استان گیلان با مساحتی بالغبر 1471100 هکتار دارای 564000 جنگل ، 267000 هکتار مرتع میباشد و مدیریت این اراضی با سازمان جنگلها ، مراتع و آبخیزداری کشور است که بهعنوان نهاد متولی با مشکلات عدیدهای نیز روبروست.
بار دیگر بادی وزید و میرفت تا فاجعهای عظیم را به وسعت داشتههای اندک طبیعت در شمال کشور رغم بزند.
در نخستین روز از هفته جاری و در پی هشدارهای سازمان هواشناسی مبنی بر نفوذ جریانات هوای گرم و باد شدید در گیلان بیش از 60 نقطه از مناطق جنگلی گیلان طعمه حریق شد.
نخستین و شاید سهلترین دلیل به حضور گردشگران در این ایام و کمتوجهی آنان ارتباط داده شد موردی که هرچند ممکن است درست باشد اما تمام واقعیت نیست! چراکه در فصول پاییز و زمستان نیز با وزش باد گرم شاهد آتشسوزی در اراضی ملی هستیم.
نگارنده در طول چهار سال فعالیت داوطلبانه جهت اطفاء حریق با نیروهای منابع طبیعی بهعنوان همیار طبیعت به این نکته اذعان دارد که عدهای در انتظار وقوع باد گرم و برافروختن آتش نشستهاند.
عموماً جنگلهایی که در ارتفاعات کوهستانی روستاها و در کنار باغات و مستثنیات اشخاص واقعشده بیشترین میزان آسیب و آتشسوزی رادارند.
بهطور مثال در آتشسوزی بامداد یکشنبه در شهرستان لاهیجان 12 نقطه آتشسوزی همزمان رخ داد که چند نقطه از آن در سالهای گذشته جنگلکاری شده بود و همهساله با شروع باد گرم در آن حریق رخ میدهد. این بدان معناست که جوامع محلی به دلیل اینکه سالها شاهد بهرهبرداری نهادهای متولی و پیمانکاران بودهاند و یا بنا به هر دلیلی نتوانستهاند از منابع موجود در محل زیست خود منتفع شوند نسبت به جنگلها و مراتع احساس تعلقخاطر نداشته و با آن بیگانهاند. تخریب جنگلها دلایل متعدد دیگری نیز دارد که میتوان به پیشروی اراضی کشاورزی و باغی به سمت جنگلها و تهدیداتی چون قاچاق چوب ، تصرف عرصه و کمبود اعتبار و امکانات و نیروی انسانی جهت حفاظت اشاره نمود.
باید به گذشته نگاه کرد که سیاستهای مدیریت جنگل تا چه حد توانسته در امر حفاظت از جنگل موفق عمل نماید؟
آنچه همواره شاهدش هستیم پس از وقوع حادثه به دنبال مقصر میگردیم درصورتیکه نه برای پیشگیری و نه نسبت به تجهیز امکانات اولیه و آموزش نیروها بهواقع کاری صورت نگرفته است. حال که مجلسها و دولتها در طول تاریخ حاضر به هزینه برای حفظ طبیعت کشور نشدهاند این پرسش مطرح میشود که ما مردم تا چه میزان نسبت به ایجاد عزم عمومی و مطالبه حقوق جنگل کوشیدهایم ؟
بر کسی پوشیده نیست که دیدگاه کلان مدیریت کشور در بحث حفظ طبیعت بالکنت های فراوانی روبروست بهنحویکه هنوز ارزشگذاری اقتصادی منابع طبیعی و محیطزیست در کشور ما بهطور دقیق انجامنشده و این امر در تصمیمگیریهای مدیریتی خود را نشان داده است. در پیشگیری از وقوع جرم و همچنین آنجا که میبایست با یک فروند بالگرد نسبت به اطفاء حریق اقدام نمود نهتنها بالگرد نیست که بیل هم نیست و این یعنی میزان اهمیت مدیریت کلان کشور در مبحث حفاظت از طبیعت و جنگلها…!
نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی ؛ بهراستی منتظر میمانیم تا آتشی دیگر و آهی دیگر ؟ یا از امروز برای یکبار هم که شده نسبت به اختصاص بودجهای درشان و منزلت جنگلهای هیرکانی و تمامی جنگلهای کشور برای آموزش نیروهای یگان حفاظت و نیروهای مردمی و جوامع محلی ، تجهیز امکانات حفاظتی و اطفاء حریق و استفاده از فناوریهای نوین برای پایش و مراقب از انفال الهی تلاش خواهیم کرد ؟
اگر همت و جهاد عملی نباشد این حریق، آتشی است که خاموش نمیشود و قطعاً امروز که ما به قضاوت گذشتگان نشستهایم آیندگانی هم به قضاوت ما خواهند نشست.
*مدیرعامل انجمن رفتگران طبیعت استان گیلان
ثبت دیدگاه