مطابق ماده ۲۰ قانون اساسی حق مسافرت و آزادی سفر از حقوق مسلم هر فرد است. اینکه با اعمال برخی شرایط، ناخواسته و حتی برای دستیابی به اهدافی مثبت، زمینه برای ایجاد محدودیت احتمالی فراهم شود، نکته ای است که باید در آن تامل کرد.
اختصاصی «بامردم» | فریدون خوشبو:
دولت تصمیم گرفته است تا عوارض خروج از کشور را از ۷۵ هزار تومان به ۲۲۰ هزار تومان افزایش دهد و در سفر های بعدی نیز این مبلغ را ۴۴۰ هزار تومان برساند.
این استدلال که با هدف توسعه گردشگری داخلی، باید نرخ عوارض خروج از کشور به یکباره به ۳ برابر افزایش پیدا کند بیشتر از همه، آسیبهایی را متوجه اقشار متوسط خواهد کرد، چه آنکه قشر مرفه در پرداخت مبلغ مذکور توانمندی دارد.
باید توجه کرد که اولا قانون مربوط به اخذ عوارض از مسافرانی که قصد عزیمت به خارج از کشور را دارند تنها برای شرایط اضطراری دوره جنگ وضع شده بود و همان زمان هم اصل این موضوع مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفت و حتی در شرایط خاص آن زمان کشور به مرحله اجرا نرسید!
دوم آنکه مطابق ماده ۲۰ قانون اساسی حق مسافرت و آزادی سفر از حقوق مسلم هر فرد است. اینکه با اعمال برخی شرایط، ناخواسته و حتی برای دستیابی به اهدافی مثبت، زمینه برای ایجاد محدودیت احتمالی فراهم شود، نکته ای است که باید در آن تامل کرد.
سوم اینکه قطعاً این موضوع در صـــــــــورت تصـــــــــــویب مجلس، بر مسافرتهای خارجی و به ویژه مسافرتهای ارزان طبقه متوسط به کشورهای همسایه تأثیر زیادی خواهد گذاشت ولی این کاهش سفرها لزوماً به معنای توسعه سفرهای داخلی و رونق گردشگری نیست، چه آنکه برخی سفرهای داخلی، در مقایسه با بعضی مسافرت های خارجی هزینههای به مراتب بیشتری دارند.
به راستی چرا چنین عوارض گزافی باید از مسافران ایرانی دریافت شود و منطق افزایش 3 تا 6 برابری آن چیست؟ آیا غیر از این است که دولتمردان قصد دارند از استقبال مردم به انجام سفرهای خارجی برای خود درآمد هنگفتی کسب کنند؟
اصلا ببینیم چه اقشاری از مردم و چرا به خارج می روند و چرا دولت فقط زورش به طبقه متوسط و ضعیف می رسد؟
بسياری از محققان بر اين باورند که ديدن و تجربه کردن تفاوتها در سرزمينهای تازه، از مهمترين انگيزههای گردشگران و جهانگردان سرتاسر دنيا است، يعني کنجکاوی در زمينههای اقتصاد، سياست، اجتماع، فرهنگ، ورزش، دين، زبان، جغرافيا، تکنولوژی و سفر، ارضا کننده حس کنجکاوی و نشان دهنده پويايی اجتماع انسانی است. بسياري از ايرانيان هم مسافرت ميکنند تا ببينند در ديگر کشورها چه ميگذرد. منطقه جغرافيايی زندگی هر انسانی، بعد از يک مدت براي او تکراری و غير جذاب ميشود و تنها با سفر ميشود رخوت را از زندگی دور کرد. هر چقدر سطح تفاوتهای مبدا و مقصد زياد باشد، تقاضای مسافرت به مقصد نيز بيشتر خواهد شد .
کمبود اماکن تفريحی در ایران و نداشتن ظرفيتهای تفريحی لازم براي ارضای حس بلندپروازی جوانان، به عامل مهمی در برنامه ريزی سفر به خارج تبديل شده است.
بسیاری از مردم ترجيح ميدهند به سفر بروند تا براي مدتي هر چند کوتاه، مشکلاتشان را فراموش کنند و از مسايل فردی و اجتماعی رها شوند
متاسفانه بسياری از اماکن تفريحی کشور، فاقد خدمات رفاهی مناسب هستند و ايرانی ها ترجيح ميدهند پول خود را در جايی هزينه کنند که هم احترام بيشتری ببيند و هم خدمات خوبی در قبال هزينههايش دريافت کنند.
متاسفانه گردشگری در ايران در مقایسه با بعضی از کشور ها بسيار پرهزينه تر از خارج شده است در برخي از مناطق توريستی ايران، برخورد بد خدمه سوئيتها، فروشگاهها و هتلها با گردشگران غير قابل باور است. در ایران و از دید برخی از فروشندگان در استانهای توريستی، مسافر يعنی فرصتی برای چپاول که نبايد آن را از دست داد!
کيفيت برخی رستورانهای بين جادهای ايران، در شأن کشوری با فرهنگ ديرينه ما نيست. وضع بسيار بد بهداشت قهوه خانهها و مسافرخانهها در شهرهای توريستی ايران، رغبت برای سفر را کاهش میدهد.
. مشکل ما در ایران چند چيز است: عدم نظارت و قيمتگذاری های صحيح بر اساس امکانات و قيمتهای واقعی، عدم نظم و انضباط و صداقت در هتلداری، نبود امکانات ساده مثل نمازخانه، و علی الخصوص دستشويی های بينراه ….
پایگاه خبری تحلیلی با مردم : انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ثبت دیدگاه