- نویسنده : سردبیر بامردم
- 29 آبان 1400
- کد خبر 190513
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
فرانس کافکا یکی از عجیبترین نویسندههای دنیا است که بعد از مرگش معروف شد. او در طول زندگیاش کتابها و آثار زیادی نوشته بود، اما به دلیل خصوصیات عجیبش دوست نداشت آثارش را کسی بخوانند. به همین دلیل به ماکس برود، دوست صمیمیاش وصیت کرده بود که آثارش را بعد از مرگ او بسوزاند. معروفترین رمانهای او رمان مسخ، محاکمه، و قصر هستند.
کتاب نامه به فلیسه هم مجموعهای از نامههای کافکا به معشوقهی چندین سالهاش، فلیسه است. در این کتاب به وضوح میتوانید شخصیت پیچیده و عجیب کافکا را مشاهده کنید. کسی که فلیسه را دوست دارد و در عین حال از زندگیکردن همیشگی با او بیزار است. او خودش را متعلق به ادبیات میداند و از سرسپردگی به زندگی روزمره فرار میکند.
دربارهی کافکا، کتابها، شخصیتش و همینطور سبک نوشتاری او مقالهها و همینطور کتابهای متعددی نوشته شده است. برخی از محققین سعی کردند زندگی و افکار و عقاید او را تحلیل کنند. کافکا زندگی عاشقانهی پرفراز و فرودی داشته است. زندگی عاشقانهای که شاید برای جوانانی که به تعهد علاقهای ندارند، قابل درکتر باشد.
کافکا شبیه به نویسندههای دیگر نیست
رمانهای کافکا مثل بقیهی رمانهایی که تا به حال خواندهاید نیستند. اگر کتابها و نامههای او را بخوانید، ممکن است دو احساس متفاوت را تجربه کنید. یا از سبک نوشتن و همینطور داستانهای او خوشتان نمیآید، یا شیفتهی او میشوید و تمام کتابهای مربوط به او را هم میخوانید. کافکا داستان تعریف نمیکند، بلکه مانند یک روزنامهنگار وقایع را شرح میدهد. وقایعی که واقعیت ندارند.
او طوری امور غیرواقعیت را بازگو میکند که انگار در دنیای واقعی رخ دادهاند. کتاب مسخ او این چنین است. آثار او معمولا فاقد عشق، تن و غریزه هستند. شاید حتی بگویید، نوشتههای کافکا احساساتی مثل خوشبختی، زیبایی و شادی را در شما بیدار نمیکنند. بلکه نشاندهندهی جهان بیمارگونه ذهن او هستند. همین ذهن بیمارگونهی کافکا باعث شده است که او موضوع بسیاری از کارهای فلسفی باشد. فیلسوفهایی مثل دلوز، بنیامین، بلانشو و دریدا دربارهی او نوشتهاند.
کافکا چگونه کافکا شد
مسلما کافکایی که کتابهایی مثل محاکمه و مسخ را مینویسد، زندگی و روابط خانوادگیاش بر شیوهی نوشتن و داستان پردازیاش تاثیر داشتند. او در پراگ به دنیا آمد و پدر به شدت سختگیری داشت. رفتار مستبدانهی پدر کافکا به حدی بود که او در طول عمرش از افسردگی و اضطراب رنج میبرد. همین رنج و اضطراب وارد کتابهای او هم شده است. در مسخ میتوانید این رنج را به وضوح حس کنید.
او از مادر هم شانسی نیاورد و مجبور بود مادرش را که زنی متعصب بود تحمل کند. کافکا در ابتدای دوران تحصیلش در دانشگاه، علم شیمی و دنیای مادهها را انتخاب کرد. اما بعد از دو هفته تغییر رشته داد و وارد دنیای حقوق و قوانین پیچیده شد. جالب است که کافکایی که مینویسد و کافکایی که کار میکند و درس میخواند با هم بسیار متفاوت هستند.
او بعد از اینکه دکترای حقوقش را گرفت، مشغول به کار شد و کارمند خوبی هم بود. هدف او از کار کردن، نان درآوردن و پرداخت مخارجش بودند. برای او نوشتن بیشتر از هرچیز دیگری اهمیت داشت و اگر کار کردن به نوشتنش خدشهای وارد میکرد، از آن کار استعفا میداد. با این وجود، کارفرمایان کافکا از کار او راضی بودند و به او ترفیع هم میدادند. این یعنی کافکایی که به شدت به نوشتن علاقه داشت، و مهمترین هدف زندگیاش نوشتن بود، با تمام وجودش کار هم میکرد.
