هم بد نیست. ولی اگر توجه شود که شهرداری رشت به اذعان اعضای شورا تنها ۳۰درصد بودجه خود را محقق کرده و حتی توان پرداخت حقوق کارکنان خود را ندارد، قرار است با کدام بودجه ملکی را که در مرکز شهر قرار گرفته و ارزش بالایی دارد آن هم با تورم افسار گسیخته تنها با ۳میلیارد تومان خریداری و احیا نماید!
    در شرایطی که شهرداری توان مالی مرمت بناهای میراثی در تملک خود نظیر «عمارت بلدیه» و «مریضخانه بلدیه » را -که از شدت ازدیار رطوبت در حال فروریختن است- ندارد، کدام کار فرهنگی و عمرانی در اولویت است؟!
    و پرسش دیگر آنکه آیا متولیان فرهنگی در این شهر تنها مدیریت شهری است؟ و آیا این شهر و استان کفیل دیگری ندارد؟! روز چهارشنبه مدیرکل میراث فرهنگی گیلان جلسه اضطراری با استاندار گیلان به همین منظور برگزار کرد ولی تاکنون سایت اداره کل میراث فرهنگی گیلان به عنوان یک مرجع رسمی، خبری در این زمینه منتشر نکرده تا بدانیم بالاخره از اعتبار کدام اداره قرار است خانه منسوب به ابتهاج خریداری شود. اما از خبر خبرگزاری مهر –که امروز منتشر شد، می توان فهمید که مدیر کل جدید میراث اعلام کرده برای خرید با شهرداری وارد مذاکره شده است!

    WhatsApp Image 2019 01 06 at 12.48.20 - حقایق ناگفته خرید خانه ابتهاج و نقد دو خبر متناقض در یک روز -

    WhatsApp Image 2019 01 06 at 12.48.20 1 - حقایق ناگفته خرید خانه ابتهاج و نقد دو خبر متناقض در یک روز -

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.