شنبه, 1 دی 1403 Saturday, 21 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44769 تعداد نوشته های امروز : 13 تعداد دیدگاهها : 2503×
این شیرینی تلخ !
12 اردیبهشت 1398 ساعت: 1:05
شناسه : 150939
7

یونس رنجکش: یادم هست سال ۷۷ بود سالی که از یکسالگی دوم خرداد گذشته بود و دولت اصلاحات در پی اجرای وعده انتخاباتی سید محمد خاتمی برای اجرایی‌شدن بخشی از قانون اساسی بر زمین مانده آن هم پیشنهادی از آیت‌الله طالقانی که در راستای جلب مشارکت های مردمی برای اداره کشور انقلابی بود، آماده می […]

پ
پ

یونس رنجکش - این شیرینی تلخ ! - یونس رنجکش

یونس رنجکش:

یادم هست سال ۷۷ بود سالی که از یکسالگی دوم خرداد گذشته بود و دولت اصلاحات در پی اجرای وعده انتخاباتی سید محمد خاتمی برای اجرایی‌شدن بخشی از قانون اساسی بر زمین مانده آن هم پیشنهادی از آیت‌الله طالقانی که در راستای جلب مشارکت های مردمی برای اداره کشور انقلابی بود، آماده می شد و درست ۲۰سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و چه هیجانی داشت آن روزهایی که هنوز در پس خاطراتمان جا گرفته است.

آن روزها اولین تجربه انتخابات پارلمان‌های محلی برای مدیریت‌های شورایی در شهر و روستا در اسفند آن سال پیاده می‌شد و در این میانه از همه چهره‌ها و نام‌ها برای حضور و عرض اندام انتخاباتی می‌دیدی. از احزاب و گروه‌های سیاسی و صنفی گرفته تا چهره‌های علمی و دانشگاهی و حتی افراد مستقلی که با وزن اجتماعی و خانوادگی و قبیله‌ای خود به میدان آمده بودند. هرچند تایید صلاحیت آن حجم از افراد متنوع با روش‌های متداولی که در انتخابات مجلس پیش‌بینی شده بود تفاوت بسیار داشت به دلیل ماهیت اجرا و نظارت انتخابات توسط دولت و مجلس هنوز پای استصوابی در آن دیده نمی شد.

این تجربه نوپا هر چند که در آن سال نمادی از مشارکت همه اقشار چه در میان انتخاب شوندگان و چه در انتخاب کنندگان بود و ترکیب‌های برآمده از دل این مشارکت گاهی تناقض‌هایی را هم به همراه داشت اما برای نخستین دوره و برای اولین تمرین در ساختار جدید مشارکت های عمومی برای در دست گرفتن مدیریت‌های محلی نقطه عطف بسیار مطلوب به شمار میامد که از دل آن برخی از اعضای مجلس و حامیان بعدی دولت به صحنه آمدند و گامی دوم در پیروزی اصلاحات به شمار می رفت.

داستان شورای اول و انتخاب شورانشینان در کنار اتفاق خوبی که در کشاندن بدنه اجتماعی در مدیریت‌های محلی داشت، متاسفانه به دلیل برخی رفتارهای منفعت‌طلبانه از نگاه سیاسی و شخصی در برخی از شهرها و روستاها بویژه در پایتخت ایران و آنچه بر سر انتخاب شهردار گذشت، نتیجه ناامید کننده‌ای داشت بطوریکه این تجربه تلخ در عالی‌ترین شهر کشور پاشنه آشیلی برای اصلاح‌طلبان و تمرکز مخالفان برای ورود در این عرصه اجتماعی با نقد عملکرد گذشتگان شد و آن اتفاقی افتاد که شاهد بودیم و ماجراهای بعدی حذف تدریجی جریان دولت و مجلس اصلاحات و شکل‌گیری جریان جدیدی از آبادگران جوان تا دولت اصولگرایان و رفتن به سمت و خاستگاهی دیگر که داستان آن بماند.

از تجربه پایتخت که بگذریم در سایر مناطق کشور هم در دوره های بعدی ضمن تنگ‌تر شدن فیلترهای ورودی چهرها و افراد برای این عرصه، عملکردهای شورایی با خارج شدن آن کارکردهای پیش بینی شده در قانون اساسی و سواستفاده‌های شخصی و باندی و قومی و قبیله‌ای از این نهاد موجب شد تا در کنار نارضایتی‌های عمومی از عملکردها شاهد انحلال برخی شوراها و دستگیری‌های برخی اعضای آن در گوشه و کنار کشور و حتی ناکارآمدی شهرداران منتخب و استیضاح و دعواهای بین شوراها و شهرداران و دهیاران در نهایت سلب امیدهای مردم نسبت به منتخبین خود در سطوح مختلف و بی اعتمادی به این نهاد عمومی باشیم بطوریکه روش ها و شیوه های انتخاب افراد از نظر سیاسی و اجتماعی دستخوش تغییراتی شد و انحرافاتی را هم به همراه داشت و حتی چه بسیار افراد توانمند و صاحب نظر به دلیل انحرافات ایجاد شده برای حفظ وجه اجتماعی خود عطای نزدیک شدن به این پارلمان محلی را برغم درخواست های مردمی به لقای آن بخشیدند و هنوز هم راضی کردن بسیاری از آنان سخت است.

هرچند انحرافات شکل گرفته را که بخش مهمی از آن در خلا نظارت دستگاه‌های مسوول ایجاد شده، نباید به همه شوراها و کارکرد شورا نشینان در کشور تعمیم داد زیرا در این میان افراد موثر و توانمند و حتی شوراهای موفق نیز وجود داشته و دارند اما چون در سایه نگرانی‌های عمومی از وضعیت شوراها قرار می‌گیرند چندان به چشم نمی‌آیند و به نوعی مشت نمونه خروار از بعد ارزیابی‌های منفی محاسبه می شوند.

اکنون با گذشت پنج دوره تجربه شکل‌گیری این نهاد پر اهمیت و مروری بر عملکرد کلی آن ضعف‌ها و نقاط قوت بسیاری را می توان مشاهده کرد که به دلیل عدم ارزیابی‌های اساسی بخش مهمی از ظرفیت‌های این نهاد مغفول مانده که نیازمند بازنگری جدی در روند انتخابات و همچنین آموزش‌های کاربردی و مهارت‌آموز به منتخبین شوراها دارد زیرا از دل این شوراها، شهرداران و دهیاران با مسئولیت‌ها و وظایف قانونی انتخاب می‌شوند که به دلیل عدم آگاهی و دانش لازم در حوزه مدیریت بیش از آنکه به عنوان مدیران محلی به تدبیر مدیریتی برای توسعه حوزه ماموریتی خود بیاندیشند، کارکردهای غیر از آنچه باید انجام گیرد ، دیده می شود که چندان با رفتارها و اصول مدیریتی سازگار نیست و اما و اگرهای بسیاری به همراه دارد و در گوشه گوشه این سرزمین نمونه‌های اینگونه رفتارها را می توانیم ببینیم که نتیجه آن تلخکامی برای آن اقدام شیرین در توسعه مشارکت‌های مردمی برای سازندگی و آبادانی ایران عزیز است!

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.