یکشنبه, 25 آذر 1403 Sunday, 15 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44679 تعداد نوشته های امروز : 17 تعداد دیدگاهها : 2502×
مادر اهورا قبل از طلاق با فردی دیگر به مشهد رفت!/ خواستار اعدام در ملأ عام بودم
25 مهر 1397 ساعت: 14:44
شناسه : 140523
9

یک سال قبل بود که خبر قتل اهورا، کودک ۲ ساله رشتی توسط فردی که برخی مدعی بودند ناپدری او است در رسانه‌ها منتشر شد. اگرچه هیچ‌گاه رسماً نسبت رسمی قاتل با مادر اهورا مشخص نشد و پدر اهورا مدعی بود که عدّه مادر اهورا به پایان نرسیده بود، اما برخی رسانه‌ها قاتل را ناپدری […]

پ
پ

میلاد قاسمی اهورا - مادر اهورا قبل از طلاق با فردی دیگر به مشهد رفت!/ خواستار اعدام در ملأ عام بودم - اهورا

یک سال قبل بود که خبر قتل اهورا، کودک ۲ ساله رشتی توسط فردی که برخی مدعی بودند ناپدری او است در رسانه‌ها منتشر شد. اگرچه هیچ‌گاه رسماً نسبت رسمی قاتل با مادر اهورا مشخص نشد و پدر اهورا مدعی بود که عدّه مادر اهورا به پایان نرسیده بود، اما برخی رسانه‌ها قاتل را ناپدری اهورا عنوان می‌کردند.

به هر طریق اما فروردین‌ماه امسال بود که قاتل اهورا کودک سه‌ساله رشتی به دار مجازات آویخته شد اما هنوز گفته‌های بسیاری وجود دارد که تا به امروز بازگو نشده است.

در همین راستا پایگاه خبری تحلیلی رشت۲۰ در گفتگویی با میلاد قاسمی پدر اهورا به ابعاد ناگفته این ماجرا پرداخته است.

میلاد قاسمی در ابتدای این گفتگو با بیان اینکه در تاریخ ۸/۸/۸۸ ازدواج‌کرده بود و پس از ۵ سال زندگی مشترک اهورا به دنیا آمد، گفت: در ابتدای زندگی مشترک شرایط طبیعتاً خوب بود اما رفته‌رفته اوضاع از شرایط خوب فاصله گرفت و پس از ماجرای اهورا همه‌چیز به شکل بدی پیش رفت. وضعیت به‌گونه‌ای بود که حس می‌کردم اتفاقاتی در زندگی ما در حال رخ دادن است اما چیزی علنی نبود. ممکن بود پیم یا تصویری در گالری ببینید اما چیز قابل استنادی وجود نداشت.

وی با بیان اینکه ارتباطاتی که وجود داشت با چند نفر بود، ادامه داد: یک ماه پیش از جدایی ما وضعیت بسیار نابسامان و ارتباطات زیاد شده بود و رفتارهایی می‌دیدم که قابل‌تحمل نبود. حتی همین اواخر بسیاری از مسائل رخ‌داده در همان زمان را متوجه شدم.

پدر اهورا اضافه کرد: روزی به تولد یکی از دوستان دعوت‌شده بودیم، همسر سابق بنده از ساعت ۴ عصر به آرایشگاه رفت و ساعت ۹ شب درحالی‌که گوشی خود را از دسترس خارج کرده بود آمد اما اثری از رفتن به آرایشگاه نبود و مدعی شد که آرایشگاه شلوغ بوده و برای همین به خانه برگشته و کمی خانه را مرتب کرده و سپس به محل تولد آمده است! در این شرایط برای اینکه تنش ایجاد نشود حرفی نزدم اما صبح روز بعد که به خانه مراجعه کردم دیدم که خانه کاملاً به‌هم‌ریخته است. پس‌ازآن روز ذهنیتم به‌طور کامل تغییر کرد و مطمئن شدم اتفاقاتی در حال رخ دادن است اما هرکسی برای حفظ آبروی خودش سعی می‌کند همه‌چیز را برای دیگران توضیح ندهد.

وی افزود: پس‌ازاین ماجرا همسر سابق بنده بنا به برخی درگیری‌ها ترک منزل کرد. دراین‌بین تلاش‌های بسیار زیادی برای حل مشکل انجام دادم اما مؤثر نبود. حتی به دلیل اینکه اجاره‌نامه مغازه این خانم به نام بنده بود و چک‌های او را نیز من می‌دادم یک‌بار از من خواست برای مغازه‌اش جنس خریداری کنم و ۹ میلیون جنس در همان زمان برای مغازه‌اش خریداری کردم و اما دیگر جواب بنده را نداد و بعدازآن شنیدم که با فردی به مشهد سفر کرده است و البته شکایت از فرد مذکور در حال پیگیری است.

