امروزه با کمرنگ شدن نقش استراتژیک منابع سنتی انرژی ،طراحی و توسعه محصول از منابع اصلی کسب ثروت در دنیا محسوب میشود وقتی از طراحی و توسعه محصول صحبت میکنیم در حقیقت از فرآیندی صحبت میکنیم که منتهی به محصولی مطابق با نیازهای مشتری میگردد بنابراین طراح در این فرآیند با رویکردی فعالانه درصدد است تا با مسایل حول و حوش خود مواجهه گردد و با روشهای مدرن حل مساله آن را حل نماید بنابراین دراین نوع نگاه هرنیاز مشتری یک پتانسیل بالقوه برای کسب ثروت است و محصول با کیفیت،محصول مطابق با نیاز مشتری قلمداد میگردد تا پیش از ظهور دغدغه های مرتبط با طراحی و توسعه محصول ،تنها امثال لئوناردو داوینچی طراح محسوب می شدند یعنی تنها آنها که با حوزه طرح محصول سروکارداشتندالبته این همان تصور سنتی از طراحی است که در کشورمان هم ریشه دوانده است اما مطابق تعاریف مدرن طراحی که مبتنی بر دغدغههای طراحی و توسعه محصول در دنیای مدرن امروز است چهار دنیای مختلف طراحی یا چهار حوزه ای که طراح با آن سروکار دارد وجود دارد: دنیای نیازمندیهای مشتری،دنیای نیازمندیهای کارکردی،دنیای راه حلهای فیزیکی و دنیای راه حلهای فرآیندی ،چهار دنیا با چهار زبان مختلف و دراین میان طراح کسی است که ترجمه بین این قلمروهای مختلف را انجام می دهد و نگاشت یا mapping بین نیازمندیهای یک دنیا و پاسخهای موجود دردنیای دیگر را برقرار می سازد هر کسی که به این کسب و کار مشغول است در حقیقت طراح محسوب می شود بنابراین کسی که نیازهای مشتری را تبدیل به صورت مساله مهندسی می کند در فرآیند طراحی سهیم است کسی که صورت مساله مهندسی را تبدیل به ایده می کند به کسب و کار طراحی مشغول است کسی که به فرآیند ساختی برای طرح مشخصی می اندیشد در حوزه طراحی کار می کند(حال آنکه طراحی فرآیند مهجورترین عرصه طراحی در کشورمان است!) اما در کشورمان کسب درآمد از طریق مواجهه فعالانه با نیازهای مشتری و پاسخگویی به نیازها از طریق طراحی و توسعه محصول هنوز عرصهای نوپا تلقی میگردد(در بهترین نمونهها نیز توسعه محصول از طریق کپی کردن پاسخهای موجود در کشورهای دیگر برای سوال مشابه رخ داده است) بنابراین هنوز فرهنگ پاسخگویی به نیازهای مشتری از طریق فرآیند طراحی و توسعه محصول در کشور نهادینه نگردیده است فرهنگی که اگر درکشورمان نهادینه گردد،اعتماد به نفس لازم به کشف نیازها ومواجهه برونگرایانه با مسایل اطرافمان و پاسخگویی به آنها با راهحلهای بومی پیدا خواهد شد.
حتماً بسیار با این سوال روبرو شدهاید که “چرا علیرغم حضور طراحان خودروی زبردست ایرانی در غولهای بزرگ صنعت خودروسازی دنیا، صنعت خودروی ما اینچنین درحوزه طراحی و توسعه محصول ناتوان است” ریشه این سوال در همین تلقی سنتی و سادهانگارانه از حوزه طراحی نهفته است. آنچه که ما در آن کم تجربه و نوپاییم این است که ما به دلایل فرهنگی و تاریخی بسیار نیازمان را به رسمیت نمیشناسیم و رویکرد سازنده برونگرایانهای را در خصوص حل مسایل خود برنمیگزینیم و یا لااقل میتوان گفت که عمدتاً رویکرد کاهلانهای را در مواجهه با مساله بکارمیبندیم بنابراین مساله ما نبودن طراح خلاق در یک عرصه نیست بلکه کمبود تجربه در اجرای فرآیند مدرن مطابق تعریف تعمیمیافته طراحی است که بواسطه آن طراح به عنوان حلکننده مساله، چهار حوزه نیازهای مشتری، الزامات کارکردی،قلمروی فیزیک طرح و نهایتاً فرآیندهای ساخت را در مینوردد تا به محصولی مطابق با نیازهای مشتری دست یابد. بنابراین در فقدان مکانیسمها ،ابزار و ساختارهای اجرای فرآیند طراحی و توسعه محصول مطابق آنچه که گفته شد،حضور نامآورترین طراحان دنیا درسازمانهای سنتیامان هیچگاه نخواهد توانست گرهای از مسایل موجود در این حوزه را بگشاید ازاینرو دربسیاری از دانشگاههای دنیا رشتههایی مرتبط با طراحی و توسعه محصول جدید وجود دارد که هدف ازآنها بالا بردن قابلیت افراد به منظور اجرای کامل حلقههای فرآیند مدرن طراحی و توسعه محصول جدید است،فرآیندی که متاسفانه حتی برای بسیاری از صاحبان صنایع کشور ناشناخته است .
درپایان میتوان بهطورقطع گفت که حتی درصورت بهبود فضای کسب و کارکشور از منظر ارتقای امکان جذب سرمایهگذاری خارجی ،راهی جز تمرکز و سرمایهگذاری در حوزه طراحی و توسعه محصولات با نشان خودی برای صنایع کشور باقینمیماند زیرا صاحب نشان بودن و تصاحب طرح محصول میتواند همچون کلیدی برای دستیابی به ارزش نهفته در سایر حلقههای شکلدهنده ارزش در صنعت،عمل نماید و پیشنیاز طراحی و توسعه محصولات باکیفیت ،تسلط برشیوه ها و ابزارهای مدرن حل مساله از طریق اجرای فرآیند طراحی و توسعه محصولات جدید میباشد.
پایگاه خبری تحلیلی با مردم : انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ثبت دیدگاه