تابناک گیلان نوشت: داستان فرهنگ مدیریت در ایران، به نظر داستانی گرهخورده با حوزه سیاست است. فرهنگ گویی در این بوم، در نزدیکی با سیاست تعریف میشود و انگار مدیران هم اگر تخصص چندانی نداشته باشند، سوابق سیاسی یا دستکم نزدیکیشان به گروه سیاسی ضامن بقای آنهاست.
در بسیاری از استان ها، مدیران بیشتر مواظب صندلی خود هستند و چندان به فکر کار و ارائه خدمات مطلوب و مناسب نیستند و با وجود اینکه مصوبات زیادی در جلسات مطرح و تصویب می شود، اما اجرایی و عملی شدن آنها تا امروز دست کم در جامعه ملموس نبوده است.
تعداد شهدای جنگ تحمیلی را، متفاوت ذکر کرده اند، از 190 هزار تا 230 هزار و البته آمار افواهی یک میلیون شهید نیز وجود دارد که قطعاً مقرون به صحت نیست.
در کنار این وامداری عمومی نسبت به مردان دفاع مقدس ، آنان که بر صندلی های مهم مدیریتی تکیه زده اند، به طور خاص مدیون شهیدان هستند.
تعداد پست های مهم کشور و استانی را تا 3000 عنوان کرده اند و اگر تعداد شهدا را بر این آن تقسیم کنیم در خواهیم یافت که برای هر صندلی مسؤولان به طور متوسط به تعداد شهدای کربلا ، شهید وجود دارد. به عبارتی برای هر صندلی که مسؤولان ارشد کشوری و استانی بر آن تکیه زده اند، یک کربلا به پا شده است و چه بد مردمانی هستند اگر بر آن کرسی ها تکیه بزنند و یادشان برود که پایه های میزها و صندلی هایشان سرخ رنگ است و برای همان صندلی که رویش نشسته اند ، 72 نفر به خونشان غلتیده اند و اکنون در زیر خاک اند.
دولت روحانی ؛ چالش مدیران همسو ؛ مدیرانی که مدت ها بر یک صندلی در گیلان تکیه زده اند
در این روزها گاهی شاهد رفتارهایی از مدیران به اصطلاح نزدیک به دولت و تفکر اصلاحات هستیم که قابل تردید ، بحث و گفتگو است. گویی اینان صرفا با دولت همراه شدهاند تا پستی بگیرند و تکیه بر مسند مدیریت بزنند و نگاه اعتدالی و نگرش به اصلاحات دولت را به فراموشی بسپارند. متاسفانه تفکر نزدیک به دولت، صرفا برای این افراد نگاهی ابزاری است برای رسیدن به خواستههایشان و جالب است که این مدیران با این تفکر و پوستاندازی خاص خود در ادوار مختلف در همین پست مدیریت خود باقی میمانند.
اخیرا بود که وزیر کشور اظهار کرد: همه دولتها در انتخاب مدیران کسانی را انتخاب میکنند که به برنامههای دولت اعتقاد داشته باشند؛ بنابراین ما هم انتظار داریم استانداران فرمانداران و بخشداران این برنامهها را که بعد از تنفیذ و رای اعتماد مجلس به وزرا دیگر برای ۲۴ میلیون نفر نیست و برای ۸۰ میلیون نفر است اعتقاد داشته باشند و حق دولت است که مدیران به نگاه آن نزدیک باشند.
متقی طلب ؛ پارک علم و فناوری گیلان و ماندگاری وی در همه دولت ها و با همه سلیقه ها!
پارک علم و فناوری گیلان به عنوان یکی از زیرمجموعه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از شهریور ماه سال ۱۳۸۱ با هدف تبدیل ایده های فناورانه محققین، دانش آموختگان ،فناوران و نوآوران به کسب و کارو بسط فرهنگ کارآفرینی مبتنی بر علم و فناوری شروع به کار کرد.
این مرکز تا قبل از سال ۱۳۸۱ به عنوان سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی گیلان و با هدف حمایت از نوآوران، محققان و صنعتگران و اجرای پژوهشهای کاربردی و توسعه ای و طرحهای نیمه صنعتی فعالیت داشته است.
این مرکز در سال ۱۳۶۸ در رشت تأسیس گردیده و تا ۱۳۸۱ فعالیت خود را در قالب گروههای علمی مشتمل برصنایع شیمیایی و علوم تغذیه ، کشاورزی و منابع طبیعی، بیوتکنولوژی و کمیته های الکترونیک و مکانیک ادامه داده که در این مدت تعداد ۷۰ طرح پژوهشی و ۱۱ طرح نیمه صنعتی مرکز اجرا و برای حدود ۵۰ دستاورد ابتکاری و نوآوری نیز گواهینامه تایید علمی و فنی صادر شد.
طرحهای نیمه صنعتی اجرا شده به لحاظ مشابه سازی، تولید مواد وساخت دستگاههای موردنیازصنعتی در داخل کشور موجبات صرفه جویی ارزی و خودکفایی در زمینههای مختلف صنعت بوده است
حمایت خودجوش برخی رسانه ها برای ابقای متقی طلب!
اخیرا و با توجه به افزایش انتقادها به عملکرد متقی طلب و حضور کم سابقه وی بر کرسی پارک علم و فناوری گیلان، برخی رسانه ها برای حمایت از متقی طلب دست به کار شدند.
اما واقعا عزل مدیری که بیش از 10 سال بر صندلی پارک تکیه زده و در دولت احمدی نژاد که کمترین تاب و تحمل مخالفت و غیرهمسویی در آن وجود نداشت، بی تدبیری است!؟
آیا میزان تعامل جامعه دانشگاهی و شکوفایی اقتصادی مربوط به حوزه فناوری در استان نمره قابل قبولی دارد!؟
به هرحال طی روزهای آینده، استاندار گیلان باید یکی از مهمترین انتخاب های خود برای زنده کردن امید در قشر دانشگاهی و علاقه مندان به حوزه فناوری را برگزیند تا بلکه اوضاع کسب و کارهای نو جانی دوباره به خود گیرد.
ثبت دیدگاه