ادعاهای عجیب و غریب دولتمردان در خصوص صنعت خودرو تمامی ندارد. هنوز زمان زیادی از صحبتهای وزیرصمت مبنی بر این که در تولید خودرو نامدار هستیم و کشورهای اروپایی خواهان خودروهای ما هستند نمیگذرد که حالا یاسر جبرائیلی، رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی از ایده راه اندازی کارگاههای تولید قطعات خرد در خانهها صحبت کرده است. او با اشاره به این که خودروی رولز رویس، گرانترین خودروی دنیا تمام قطعاتش دستی ساخته میشود، از تولید چراغ خودرو در خانهها میگوید.
گذشته از این که چنین تزهایی چقدر قابل اجراست و چه هزینههایی را ممکن است به بار بیاورد، این ادعاها را میتوان در مقابل واقعیتهایی چون فرار نخبگان از صنعت خودروسازی کشور قرار داد. «مرتضی مصطفوی» کارشناس صنعت خودرو در گفتگو با امتداد از مهاجرت بهترین تحصیلکردههای شریف و امیرکبیر که پیش از این در این صنعت فعالیت داشتند خبر میدهد.
با وجود ظرفیت ایدهآل قادر به تولید خودرویی در اسکیل جهانی نیستیم
مرتضی مصطفوی، کارشناس صنعت خودرو در گفتگو با امتداد به وضعیت این صنعت پرداخته و میگوید: با امکاناتی که در خودروسازی ما طی چهل سال اخیر به وجود آمده چه به لحاظ تجهیزات و چه به لحاظ امکانات لجستیکی و چه به لحاظ نیروی انسانی من قبول دارم که ما نام آوریم. ما بهترین نیروها را داریم. ولی این که ما چقدر از این ظرفیت ایده آلی که داریم استفاده کردیم، متاسفانه نامدار که نیستیم هیچ، خیلی هم بد نام هستیم.
به گفته وی به میشود گفت صنعت خودروی ما مظلوم واقع شده است. بهترین تحصیلکردههای ما از شریف و امیرکبیر در جای جای این خودرو سازی حضور دارند، برخیهایشان با بی مهری و سیاسی کاری خودروسازان و دولتها مواجه شدند و از ایران رفتند. بعضی دیگر هم که الان هستند یک گوشهای نشستند و کاری از دستشان به آن صورت برنمیآید. این صنعت دست سیاسیون منفعتطلب بعضا رانت خوار و زد و بند کارو بده بستان کاری افتاده که ما هنوز که هنوز است قادر به تولید خودرویی در اسکیل جهانی نیستیم تا آن را ببریم و بگوییم میتوانیم رقابت کنیم.
سقوط صنعت خودرو شتاب گرفته است
مصطفوی در ادامه توضیح میدهد: نکته دوم این که وضعیت صنعت خودرو در طی تقریبا دو دهه اخیر روندش نزولی شده است به خاطر این که فضای حاکم بر این صنعت به ویژه در دو دهه اخیر خیلی فضای دولتی، سیاسی و امنیتی بوده است. متاسفانه شاخص های سیاسی بیش از شاخصهای فنی و شایسته سالاری تاثیر گذار بوده است. از انتخاب مدیران و انتخاب پروژه ها گرفته تا انتخاب استراتژی های داخلی و خارجی. از این منظر ما با خودروسازی به معنای یک صنعت مواجه نیستیم. صنعت خودرو ما بیشتر یک بنگاه سیاسی است که شرکتها و مناصب، پروژه ها و خیلی موضوعات دیگر دارند در این بنگاه سیاسی معامله می شوند.
به باور این کارشناس چه بخواهیم چه نخواهیم جریانهای سیاسی میآیند و در آن زد و بند میکنند. به نسبت ارتباطات سیاسی و قدرت زد و بندهای سیاسی و اعمال نفوذ میتوانید در جریان ساماندهی این صنعت تاثیر گذار باشید و خروجیش هم میشود رفتارهایی که میبینیم. کافی است نگاهی به مدیر عاملان خودروسازها نگاه کنید. شرکت های زیرمجموعه و انتصاباتی که انجام میشود، بیشترشان سیاسی انتخاب میشوند.
او میافزاید: یعنی مثلا من در یک نهادی بودم با یکی ارتباط نزدیک دارم ناگهان ازیک جای دیگر بدون هیچ تجربه ای وارد کار میشوم. گاهی جوان های کم سن و سالی رو میبینیم منصوب میشوند که اگرچه سالم هستند ولی اشراف و تسلط فنی کافی ندارند. چنین فردی دور می خورد چرا که او را بازی نمیدهند. آن هم در شرکتهایی که این جریانهای مافیایی درون سازمانی را دارند. به دلیل حاکمیت چنین فضایی که طی دو دهه اخیر سرعتش بیشتر هم شده، یک صنعتی داریم که کاملا زیانده است و کاملا غیر رقابتی، کاملا انحصاری، کاملا ناکارآمد و کاملا منفی است به معنای واقعی کلمه. در این شرایط نه خودروسازراضی است نه قطعه ساز راضی است و نه مردم و دولت راضی هستند.
خصوصیسازی واقعی چه شرایطی دارد؟
مصطفوی همچنین خاطرنشان میکند: ما برای فرار از این شرایط اگر برویم به سمت این که پای دولت را از این صنعت بیرون بکشیم، خب این یعنی این که بیاییم و خصوصی سازی بکنیم یا مدیریت را بدهیم به بخش خصوصی و بگوییم دولت دیگر دخالت نکند.
به گفته وی این بخش خصوصی میخواهد کنسرسیومی ازیک سری افراد باشد یا میخواهد گروه خاصی از افراد. مهم نیست هرکسی میآید فقط دولتی نباشد. یعنی فرد یا گروه یا شرکتهایی باشند که اهلیت داشته باشند. این افراد هم تخصص دارند و هم خودرو و قطعه را میفهمند. هم اشراف و روابط بین المللی دارند.استراتژی میچینند و میتوانند در حوزه بین الملل ارتباط بگیرند و درنهایت قادرند اتفاقات خوب را رقم بزنند. به میزانی که به سمت این نوع خصوصی سازی و خروج دولت از این صنعت برویم به همان میزان میتوانیم چشم انداز مثبتی را برای این صنعت متصور شویم.
ثبت دیدگاه