قاسمی با بیان اینکه پس‌ازآن درخواست طلاق توافقی از سوی همسر سابقم ارائه شد، ادامه داد: این خانم در تاریخ ۲۳ بهمن‌ماه سال ۹۵ از بنده جدا شد؛ اما من درخواست نگهداری اهورا را داشتم؛ ولی بر اساس قانون بچه تا ۷ سالگی باید در اختیار مادر باشد، مگر اینکه مادر صلاحیت نگهداری را نداشته باشد. به همین دلیل عکس‌ها و مطالبی که در اختیار داشتم را به دادگاه ارائه دادم اما در کمال تعجب درخواست بنده رد شد و گفتند ۴ نفر ریش‌سفید باید این خانم را در حین انجام عمل خلاف شرع دیده باشند و شهادت دهند تا صلاحیت این خانم رد شود.

پدر اهورا با اشاره به اینکه اوایل جدایی اهورا را به‌صورت منظم و هفتگی می‌دید، اضافه کرد: پس از مدتی همسر سابق بنده به دادگاه مراجعه کرد و مدعی شد که بیش از ماهی یک‌بار نمی‌تواند اهورا را برای دیدار با من بیاورد. موضوع به نحوی پیش رفت که من حتی در شهریورماه اصلاً اهورا را ندیدم و هر بار همسر سابقم بهانه‌ای برای این ندیدن جور می‌کرد. من حدود یک ماه و اندی نتوانستم اهورا را ببینم و سپس این اتفاق شوم رخ داد.

وی با بیان اینکه روز ۲۲ مهرماه سال گذشته بود که رئیس ساختمان با من تماس گرفت، گفت: من خارج از شهر بودم و مدیر ساختمان گفت که صدای فریادهای اهورا می‌آید. با توجه به اینکه بالاخره اهورا در اختیار مادرش بود نمی‌توانستم به‌صورت غیرقانونی به موضوع ورود کنم که ساعت ۵ مدیر ساختمان مجدد تماس گرفت و ماجرا را به‌طور کامل شرح داد.

قاسمی با تأکید بر اینکه اهالی ساختمان اهورا را به بیمارستان منتقل کرده بودند، عنوان داشت: ادعای انتقال اهورا توسط قاتل به بیمارستان صحت ندارد. اهالی ساختمان پس از صدای فریاد اهورا به درب منزل مراجعه کردند اما در قفل بود و همسایه‌ها در منزل را شکستند که تصویر آن‌هم موجود است. پس از ورود همسایگان به داخل منزل با صحنه‌ای مواجه می‌شوند که قاتل و اهورا برهنه بودند و اهورای بی‌جان وسط خانه روی زمین افتاده بود و بنا به گفته آنان از ناحیه مقعدی دچار خونریزی شده بود که یکی از اهالی ساختمان یک حوله به دور اهورا پیچید و او را به بیمارستان منتقل کرد. پس از انتقال اهورا به بیمارستان قاتل هم به بیمارستان مراجعه کرد و خود را بجای من جا زد و گفت میلاد قاسمی پدر اهورا است. پزشکان پس از دیدن اهورا متوجه ماجرا شدند و درحالی‌که قاتل در حال خروج از بیمارستان بود مأمورین او را به کلانتری منتقل کردند.

پدر اهورا در خصوص اعدام قاتل گفت: اعدام قاتل با دستان خودم انجام شد. نکته‌ای که عجیب بود ادعای پول گرفتن برای رضایت به قاتل بود! موضوعی که به نظر بنده اصلاً قابل‌باور و توجیه نیست. قتل عمد چگونه می‌تواند دیه داشته باشد؟ بامداد روز ۲۲ فروردین ساعت ۴ صبح بود که به سمت محل اعدام قاتل رفتیم. این موضوع در من نبود که بخواهم این اعدام را انجام دهم اما زمانی که قاتل را دیدم عصبانیتم بیشتر شد. از قاتل پرسیدم که حرفی برای گفتن دارد؟ اما او حتی یک‌بار هم عذرخواهی نکرد و خودم زیر پایش را خالی کردم و اعدام انجام شد.

وی در خصوص اینکه قصد داشت تا اعدام درملأعام صورت بگیرد، گفت: من می‌خواستم این اعدام درملأعام انجام شود. این اتفاق تا به امروز در گیلان رخ نداده بود و چنین پرونده‌ای نداشتیم؛ اما نخواستند که این موضوع درس عبرتی برای دیگران باشد و گفتند که چند سال است که اعدام درملأعام انجام نمی‌شود.
ادامه این گفتگوی تفصیلی به‌زودی منتشر خواهد شد…

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.