بزرگمردی که علیرغم صدها مقام کشوری و بین المللی همواره با خضوع و دست به سینه احوالپرسی می کرد و تمام مردم لاهیجان، از کوچک تا بزرگ را مجذوب مهرورزی اش قرار می داد.
یادداشت | عاطفه نیک پی:
حدودا 20 سال پیش بود که مقام اول مسابقات انتخابی نونهالان کشور را در رشته ی ورزشی تکواندو بدست آوردم.
بجز یک برگه، نه یک لوح و یک جعبه مداد رنگی 6 تایی چیز دیگری برای تقدیر و تشویق داده نشد.
کودک بودم و همواره منتظر خبری، تأییدی، امیدی و یا هر آنچه که میتوانست امید و همت مرا بیافزاید.
اما هیچ…
تا اینکه در همان روزها بود که در خیابان ما و نزدیک منزلمان، “بنر بزرگی” مبنی بر تبریک و شادباش و خطاب به قهرمان کوچک شهر،
عاطفه نیک پی زده شد.
باورم نمیشد، بسیار خوشحال بودم و به خود می بالیدم و روزی صد بار آن را از ابتدا تا به انتها، با شوقی کودکانه و وصف ناشدنی میخواندم.
آن بنر را “هیچکس” برایم نزده بود:
نه هیأت تکواندوی شهر
نه اداره ی تربیت بدنی شهر
و نه کسانی که می بایست…
آن نوشتار ارزشمند و دوست داشتنی که تاکنون خط به خط آن را به یاد دارم و هنوزم یادآوری اش لبخند را بر لبانم می نشاند را، «عمو جاوید جان جهانگیری» برایم نوشتند.
همسایه ی عزیزی که مرا تا به امروز مدیون عنایت و عطوفت خود قرار دادند.
تسلیت به لاهیجان و لاهیجانی.
تسلیت به ورزشکاران و جامعه ی ورزشی.
و تسلیت به همه کسانی که دوستدار این قهرمان “فوتبال و اخلاق” بودند.
بزرگمردی که علیرغم صدها مقام کشوری و بین المللی همواره با خضوع و دست به سینه احوالپرسی میکرد و تمام مردم لاهیجان، از کوچک تا بزرگ را مجذوب مهرورزی اش قرار می داد.
روح پاک، سرشار از مهربانی و تواضع این بزرگمهر، شایسته ی احترام و آرامش است و نیک میدانم ایشان همچون نام بزرگشان، همواره در قلب ها “جاوید” هستند و ماندگار.
ثبت دیدگاه