آن چه بحران سپیدرود را ایجاد کرده مصداق کامل بی تدبیری است که از همان ابتدای فصل نیز شاهد آن بودیم. این که شما تیم را به دست یک نفر دهید و ریش و قیچی را نیز دست او بسپارید، باید نهایت این درک را داشته باشید که در صورت جدایی فردای آن چه اتفاقی رخ می دهد. امری که در فوتبال ما هیچ وقت درباره آن فکری نمی شود. چگونه می شود یک نفر با جداییش نه تنها خود بلکه کل کادر مدیریتی و فنی و حتی بازیکنان را با خود از سپیدرود جدا کند. این چه نوع باشگاه داری است که سپیدرود را به یک تیم بی سروسامان بدل می کند که در ان مالک، هیات مدیره، مدیرعامل و کادرفنی با یک نفر تعریف می شود و اگر او نباشد همه چیز از دست می رود؟ حتی در همین لیگ های سطوح پائین ایران نیز چنین اتفاقی رخ نمی دهد.
قبلا نیز گفته ایم که علی کریمی برای ورود به سپیدرود و هزینه کردن از آن جوانمردی کرد. می توانست به باشگاه دیگری برود و زندگی خودش را با پول دیگران تامین کند. او آمد و به جای درآمدزایی از طریق فنی به هزینه پرداخت. اما سرانجام آوردن یک مالک که نه درآمدش به باشگاه داری می خورد و تنها قرار است نقش سوپاپ اطمینان را ایفاء کند چیزی جزء این وضعیت بلبشوی فعلی است؟
دیگر بعید است که سپیدرود بحران زده را کسی به گردن گیرد. به واقع نیز چه کسی حاضر است تیمی در حال سقوط را در اختیار بگیرد و چرا باید چنین کند؟ ورزش و جوانان و هیات فوتبال نیز که آب پاکی را روی دست همه ریخته اند و گفته اندانتخاب مربی بعدی در اختیار ما نیست. سپیدرود حال نیز از ادامه مسابقات انصراف پیدا کند کسی تعجب نمی کند. این باشگاه جزء هوادارانش چیزی در اختیار ندارد که به آن متکی باشد. هوادارانی که حتی در لیگ گیلان نیز این تیم را تنها گذاشته اند. اما سپیدرود به جزء امتیاز هوادار چیزی نیست جزء یک تیم نابود شده که سالها پیش باید منحل اعلام می شد.
گیل خبر
ثبت دیدگاه