سید محمّد علوی:
صنعت گردشگری به دلیل تنوع خدمات و وابستگی مستقیم به سایر بخشها همواره تحت تأثیر سایر صنایع و مشاغل دارد. در هیچ جای دنیا یک سازمان یا ارگان یا حتی دولتی نمیتواند ادعا کنند که برنامهای برای توسعه گردشگری دارد بدون آنکه سایر ساختارها همچون راه، حملونقل، بهداشت و… را کنار این برنامه نبیند. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد روند رو به رشد این صنعت در کشورهای درحالتوسعه بخصوص قارههای آسیا و آفریقا با شتاب بیشتری پیش خواهد رفت. به عبارتی موج گردشگری به سمت مقصدهای جدید و انواع شاخهها که به بیش از ۸۰۰ تنوع محصول رسیده است حرکت میکند.
ازآنجاییکه در برنامه چشمانداز ۱۴۱۴ ایران، گردشگری از نوع خارجی هدفگذاری ۲۰ میلیونی شده و در اولویت قرار دارد، میطلبد برنامههای ۵ ساله توسعه و همچنین بودجههای عمرانی و تسهیلات و جذب منابع در همین راستا پیشبینی و هدفگذاری شود.
در استان گیلان با وسعت حدود ۱۴۰۰۰ کیلومترمربع و جمعیت تقریبی ۲/۵ میلیون نفر (از پرتراکمترین استانهای کشور) به همراه چند استان شمالی کشور اوضاع کمی پیچیدهتر شده از طرفی به دلیل نزدیکی به پایتخت در روزهای پایانی هفته شاهد حضور تعداد زیادی از هموطنان در قالب مسافر هستیم، در سال ۱۳۹۶ بیش از ۳۶ میلیونی وارد گیلان شدند (۳ میلیون میانگین جمعیت شناور ماهیانه)، نه آنکه همه توریست باشند تعداد زیادی از این هموطنان دارای ویلا و منازل دوم در استاناند و برای تنوع و فرار از آلودگی هوا و سایر فشارهای زندگی و کار برای آرامش به جنگل و دریای شمال پناه میآورند، امروزه در مبحث آلودگیها به حجم بالای فشار بر محیطزیست استان رسیدهایم.
از طرفی بر اساس پیشبینیها صورت با توجه به روند مهاجرت به شمال کشور به دلیل تغییر اقلیم ۷۰ درصدی فلات مرکزی و جنوبی به دلیل شرایط آبی، با افزایش بیش از صد در صدری در جمعیت استان نیز روبرو خواهیم شد، اگر به همین منوال باشد و با برنامه و کانالیزه، عمل نشود بهزودی شاهد نابودی کامل اراضی کشاورزی در مناطق بکر و خطر تخریب زیستگاههای منحصربهفرد شمال ایران خواهیم بود. کافی است دستگاههای نظارتی به نقل و انتقالات و معاملات زمینها و املاک استان دقیق شوند، خواهند دید که بسیاری از قطعات زمینها توسط افرادی از خارج استان باقیمتهایی بیش از عرف منطقه خرید، محصور، تفکیک و تغییر کاربری شدهاند. البته در تمام دنیا مناطق گردشگر پذیر همواره دارای بار تقاضا برای سکنی وزندگی هستند که اگر مسئولین محلی و دولت این تقاضاها را مدیریت و در راستای برنامههای منطقهای مسیر دهد، در پیشرفت آن مقصد کمک هم خواهد شد.
امروزه گردشگری حاکم بر استان گردشگری عمده و عمومی و تقاضامحور است بنابراین سالها و روزهای سختی را در تمام ابعاد برای محیطزیست و منابع طبیعی و انسانی استان متصور خواهیم بود، متأسفانه تردد بیشازحد اتومبیلهای شخصی تا دل طبیعت به دلیل دسترسی جادهای آستانه تحمل زیستمحیطی استان به خطر افتاده است.
حتی زیرساختهای استان کشش این حجم از جمعیت را ندارد و میبینیم که در پیک سفر مصارف برق و آب در روزهای پرتردد بخصوص در مناطق گردشگر پذیر دچار کمبود میشویم یا افزایش قیمتها که ایجاد میشود، از طرفی تأسیسات اقامتی باکیفیت استاندارد و با پراکندگی مناسب که دارای نیروی انسانی آموزشدیده باشند در جامعه میزبان و بومی دچار ضعفهای شدید هستیم. اگر میان این هجوم و مواردی که ذکر شد حلقههای واسط نداشته باشیم و خود را آماده این تغییرات نکنیم علاوه بر اینکه از چرخه اقتصادی سود واقعی و اشتغال پایدار نخواهیم داشت، بلکه ساختار اجتماعی و سنتی و خطرناکتر این فضای فرهنگی و بومی استان را که حاصل سالها تاریخ و همزیستی اقوام گیل و تالش را نیز در مخاطره خواهیم دید.
همه میدانیم که لازمه کشت برنج آب است، اما اگر آمادهسازی چندباره زمین، لایروبی انهار و ترتیب و کارهای مراحل کاشت و داشت و برداشت رعایت نشود بیشک محصول به بار نخواهد نشست.
در گردشگری آمار ورودی، نقش همان آب را دارد، این تعداد گردشگران چند دهمیلیونی مانند سیلابی است که روانه استان ما شده و مسئولین به این عدد و آمار افتخار میکنند، اما کانال یا مسیر یا طرحی برای بیش از ۹۰ درصدی این مسافران که تماماً با اتومبیلهای شخصی (به دلیل قیمت سوخت و نزدیکی به مرکز و دسترسی آسان) به گیلان سفر میکنند، نداریم.
نقش آژانسهای خدمات مسافرتی، مؤسسات تور گردان و نبود زنجیره اتصال میان ارکان خدمات مشهود است. چشماندازی تدوینشدهای برای مشارکت و استفاده از ظرفیت جامعه میزبان برای این مهم دیده نمیشود.
امروز نیاز است که طرح جامع گردشگری استان تدوین شود و کارگروه گردشگری ذیل شورای برنامهریزی استان، پررنگتر برگزار شود. تمام طرحهای هادی و جامع و تفصیلی در راستای آن سند بازنگری گردد که فردا دیر است.
ثبت دیدگاه