فروپاشی کسب و کار های چگونه رخ میدهد ؟

بر اساس شواهد موجود در بازار، متاسفانه از هر 10 کسب و کاری که در ایران راه اندازی می شود، 8 مورد آنها یا اصلا سود ده نیستند و یا به دلیل زیان ده بودن در کمتر از 2 سال با شکست مواجه می شوند. خارج از شرایط اقتصادی موجود، دلیل اصلی این شکست های تجاری، وجود تفکری اشتباه از نحوه راه اندازی یک کسب و کار میباشد. متاسفانه اکثر فعالین اقتصادی تنها ابزارهای لازم جهت موفقیت در کسب و کار را اول، سرمایه و دوم، تخصص و مهارت می دانند. اما عامل سومی وجود دارد، که متضمن موفقیت شما در تجارت می باشد و آن آشنایی با اصول تجارت و نحوه به سود رسانی یک کسب و کار می باشد.

سرمایه را می شود جذب کرد، فرد متخصص را می توان استخدام کرد. اما، اصول تجارت را باید آموخت و یاد گرفت.

هرگز فراموش نکنید که؛ انسان های باهوش از تجربیات خودشان درس می گیرند، ولی انسان های عاقل از تجربیات دیگران

چیزی که مردم جهان سوم باید نجات دهند، وطن‌شان نیسـت، بلکه ابتدا باید خود را نجات دهند، زیرا بیشتر آنها در اعماق نـاآگـاهی ، توهم دانایی دارند !

                      (وینستون چرچیل)

مدیریت تغییر

جهان و محیط اطرافمان در حال تغییر است و در چنین شرایطی هیچ چیز خطرناکتر از دل بستن به کامیابی های دیروز نیست. برای کشف اقیانوس های جدید، باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشید. این جهان، جهان تغییر است، نه تقدیر. تعریف حماقت، چیزی جز این نیست که همان کار گذشته را انجام دهیم و انتظار نتیجه متفاوتی را داشته باشیم.

تغییر هرگز به خاطر اینکه جدید است شکست نمی خورد، بلکه اگر دیرتر از زمانش صورت گیرد، تقریبا همیشه شکست می خورد.جهت دریافت مشاوره کسب و کار میتوانید با وبسایت دکتر حسین یوسفی در تماس باشید .

آدم ها به دو دلیل تغییر میکنند: یا زیاد آموخته اند و یا زیاد صدمه دیده اند.

امروزه، لازمه ماندگاری در بازار، سازگاری با بازار است. هرگز فراموش نکنید که تنها هدف ثابت در کسب و کار، سود بیشتر است و الباقی اهداف بستگی به شرایط، تغییر می کنند. کسب و کار، نوع محصول و خدمات، بازار، زمان و مکان فروش، مشتریان و… همه و همه بستگی به شرایط بازار، تغییر خواهند کرد.

یکی از بهترین تکنیک ها برای تغییر کردن، تکنیک اندیشیدن از مبدا صفر می باشد. در این تکنیک 2 سوال مهم را باید از خود بپرسید؛

1 ) آیا چیزی در زندگی من وجود دارد که اگر آنچه را حالا می دانم، قبلا می دانستم، هرگز درگیر آن نمی شدم؟

2 ) چگونه می توانم از دست آن راحت شوم؟

پاسخ صادقانه، شجاعانه و به دور از تعصب، ترس و غرور شما، حوزه هایی که باید تغییر دهید را به شما نشان خواهد داد. همیشه بخاطر داشته باشید که برای تغییر دادن شرایط باید، شجاع، مصمم و متعهد باشید.

