سامان بدر در گیل خبر نوشت: بیست سال بعد از دوم خرداد ۷۶ و یک سال بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ۹۶ دیگر خبری از جشن نیست، به واقع حسی نیز برای هیچ جشنی دیگر باقی نمانده است. دولت در بحران های متعددی اسیر است، بوی ناامیدی شنیده می شود، بسیاری پشیمانند و عده ای هم که پشیمان نیستند به اما و اگر روی آورده اند.
چه اندوهبار است که یک سال بعد از انتخابات بزرگترین گردهمایی اصلاح طلبان در گیلان شده است بزرگداشت مهدی تقی زاده در «تازه آباد رشت»، ساعت ۱۸ قرار است همه به یاد بیاورند که در روز جشن پیروزی حامیان روحانی در رشت یک نفر از میان آن ها رخت فرو بست. چه تلخ است که بگوئیم یک سال بعد از آن جشن و مرگ، ما رنگ شادی اجتماعی به خود ندیده ایم و بحران پشت بحران را دنبال می کنیم که از همان مداحی روز عید فطر و حمله به رئیس جمهور منتخب شروع شد و با فشار و کوتاهی به عدم حضور زنان در کابینه با چشنی عدم حضور بسیاری دیگر در دولت دوازدهم رسید. زلزله، سقوط هواپیما و انفجار سانچی تا اعتراضات خیابانی و بسته شدن شبکه های اجتماعی و در نهایت لغو برجام، چیزی فراتر از هر «نه روز یک بحران» دولت اصلاحات و تشدید ناامیدی و کمپین پشیمانی! مشخص است که در چنین وضعیتی حتی هواداران گیلانی روحانی نیز دوم خرداد به جای جشن باید در «تازه آباد» یاد اصلاحات را گرامی بدارند.
شاید این بزرگداشت همه ما را به یاد بیاورد که در چه شرایطی سختی قرار داریم. برای کسی که سهم شخصیش از مرگ یک تسلیت خشک خالی حضوری سخنگوی دولت و استاندار بود. اما سهم اجتماعیش تا مرز مرگ اصلاح طلبی نیز پیش رفته است. یکی که مهدی تقی زاده را از ارادتمندان «آوازه» اش می داند و انتصاب(انتساب سابق) به خودش را فخر می داند درباره اش نوشته که او غم نام داشت تا نان! اما مهدی تقی زاده یکی از همان ها بود که شایدتا الهه مرگ بر بر بالین آن ها نیاید نه نامی برای آن ها بدست می آید و نه نانی! نام و نان مانده برای آن ها که پست و مقام و شهرت و مزایا گرفته اند و برای امثال مهدی ها تنها وعده داده اند. پشیمانان و بیچارگان! می مانند در تازه آباد به یاد دوست قدیمی اصلاح طلبشان احترام بگذارند و به یاد بیاورند که در یک گوشه این قبرستان «اصلاح طلبی» در خاک است. الفاتحه مع الصلوات
ثبت دیدگاه