بابک کاظمی:
بروکفلید در تعریف توسعه میگوید: توسعه را باید برحسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر, بیکاری و نابرابری تعریف کنیم.
به طور کلی توسعه جریانی است که در خود تجدید سازمان و سمتگیری متفاوت کل نظام اقتصادی-اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر اینکه بهبود میزان تولید و درآمد را دربردارد, شامل دگرگونیهای اساسی در ساختهای نهادی, اجتماعی-اداری و همچنین ایستارها و دیدگاههای عمومی مردم است. توسعه در بسیاری از موارد, حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز دربرمیگیرد.
درزمینه عدم توسعه گیلان سخنان زیادی گفته شد وتحلیل های گوناگونی بعمل آمده است ، اما بیایید این بار عقبماندگیمان را در علل تکراری تنبلی، تنپروری، کم فکری، کمسوادی، مطالعهی کم، به روز نبودن، اتلاف منابع، دنبال راه میانبر رفتن، غیر سیستمی فکر کردن و دهها ویژگی دیگرمان نبینیم. به دنبال دستی از بیرون هم نباشیم که بیاید و نجاتمان دهد
گویند در روستایی دو نفر بودند که ادعای حکمت و … داشتند و هر کدام بساطی و درسی و … اما شدیداً سر نفوذ و جمعکردن مرید و … رقابت داشتند و تقریباً کار این شده بود زیرآب زدن آن و کار آن یکی زیرآب زدن این!
آنیکی به مریدان میفرمود که دیگری ریاکار است و بیسواد و فریبکار و آن دیگر طرفش را تسلیمشدهی شیطان میدانست و …
تا اینکه بالاخره روزی مریدان تاب نیاورده و به جان هم افتادند و آسیب فراوان آمد و آشوب راه افتاد
حاکم محل آن دو را خواست و علت جویا شد این یکی در خطاهای آن یکی و آن یکی در بلایای این یکی داد سخن گفت و نزاعی در گرفت و …
حاکم که از بقایای مغولان بود و میخواست یک جوری این نزاع را به خوشی جمع کند رو به یکی از طرفها کرد و گفت دعوا را به کنار بگذار و از من چیزی بخواه فقط بدان هر چه تو بخواهی دو برابرش را به آن یکی خواهم داد
مخاطب که از داشتن یک چشم محروم بود و فقط یک چشم داشت فکری کرد و گفت تصدقت گردم دستور دهید این یکی چشم مرا تخلیه کنند!
رقابت تا اینجا هم پیش میرود.
این داستان عریض را عرض نمودم تا بگویم علتالعلل عدم توسعه این استان نبود وفاق بین نخبگان سیاسی و تصمیمساز استانمان است؛
حلقه مفقوده پیشرفت و توسعه گیلان کلیدواژه ی عدم همگرایی بین نخبگان و مسولین اجرایی ونهادهای تصمیم سازاستان است
آیا شما مشکلات زیادی را نمیشناسید که به دلیل عدم اتحاد و نبود وحدت کلمه وعدم مگرایی وهم افزایی بین مسئولان و یا مردم سالهاست که گریبان گیر جامعه گیلان شده است؟ آیا وقت آن نشده است که با اندکی از خودگذشتگی نسبت به مسائل استان و شهر و محله خود مسئولیتپذیری بیشتری نشان دهیم؟! آیا وقت آن نشده است که منافع شخصی خود و ایل و طایفه و باند خود را بر منافع جمعی شهر و دیار خود ترجیح ندهیم و با تعصب با مسائل برخورد نکنیم؟!
وقت آن رسیده که نمایندگان گیلان به موکلان خود پاسخ دهند چرا از انسجام کافی برخوردار نیستند و اهدافشان را بهصورت فردی دنبال میکنند؟!
چرا با هم رقابت پنهانی دارند؟! مگرنمیدانندخردجمعی وعقل گروهی وانسجام جمعی موجب توسعه استان میشود
وقتی قرار است گیلانی هاا از هرقومی چه گیلک تالش ترک کرد فارس درد فقر را با عمق جانشان لمس کنند و زیر پوستشان حس کنند، پس چرا نباید برای رشد و توسعه دیارمان، همه نخبگان استان تنها در مسیر رواداری، وفاق بر سر اهداف مشترک، پوشش و حمایت از هم در لابیهای وزارت خانهایی برای جذب منابع، کار و منافع جمعی و … حرکت کنند.
همگرایی وهم افزایی مسولین استان درکنارنخبگان منجربه توسعه همه جانبه استان خواهد ودراین مسیراستاندارپرتلاش وشایسته استان میتواندباتشکیل مجمع نخبگان سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی و…نسبت به این امرمهم اهتمام ورزد
پایگاه خبری تحلیلی با مردم : انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ثبت دیدگاه