تفکر مبتنی بر صفر را در همه امور بکار بگیرید…

یعنی؛

ü     حذف همه آدمهای اشتباه

ü     توقف همه سرمایه گذاری های اشتباه

ü      حذف همه محصولات و خدمات اشتباه

ü     و…

علت اصلی عدم موفقیت سازمانها در درون سازمان است، ولی عموم مدیران عاشق بهانه هستند. (بعنوان مثال: شرایط بد اقتصادی، رکود و…)

بر اساس آمارها، حدود 80% محصولات و خدمات امروز، طی  5  سال آینده منسوخ خواهند شد. امروزه به ایده های جدید بسیار بها می دهند. به همین دلیل است که منحنی عمر کالاها بطور فزاینده ای کوتاهتر شده است. پس لطفا مثل دایناسورها نباشید، گهگاهی کسب و کارتان را بازنگری کنید.

فناوری کلید رشد سریع است، از آن برای جهشی به جلو استفاده کنید. در زمینه فناوری به عنوان نوعی سرمایه گذاری نگاه کنید نه هزینه کردن. پیشنهاد می کنم که حداقل ماهیانه 10%  درآمد خالص خود را جهت فعالیت های تحقیق و توسعه با هدف عرضه محصولات و خدمات جدید به بازار، اختصاص دهید. در کسب و کارتان به دنبال پاسخ سوالات زیر باشید.

• معجزه بعدی شما چیست؟                     
• محصول یا خدمات بعدی شما چه خواهد بود؟

سعی کنید خودتان اولین محصولی را که خط تولید فعلی شما را از رده خارج می کند، خلق کنید و به بازار ارائه دهید. اگر شما این کار را نکنید، رقیب شما چنین خواهد کرد.

در سال 2005 که فروش آیپاد به اوج خود رسیده بود، استیو جابز گفت:

«یک تلفن هوشمند فوق العاده می تواند آیپاد را از رده خارج کند و اپل باید سازنده آن تلفن باشد»

 و اینگونه بود که گوشی های آیفون ظهور کردند و بالاترین فروش شرکت اپل را رقم زدند.

در نظر داشته باشید که، در 15 سال گذشته، 52% از شرکت های لیست Fortune 500  تعطیل شده اند. پس مراقب تغییر شرایط بازار، تحرکات رقبا و تغییر نیاز های مشتریان باشید.

یک مدیر و کارآفرین موفق همیشه نبض تغییرات را در دست دارد. واکنش مدیران نسبت به تغییرات به سه شکل است:

1 ) مدیرانی که تغییرات را پیش بینی کرده و خود را آماده تغییر می کنند

(آینده از آن کسانی است که امکانات را پیش از آنکه آشکار شوند، می بینند)

2 ) مدیرانی که قدرت پیش بینی ندارند اما با تغییرات، تغییر می کنند

3 ) مدیرانی که در مقابل تغیرات مقاومت می کنند

کار شما این است که استاد تغییر باشید، نه قربانی آن.

خطای هزینه هدر رفته

چرا باید گذشته را فراموش کنید؟!

(تا اینجا آمده ایم…)، (کلی سرمایه و زمان برای راه اندازی این کار صرف کرده ام…).

اگر با هریک از این نمونه های فکری مواجه شده اید، یعنی خطای هزینهء هدر رفته در گوشه ذهن شما مشغول به کار است!

خطرناک ترین حالت خطای هزینهء هدر رفته وقتی است که زمان، پول، انرژی، اعتبار یا عشق زیادی صرف چیزی کرده باشید. این هزینه کردن دلیلی می شود برای ادامه دادن، حتی اگر با موضوعی محکوم به شکست سروکار داشته باشید.

سرمایه گذاران معمولاً قربانی همین خطا می شوند. بیشتر اوقات، تصمیم های تجاری خود را براساس قیمت خرید می گیرند. آنها میگویند:

«پول بسیار زیادی بخاطر این سهام از دست داده ام، الان نمی توانم بفروشم.»

 این استدلال غیرمنطقی است.

