امتداد نوشت: همه چیز به طرز غمانگیزی درحال تکرار است. قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران صادر شد. علی باقری مشغول مذاکره است و نام سعید جلیلی بیش از هر زمان دیگری شنیده میشود. کابوس سالهای قطعنامههای پشت سر هم و تحریمهای کمر شکن قرار است تکرار شود؟
برای تکمیل این کلکسیون حسین شریعتمداری هم در کیهان علاوه بر اتهام زنی و سو استفاده گری در حوزه داخلی برای مواجهه با یک مساله ملی و بینالمللی؛ خواستار اخراج بازرسان سازمان انرژی اتمی از ایران شده است:«آمریکا و تروئیکای اروپا با تحلیل «مغز مگسی» خود در این توهم هستند که از قطعنامه یاد شده به عنوان سنگی در پیش پای جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و از این ماجرا به عنوان عصای زیر بغل نامزدهای غربگرای ریاست جمهوری ایران استفاده کنند. با این توضیح که صدور قطعنامه را زمینهای برای افزودن به تحریمها قلمداد کنند و بهزعم خود از این رهگذر بر سبد رای نامزدهای طرفدار مذاکره بیفزایند!
ترفندی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم به کار گرفتند و البته نتیجه نهائی نه فقط لغو تحریمها نبود، بلکه دو برابر شدن تحریمها را به دنبال داشت. بدیهی است که خاطره خسارتهای کلان و بعضا غیرقابل جبران غربگرایان در جریان مذاکرات بینتیجه و فاجعهبار از ذهن و خاطر مردم بیرون نرفته است. اما، در این میان و برای مقابله با این ترفند مستکبرانه غرب، وظیفهای جدی و مؤثر بر عهده دولت محترم است و آن اخراج تمامی بازرسان آژانس از ایران است.»
روزنامه جوان که این روزها ستاد انتخاباتی قالیباف شده است در یادداشتی بار دیگر به مظلومیت او پرداخته و نوشته:«موضوع بر مدار بیاخلاقی و تهمت و دروغ پیش رفت؛ حرفهای بیسند، ادعای واهی، نقلقولهای دروغ. یک جا حتی کار به جایی رسید که اطلاعات خصوصی خانواده یک کاندیدا را منتشر کردند!»
این روزنامه با نقد به جریان اصولگرا نوشته:««اینکه از یک جریان سیاسی تقریباً واحد، کاندیداهای متعدد میآیند، نشانه بیارزشی و نابلدی کار تشکیلاتی در این جریان است. اینکه حامیان و بعضاً خود این کاندیدا به دنبال تخریب همجبههای خود هستند و شاید حتی همجبههای بودن و وجود رقیب مشترک را تشخیص نمیدهند، یعنی در دوران ماقبل کار تشکیلاتی هستیم!»
و در نهایت حمله تند و تیزی هم به رائفیپور داشته:«این میان نیروهای یک مؤسسه کذایی هم که به نام امام زمان (عجلالله فرجه) کمکهای مردمی دریافت میکند و قرار بوده برای مهدویت کار کند، اما حداقل از سال گذشته پای کار فعالیت انتخاباتی آمده، تخریب آلوده به ناسزاگویی و تهمت را ابزار کار خود کرده و همچون انتخابات مجلس کنشگری انتخاباتی خود را به جای کار ایجابی و معرفی کاندیدای اصلح خود بر مبنای فحاشی به یک فرد خاص بنا کرده، طبعاً بخش جداگانهای میطلبد و شامل جریانهای سیاسی نامبرده شده، نمیشود. اما فعالیت این گروه در انتخابات مجلس اسفندماه گذشته نیز همینگونه بود و به جای نشاط سیاسی، تفرقه و یأس بین جریان حزباللهی ایجاد کرد و روشن هم نیست که با وجود تخلفات متعدد و به لجن کشیدن فضای انتخابات، چرا کسی با آنها کاری ندارد!»
روزنامه همشهری هم به دنبال ثابت کردن کارآمدی دولت رییسی است. مدیر مسئول این روزنامه نوشته:«تحریف شهید چطور ممکن است؟ همین که این روزها در گوشه و کنار میبینیم: شهید رئیسی بدون دولت رئیسی.تحریف شهید یعنی تقلیل از رئیس دولت تراز به یک رئیسی خوب.تحریف یعنی خودش خوب بود اما دولتش نه؛ اخلاص داشت اما کارآمد نبود؛ تلاش داشت اما مؤثر نبود؛ تقوا داشت اما متخصص نبود.اینجاست که باید نگران بود؟خیر.رئیسی صبور و اهل مدارا بود، اما ثمره این ویژگی فردی شد دولت وحدتگرا؛ دولتی که از حاشیهسازی پرهیز میکرد و هر روز به بهانهایجامعه را چنددسته نمیکرد.»
ثبت دیدگاه