محمدطاها محمودی:
چهره یا سلبریتی به فردى اطلاق می شود که در جامعه سرشناس و معروف است و اغلب دارای تأثیرگذاری و قابلیت جریانسازیست.
با گسترده تر شدن فضای مجازی و میل آحاد جامعه به تغذیه از طریق شبکه های مجازی و رسانه های جمعی، قابلیت و پتانسیل چهره ها در تأثیرگذاری، جهت دهی و جریانسازی در جامعه بیش از پیش حس شد و این چالش را مطرح کرد که «سلبریتی فرصت است یا تهدید؟!»
در کشور ما نیز مانند سایر نقاط دنیا، ورزشکاران و هنرمندان دو بازوی اصلی سلبریتی ها محسوب می شوند و در میان آنان نیز فوتبالیست ها و بازیگران از هواداران، دنبالکنندگان و البته تأثیرپذیرانِ بیشتری برخوردارند.
در این یادداشت کوتاه، فلسفه ی اینکه «اصلاً آیا باید سلبریتی ها تأثیرگذار باشند یا خیر» را بررسی نخواهیم کرد و اجمالاً از جهات مختلف به تأثیرگذاری و جنبه های مثبت و منفی آن خواهیم پرداخت.
بی شک سلبریتی ها همواره در مرکز توجه اند و گفتار و رفتار آنان زیر ذرهبین جامعه است.
البته در میان افراد شناخته شده این امر که اساساً چه کسی سلبریتی است مورد بحث قرار می گیرد؛ اما حقیقتاً نمی توان خط و مرز مشخصی برای آنکه شخصی را سلبریتی دانست یا خیر تعیین کرد و شاید بتوان با مسامحه، شخصی را «سلبریتی تر» و شخص دیگری را «کمتر سلبریتی» دانست!
البته باید در نظر داشت که جنسِ سلبریتی های مورد بحث در این یادداشت، آندسته از سلبریتی های تصادفی نیست که یکشبه مشهور شده اند و جایگاه و پایگاه اجتماعی درخور توجهى ندارند و به نظر نویسنده از سلبریتی بودن تنها شهرتش را یدک می کشند و چه خوب است در رده «چهره» ها قرار نگیرند.
در گذشته هم سلبریتی ها در جامعه حضوری مؤثر داشته اند اما با ظهور صفحات مجازی و به ویژه شبکه مجازی اینستاگرام، حیات سلبریتی ها وارد مرحله ی نوینی شد.
با ظهور فضای مجازی و برخی اپلیکیشن ها به عنوان محلی برای آنکه سلبریتی ها رأساً و بی
واسطه[بدون نیاز به خبرگزاری ها، مجلات یا روزنامه ها]خود را عرضه کنند، فصلی جدید در دنیای مجازی و زندگانی سلبریتی ها گشوده شد.
در طی چند سال دنبال کنندگان صفحات ورزشکاران و هنرمندان از چندصد و چندهزار نفر به دنبال کنندگان چندصدهزار نفری و چند میلیونی تبدیل و صفحاتشان مبدّل به ظرفیتی گسترده شد.
محتوای صفحات سلبریتی ها متفاوت است. اغلب مطالب و عکس هایی از خودشان و زندگی حرفه ایشان آپلود می کنند و برخی نیز به مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، محیط زیست و… می پردازند.
به هر روی نمی توان تأثیرگذاری، ظرفیت ها و قابلیت های نهفته سلبریتی ها یا همان چهره ها را نادیده گرفت.
برخی معتقدند نقش سلبریتی ها تنها انحراف افکار مردم است اما نمی توان به طور مطلق به این موضوع نگریست.
یک سال و اندی پیش همین سلبریتی ها با حرفه های مختلفی که داشتند و در میان موج بی اعتمادی مردم به نهادهای رسمی کمکرسان، نقش بی بدیلی در کمکرسانی به مناطق آسیبدیده و تشویق مردم به جمعآوری کمک برای هممیهنان کرمانشاهی داشتند و همان فعالیت های مختلف اجتماعی-فرهنگی شان به دلیل داشتن ظرفیت انسانی فراوان مفید فایده خواهد بود؛ پس نمی توان سلبریتی ها را همواره باعث انحراف افکار عمومی دانست.
کدورت فرهیختگان از سلبریتی ها در جاییست که آنان بدون داشتن سواد آکادمیک و دانش لازم و کافی، به راحتی در حوزه های متعدد اظهار نظر می کنند و بالطبع بخشی از جامعه از آن پیروى می کنند.