کنکورد، نمونه بارز یک پروژه ناموفق دولتی است. هردو طرف قرارداد (بریتانیا و فرانسه) از مدتها قبل میدانستند که، تجارت این هواپیمای مافوق صوت، هرگز به صرفه نخواهد بود، اما کماکان به صرف هزینه های هنگفت ادامه دادند. شاید فقط برای حفظ ظاهر و نپذیرفتن شکست. به همین دلیل است که اغلب، خطای هزینه هدر رفته را   اثر کنکورد  هم می نامند.

این خطا منجر به اشتباهات فاجعه آمیزی در قضاوت ها می شود. مهم نیست تاکنون چقدر سرمایه گذاری کرده اید، فقط ارزیابی تان از هزینه ها و سودهای آینده مهم است.

و در پایان به مثالی واقعی از عدم توجه به موقع به تغییرات بازار، اشاره می کنم.

‏قطعاً نام مجله معتبر Forbes را شنیده اید. جزء معتبرترین نشریات کسب وکار، موفقیت، کارآفرینی و ثروت است. این نشریه عکس روی جلد خود را در سال 2007 به نوکیا اختصاص داد و یک تیتر جنجالی زد: «آیا کسی می تواند نوکیا را با یک میلیارد مشتری از تخت پادشاهی به زیر کشد؟».

نوکیا در آن زمان سلطان بلامنازع موبایل و ارتباطات بود. اما نوکیا فروپاشید: طی 13 سال، سهم بازارش از رتبه اول به رتبه دهم و ارزش شرکت از 250 به کمتر از 4 میلیارد یورو سقوط کرد.

یکی از بهترین تحلیل‌هایی که در ارتباط با فروپاشی امپراطوری نوکیا خوانده ام، نتایج مطالعات مشترکی میان یک دانشگاه فنلاندی و مدرسه کسب‌وکار اینسید فرانسه است. این نتایج مطالب جالبی را در قالب سه نکته بیان می‌کند که خود حاصل 120 مصاحبه با اعضای هیئت مدیره و مدیران شرکت نوکیا بوده است. اما این سه راز سقوط چیست؟

راز اول، نبود فضای مناسب برای گفتگوهای صریح و آزاد. در آن زمان، فضای مناسبی برای گفت‌وگو و بحث‌ جدی وجود نداشت. یکی از مدیران ارشد نوکیا می گوید؛ در سال‌های 2007 تا 2011، اکثر اعضای هیئت‌مدیره نوکیا، احساس می‌کردند که دیگر نمی‌توانند راحت، آزاد و بدون بوجود آمدن تنش، صحبت کنند و نتیجه‌اش این بود که تهدیدات رقبا به درستی منتقل نمی‌شد و استراتژی مناسبی برای مقابله با آنها نیز اتخاذ نشد!دریافت خدمات دیجیتال مارکتینگ میتوانید با خدمات دکتر حسین یوسفی در تماس باشید .

راز دوم این بود که مدیران نوکیا بصورت احساسی و غیر منطقی به سیستم‌عامل سیمبین وابسته بودند و همه تولیدات را با این سیستم‌عامل عرضه می‌کرد. در آن زمان کسی جرات نمیکرد به گزینه دیگری فکر کند. نوکیا کورکورانه مدت ها روی سیستم‌عامل خودش پافشاری کرد، وقتی هم در سال 2012 با تغییر کردن مدیریت ارشد، به فکر تغییر در سیستم عامل سیمبین افتادند، دیگر خیلی دیر شده بود!

راز سوم اینکه، تحلیل‌ها و تصمیمات مدیران نوکیا براساس داده‌های واقعی نبود و بیشتر احساسی، شهودی و شخصی بود. نقل می‌شود که وقتی نوکیا تصمیم گرفت به‌جای سیمبین از سیستم‌عامل جدیدی استفاده کند، خیلی از مدیران سیستم‌عامل ویندوز را پیشنهاد می‌دادند. این در حالی بود که شواهد و تحقیقات، آینده خوبی برای سیستم‌عامل ویندوز نشان نمی‌داد و شانس موفقیت این سیستم‌عامل بسیار پایین به نظر می رسید. اما نوکیا ویندوز را جایگزین سیستم عامل سیمبین در گوشی‌هایش کرد و نتیجه‌اش هم شکست کاملش در سال 2013 بود.