کتابهای دیگر کافکا و مترجمانش
کتابهای زیادی از کافکا در ایران چاپ شده است. مجموعهی داستانهای او، ترجمهی امیرجلالالدین اعلم، در سال ۱۳۹۲ چاپ شده است. در این مجموعه داستانها میتوانید همهی داستانهای کافکا از جمله مسخ، کیفرگاه و هنرمند گرسنگی را بخوانید. داستانهای کوتاهتر و همینطور برخی از نوشتههای ماکس برود بعد از مرگ کافکا هم در این کتاب آورده شده است.
کتاب مسخ و درباره مسخ
کتاب مسخ و دربارهی مسخ، ترجمهی فرزانه طاهری هم سال ۱۳۹۷ چاپ شده است. این کتاب همان داستان معروف سوسکشدن مردی است که یک روز صبح در اتاق خوابش به سوسک تبدیل میشود. بخش دربارهی مسخ هم ولادیمیر ناباکوف نوشته است که تحلیلی بر این داستان است. یک نسخهی انتقادی هم از مسخ چاپ شده است. مسخ نسخهی انتقادی نورتن را استنلی کارنگلد و فرزانه طاهری ترجمه کردند.
رمان محاکمه
کتاب محاکمه ترجمهی امیرجلالالدین اعلم هم تقریبا کمی شبیه مسخ است. این کتاب را هم ماکس برود از دستنوشتههای به جا مانده از کافکا منتشر کرده است. در این کتاب، یوزف که کارمند بانک است بدون دلیل و بدون انجام گناهی محاکمه میشود. یوزف کا نمیداند چرا گرفتار این مخمصه شده است و چگونه خودش را نجات دهد. هیچ مدرکی برای اثبات گناهکار بودن او وجود ندارد و کسی هم به مدارک یوزف توجهی نمیکند.
دربارهی محاکمه فیلم هم ساخته شده است، یکی به کارگردانی اورسون ولز و دیگری که فیلمنامهاش را هارولد پینتر نوشته است.
کتاب یادداشت ها و نامه به فلیسه
اگر دوست دارید کافکا و زندگیاش را بشناسید، کتابهای یادداشتها و نامه به فلیسه را حتما بخوانید. کافکا در یادداشتهای روزانهاش و همینطور نامههای فلیسه زندگیاش را به دقت شرح میدهد. او علاقهی زیادی به تعریف کردن اتفاقات روزمره دارد و حتی این اتفاقات را به معشوقهاش هم تعریف میکند.
در کتاب یادداشتها میتوانید درباره اندیشههای ادبی او، رویاها و کابوسهایش و همینطور سرگذشت نوشتن داستانها و رمانهایش را بخوانید. کتاب یادداشت را مصطفی اسلامیه و کتاب نامه به فلیسه را مرتضی افتخاری و مصطفی اسلامیه ترجمه کرده است.
رمان قصر از کافکا
کتاب قصر یکی از مهمترین و همینطور بزرگترین آثار کافکا است که مترجم معروف آثار کافکا، جلالالدین اعلم آن را ترجمه کرده است. این کتاب داستان آقای ک را تعریف میکند که میخواهد در دهکدهای شب را به صبح برساند. در ابتدا او با عقاید و باورهای اهالی دهکده مخالف است و مدام با آنها بحث میکند. اما در نهایت آقای ک داستان قصر هم شبیه به اهالی دهکده میشود.
این کتاب را از جنبههای مختلفی تحلیل کردهاند. بعضیها آن را انتقادی از دیوانسالاری میدانند، برخی قصر را به رابطهی کافکا و میلنا یتسنکا نسبت دادهاند و برخی هم آن را برآمده از رابطه و اختلاف کافکا با پدرش میدانند. از مترجم آثار کافکا، امیرجلالالدین اعلم هم میتوانید کتابهای بیگانهی آلبر کامو، تهوع اثر ژان پل سارتر، جامعهی باز و دشمنان آن: افسون افلاطون، جامعهی باز و دشمنان آن: اوج پیشگویی پیامبرانه را بخوانید.
از مصطفی اسلامیه هم کتابهای زندگینامهی نیما بوشیج، فولاد قلب: زندگینامه دکتر مصدق موجود است.
خانم فرزانه طاهری، مترجم دیگر آثار کافکا هم آثار مردی دیگر، درسگفتارهای ادبیات روس، درسگفتارهای ادبیات اروپا، مبانی نقد ادبی، کلیسای جامع، در دل گردباد، خانم دلوی، پیرمرد صدسالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، فرهنگ توصیفی روانشناسی، و سیلویا بیچ و نسل گذشته را ترجمه کرده است.
https://baamardom.ir/?p=190513