شاید شما هم از بغض هندوانه های پانصد تومانی بی خبر باشید

شاید شما هم از بغض هندوانه های پانصد تومانی بی خبر باشید.

بامردم/ قاسم خوش سیما:

بی شک امروز ارزان ترین میوه تابستانی ” هندوانه ” است یا شاید بتوانیم پا را فراتر بگذاریم و ادعا کنیم ارزانترین خوراکی این روزهای کشورمان همین هندوانه ای است که برای کاشت، داشت، برداشت و هزینه های انتقال آن به بازار فروش، عده ای زیاد از کشاورزان و همنوعانمان در آفتاب سوزان جان کنده اند تا این صیفی خوش مزه و آبدار تابستانی در بهترین شکل و کیفیت خود به دستمان برسد. خوراکی تابستانی که هم نقش میوه ای ارزان قیمت را برایمان بازی می کند و هم در وعده های غذایی صبحانه، عصرانه و حتی شام می تواند خوراک مناسبی برای فصول گرم سال باشد که همراه نان و پنیرو … همواره در سفره ما ایرانیان جایگاه محکمی داشته است.
اما این همه ی ماجرای هندوانه نیست و همانطور که همه ما ایرانیان به گرانی های بی پایان مملکتمان معترضیم در جاهایی هم باید رگ گردنمان برجسته شود و نگران ارزانی های بی رحمانه محصولی باشیم که در این فصل از سال تقریبا مختص زادگاه ماست و معترض آن باشیم که چرا دسترنج باغدار منطقه ما باید به کیلویی پانصد تومان برسد و از لحاظ درآمدی بی ارزش ترین محصول در همه کشورمان به حساب آید.
1.شخم زدن و آماده کردن زمین با دستمزد هر هکتارپانصد هزار تومان
2.تهیه بذر مرغوب به قیمت تقریبی هر کیلو یک میلیون تومان
3.هزینه دستمزد کارگران فراوان در مراحل مختلف هر نفر هفتاد تا هشتاد هزار تومان
4.هزینه وجین ماشینی در هر هکتار
5.هزینه کودپاشی و سم پاشی
6.هزینه آبیاری قطره ای و سایر روش های احتمالی
7.هزینه برداشت محصول
8.هزینه ایاب و ذهاب جهت انتقال به بازار فروش و پرداخت حق العمل کاری به واسطه های میدان تره بار
9.هزینه های غیر قابل محاسبه مانند مبارزه با انواع بیماریها – غیر از سمپاشی های معمول – تلفات محصول،حیوانات موذی و…
و صدها ریزه کاری دیگر مواردی است که اینگونه ساده بر روی کاغذ می آید اما تنها یک کشاورز و یا یک کشاورز زاده می داند برای قرمز شدن یک هندوانه چه پوست هایی می بایست در آفتاب سوزان سرخ شوند که در انتها تنها به دلیل نبود متولی مناسب، دسترنج مردم با کیلویی چند تومان سرگردان داخل وانت هایی است که یا گوشه خیابان ها کز کرده اند یا آنکه در کوچه های گرم و تبدار فریاد می کنند: هندوانه کیلویی پانصد تومان.
حال تصور فرمایید کشاورزی از همنوعان وهم ولایتی هایمان به ازای یک فصل کار کشاورزی که از یک بار در سال تجاوز نمی کند حدود دو میلیون تومان سود می برد و چنانچه بخواهد هزینه کارگری خود و خانواده اش را نیز محاسبه کند که واویلایی رخ می دهد. کشاورزی که جزئی از افراد همین جامعه ماست و اگر از گردونه معاش عقب بماند ترکش های این عقب ماندگی دامن دیگر افراد جامعه را نیز خواهد گرفت. دامن آن بقال، چقال، لباس فروش، پزشک، لحاف دوز و غیره که می بایست از درآمد های همین افراد ارتزاق شوند و بی شک لکنت در کار آنان جامعه را نیز دچار نقصان های مستقیم و غیر مسقیمی می کند که البته هیچگاه در کشورمان به آن پرداخته نمی شود و قابل محاسبه نیست.
البته موضوع هندوانه مثال ساده ای از بازار آشفته ی تولید محصولات کشاورزی در کشورمان است و در اخبار همین امروز قابل رصد است که در بازار میوه و تربار شهرهایی مانند پایتخت، انار با کیلویی شصت هزار تومان به طور قاچاق وارد کشورمان شده است و سیب سبز اروپایی بیست و پنج هزارتومانی نیز کاملا آزادانه وارد می شود اما تا چند ماه آتی انار و سیب تولید کنندگان داخلی با همین کیلویی هزار تومان در همین وانت های نام آشنا به وفور پیدا خواهد شد و واردات امروز هیچگاه به صادرات فردا تغییر جهت نخواهد داد.
اما آنچه در این میان بی کفایتی در امور را نشان می دهد عبارت از موارد ذیل است:
1.ناتوانی در صادرات محصولات کشاورزی
2.عدم وجود صنایع تبدیلی در منطقه
ناتوانی صادرات محصول به همان کشور هایی که امروز انار شصت هزار تومانی برایمان فرستاده اند و اندازه کشور پاکستان هم نتوانستیم عمل کنیم که انبه اش به کشورمان قاچاق می شود و مهمتر از آن عدم وجود صنایع تبدیلی است، به شکلی که سالیانه هزاران تن از مرکبات تولیدی همین استانهای شمالی به قیمت همین اندک تومان از راه می رسند و به دلیل به صرفه نبودن، حتی کشاورزان راغب به چیدن محصولات خود نیستند. جایی که مرکبات تازه پای درختان گندیده می شود آنوقت صنایع تولید نوشیدنی کشور با ” واردات اسانس از کشور چین ” به تولید انواع شربت ها و آب میوه های کذایی می پردازند.
در همین ارتباط و موضوع فقر کشورمان در تولید ارزش افزوده برای انواع محصولات، شاهد آنیم در حالی تولید کننده بی کس کشورمان همین هندوانه مورد بحث را با قیمت پانصد تومان می فروشد که تخم انواع مرغوب آن پس از فراوری های ساده به قیمت ” یک میلیون تومان ” از خارج وارد کشورمان می گردد و حتی تخم هندوانه آجیلی که فراوری آنچنانی نیز ندارد دارای قیمت های بسیار به صرفه تر از وضعیت کنونی است که لزوم توجه به کشت هندوانه بذری و نگاه به این محصول صرفا برای تهیه تخم هندوانه را نشان می دهد.
در هر صورت لازم به تاکید است همانگونه که از گرانی های کمرشکن همه ی محصولات می نالیم باید نگران آن باشیم چه اتفاقی برایمان افتاده آنچه در ولایتمان تولید می شود ارزانتر از همه چیز در این مملکت است و پیدا کنیم کجای کارمان می لنگد؟اتفاق ناخوشایندی که خوردن هندوانه پانصد تومانی لذتی ندارد چون این قیمت ها و درآمدها کفاف سفره خالی کشاورز نجیبمان را نمی کند، خستگی از تنش بیرون نرفته و همچنان خجل از خانواده، صورت آفتاب خورده اش به مانند اندرون هندوانه هایش سرخ و خجالت زده است.