سه نکته‌ای که به‌عنوان عوامل سقوط نوکیا بیان شد، می‌تواند عوامل شکست هر سیستم اقتصادی و تجاری باشد.

در هر سیستمی که نتوان به راحتی نقد کرد، نظر داد، پیشنهادات را به چالش کشید و خطوط قرمز، دامنه گفتگوی شما را محدود کند، یک گام به سقوط نزدیکتر شده است. 

در هر سیستمی که وابستگی بی دلیل به تصمیمات و نمادهای گذشته زیاد شود بطوریکه بجای آنکه تصمیم عقلایی بگیرید، بحث ها حیثیتی و تعصبی شود گام دوم را به سمت سقوط برداشته اید. هر جا احساس کردید، دارید تصمیم می گیرید نه به خاطر ساختن آینده بلکه دقیقا به خاطر دفاع از عملکرد گذشته، این یک نشانه بی بدیل سقوط است.

اگر خواسته های شخصی و انتخاب های احساسی و هیجانی جای تصمیم گیری مبتنی بر آمار، اطلاعات و تحقیقات را گرفت، آنگاه جایگزین شدن احساسات به جای واقعیت و منطق، میخ آخر سقوط را محکم خواهد کوبید. زمانی که چشم هایتان را به واقعیت بستید و گوش هایتان سنگین  شد، سقوط به شما نزدیک می شود.

 باور کنید سقوط نزدیک است! خیلی نزدیک؛ لای این شب بوها! 

تاریخ را بنگرید بزرگ ترین امپراطوری ها به زیر کشیده شدند، شرکت های بزرگ در هم شکستند، مقتدرترین نظام ها به خاطره ها پیوستند و برندهای نام آور سرنوشتی شرم آور پیدا کردند. چرا که خطوط قرمز گلوی گفتگوی آزاد را فشرد، بحث ها حیثیتی و ناموسی شد و دفاع از گذشته به جای ساختن آینده نقش آفرین شد، چشم ها بسته و گوش ها سنگین شد. واقعیت و منطق در برابر احساسات شکست خوردند. 

فروپاشی کسب و کارتان، از آن چه می بینید به شما نزدیک تر است.

تغییر مهمترین اصل ثابت زندگی است، برای تغییر دادن خود و کسب و کارتان منتظر روز مناسب نباشید. با تغییر دادن خود و کسب و کارتان، روزهای مناسب را به چنگ خواهید آورد.

نویسنده: دکتر حسین یوسفی

دکتر حسین یوسفی، دارای مدرک دکترای مدیریت بازرگانی با گرایش مدیریت بازاریابی است. ایشان متخصص راه اندازی، بهبود و توسعه کسب و کارهاست. دکتر یوسفی با بیش از 15 سال سابقه درخشان حوزه های مختلف کسب و کار تنها ایرانی است که دارای کرسی داوری مقالات علمی در حوزه بازرگانی در دانشگاه های استنفورد آمریکا و کمبریج انگلستان می باشد. جایگاه علمی ممتاز دکتر حسین یوسفی در سطح ملی و بین المللی، موجب شده است که تنها در 3 ماه نخست سال 2022 میلادی، سردبیر کنفرانس و داور مقالات در بیست و شش کنفرانس بین المللی در دوازده کشور جهان باشد.جهت مطالعه مقالات بیشتر حوزه کسب و کار کافیست مقالات وبیسابت دکتر حسین یوسفی را مطالعه نمایید

جهت آشنایی بیشتر با دکتر حسین یوسفی، به وب سایت ایشان مراجعه و یا صفحات شان را درشبکه های اجتماعی دنبال نمایید.

@