برای مثال، حدود یکسال پیش علی کریمی، چهره سرشناس فوتبال آسیا و یکی از اسطوره های این رشته ورزشی در کشور، در صفحه اینستاگرامش نوشت:«بیایید تا یک ماه چیزی از بازار نخریم. نه طلا نه ماشین نه هر چیزی که گرون شده… بیایید واسه یه بار همه با هم اتحاد پیدا کنیم و چیزی نخریم. مثل بقیه کشورا که چیزی گرون میشه نمیخرن تا مجبور بشن جنسا رو ارزون کنن…. همتون حمایت کنید تا دست دلال و دزدا ببره از این مملکت.»
پس از به راه افتادن این کمپین صدای اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی درآمد.
وحید شقاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه در اینباره گفت:«کمپین راه افتاده توسط چهرههای ورزشی و هنری زمانی میتواند اثر گذار باشد که سهم عموم مردم در ایجاد نوسان قیمت بالا باشد، وقتی عموم مردم سهم اندکی از ایجاد این وضعیت دارند، در از بین بردن آن هم نمیتوانند خیلی نقش داشته باشند. ۹۰ تا ۹۵ درصد مردم سهم اندکی در ایجاد تقاضای کاذب دارند ۵ تا ۱۰ درصد افراد سرمایه دار در ایجاد تقاضای کاذب نقش دارند. گفته میشود بیش از هشتاد درصد نقدینگی کشور در دست سه درصد جامعه است. همین گروه در ایجاد تقاضای کاذب نقش دارند. همین گروه به بازار سکه هجوم میبرند و مقادیر زیادی سکه میخرند.
همین گروه هستند که در بازار خودرو حضور فعال دارند و تعداد زیادی خودرو میخرند. این گروه به وضعیت اقتصادی آگاه است و تحت تاثیر کمپینهای اینچنینی قرار نمیگیرد. آنها به دنبال کسب سود بیشترند.»
این کمپینِ غیر کارشناسانه بازیکن اسبق بایرن مونیخ به سرعت در فضای مجازی انتشار یافت و حتی بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران نیز از این کمپین حمایت کردند و عملاً هرکس در مخالفت با این پست اینستاگرامی علی کریمی سخن میراند به شکل بی رحمانه ای تخطئه میشد.
اینکه اوضاع اقتصادی کشور و وضع معیشت مردم برای جادوگر مهم است جای تحسین دارد، اما اظهارنظرهای غیرکارشناسانه و گاهی احساسی این قشر می تواند هزینه های جبران ناپذیر و سنگینی به بار آورد و قضیه تنها به شکست یک پویش از سوی این سلبریتی ها ختم نشود.
چه خوب است «چهره» ها با داشتن چنین سرمایه اجتماعی کلانی در امور علمی و تخصصی، سخنگوی افراد متخصص و جریانات مشخص باشند و رأساً و بدون مشورت به انتشار محتواهایی نپردازند که جز اضرار چیزی در بر نداشته باشد.
نمی توان جایگاه سلبریتی ها را «اسفل السافلین» یا «اعلی علیین» دانست؛ سلبریتی ها دارای ظرفیت های بالا و با قابلیت تاثیرگذاری گسترده در جامعه هستند که تأثیرگذاریشان نیز تنها به ایجاد موج منحصر و محدود نمی شود بلکه می تواند در حوزه فرهنگسازی و آموزش نیز مؤثر باشد؛ البته جامعه نیز باید در تأثیرپذیری از «چهره» ها و استفاده از موضوعات و مطالب مورد انتشار آنها هوشمندی لازم به خرج بدهند زیرا قاطبه ی سلبریتی ها نیز به لحاظ سواد رسانه ای در سطح بالایی قرار ندارند و هوش رسانه ایشان قابل اعتنا نیست و این، رسالت مخاطبان را در برگزیدن داده ها و تشخیص سره از ناسره سنگین تر می کند.
لزوم ارتباط دوسویه میان فرهیختگان و سلبریتی ها غیر قابل کتمان است و چهره ها باید در پرداخت موضوعات با تدقیق بیشتری رفتار نمایند تا اعتماد اجتماعی به آنان که مانند گذشته پررنگ نیست، بازگردد.
قطعاً این ارتباط سازنده و افزایش دانش از سوی سلبریتی ها و وسواس هرچه بیشتر در بیان دیدگاه ها از سوی آنان و البته ارائه خوراک مناسب از سوی متخصصین مفید است.
طبیعتاً افراد شاخص و سلبریتی ها باید در نظر داشته باشند که در مقام ارائه دیدگاه ها همچون یک فرد عادی نیستند و باید با دقت بیشتری ارائه نظر کنند.
شکی نیست که سلبریتی ها[آن دسته که دارای مقبولیت و محبوبیت اند]سرمایه ای برای کشور هستند اما پسندیده است با رفتار، کردار و گفتار حساب شده هم سرمایه های انسانی خود را حفظ کنند و حتی افزایش دهند و هم به عنوان یک سرمایه ملی در جهت منافع ملی بکوشند.
ثبت دیدگاه