یکشنبه, 25 آذر 1403 Sunday, 15 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44669 تعداد نوشته های امروز : 7 تعداد دیدگاهها : 2502×
جعفرزاده هرکاری علیه من انجام داد/ از وقتی وارد مجلس شدم از نظر مالی ضرر کردم/ یک عده محدود در رابطه با تعرفه برنج تصمیم می گیرند
26 شهریور 1398 ساعت: 11:32
شناسه : 159240
7

من اگر طیف فکریم لیست امید نبود هرگز وارد مجلس نمی‌شدم. ادعایی هم ندارم. من مگر از لشت نشا و کاراته چقدر رأی آوردم؟ من قاطعانه می‌گویم لیست امید و طیف فکریم، من را به این جایگاه رساند

پ
پ

حسنی نماینده رشت

پایگاه اطلاع رسانی گیل خبر روزهای شنبه و سه شنبه سلسله مصاحبه ها با نمایندگان در مجلس شورای اسلامی را منتشر می کند. در این مصاحبه ها سعی شده به صورت کاملا شفاف و چالشی عملکرد و اقدامات هر کدام از نمایندگان گیلان مورد پرسش قرار بگیرد.

در اولین گفتگو از سلسله گفتگوهای گیل خبر با نمایندگان گیلان در مجلس شورای اسلامی ، محمد صادق حسنی نماینده شهرستان رشت مهمان این پایگاه اطلاع رسانی بود. نماینده ای که در انتخابات مجلس دهم با حضور در لیست امید توانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند و حالا عضو شورای مرکزی فراکسیون امید در مجلس است. وی که تا قبل از مجلس فرد کمتر شناخته شده ای در استان گیلان بود در طول دوران نمایندگی حواشی مختلفی را برای خود ایجاد کرد. اختلافات با یکی از نمایندگان رشت و چند نفر از مدیران استانی، استیضاح بعضی وزرا از جمله وزیر ورزش و جوانان و جهاد کشاورزی، بعضی اظهاراتش در مورد فوتبال و کاراته و نحوه عملکردش در دوره فعلی مجلس از جمله مسائلی بود که در این مصاحبه به آن اشاره شد.

این گفتگو را در زیر می خوانید:

شما با فراز و نشیب‌های فراوانی در مجلس دهم روبرو بوده‌اید. آیا دوره نمایندگی مجلس برایتان خسته‌کننده بود یا این حجم کار لذت‌بخش است؟ طوری که قصد دارید دوره بعدی خودتان را کاندیدای مجلس شورای اسلامی کنید؟

شما در مورد نماینده مجلس اطلاعات کافی دارید. من در چارچوب کاری که انجام می‌دهم هیچ تجربه‌ای نداشتم. کار من کاملا متفاوت بود. کار مالی داشتم که انضباط خاصی را در انسان به اجبار نهادینه می‌کند. من پست مدیرکلی در وزارت‌خانه را داشتم که بدون نظم مشکل اساسی ایجاد می‌شد ولی در دنیای سیاست رفتار و مدیریت متفاوت است. خدا را شکر با مشاورانی که دارم و کمکی که دوستان می کنند از پس فراز و نشیب‌ها برآمده‌ام.

من در کمیسیونی هستم که سنخیت چندانی با آن ندارم. دوست داشتم در بحث اقتصاد کشاورزی ورود کنم ولی به عنوان اولین نماینده شهرستان رشت به کمیسیون کشاورزی رفتم و حالا با عشق و علاقه در حال کار هستم. من در مجلس کسانی را می‌بینم که با حل مشکلات جزئی زندگیشان متحول می‌شود. همین مسئله باعث می‌شود که خسته نشوم. من با عشق کار می‌کنم و دنبال حاشیه نیستم. پیچیدگی آن‌چنانی ندارم. خیلی‌ها می‌گویند حسنی ساده صحبت می‌کند ولی این بدان معنا نیست که بگویند حسنی ساده باشد. کسی که پیچیدگی نداشته باشد نمی‌تواند مدیرکل مالی یک وزارتخانه باشد. من با خود عهد کردم که خالصانه کار کنم و به همین دلیل از کارم خسته نمی‌شوم.

در مورد کاندیداتوری دوباره نیز اول بگویم یکی از مسائلی که قبلا می‌گفتم چرا نماینده باید به هر قیمتی نماینده شود؟ واقعا برای من جالب بود که در اینجا چه خبر است. ولی حالا نظر شخصیم این است که می‌دانم صندلی مجلس چه جذابیتی دارد. حالا دیگر امکان ندارد بگویم اصلا مجلس نمی‌آیم. وقتی می‌توانی مشکل فردی را حل کنی در واقع نشان می‌دهد، نمایندگی مردم فرصت خاصی است. من ثابت کردم حسنی هستم. ولی یک لحظه احساس کنم حسنی در حال تغییر است و شخصیتش از دید مردم تغییر می‌کند امکان ندارد برای نمایندگی مجلس ثبت نام کنم. اگر شخصیت اجتماعی که از خودم ساختم خدشه‌دار شود هرگز دیگر پا به میان نمی‌گذارم. من فکر می‌کنم هنوز این شخصیت اجتماعی خدشه‌دار نشده است. در عملکرد من احتمال خطا هست، ممکن است اشتباه سیاسی کنم و معصوم نیستم، ولی اگر عمدا قرار است چنین خدشه‌ای ایجاد شود و وجدانم را زیر سوال ببرم امکان ندارد به صندلی مجلس فکر کنم. دوست دارم با همین تیپ شخصیتی نماینده شوم و قطعا ثبت نام می‌کنم.

مراجعانی که به دفتر شما می‌آیند بیشتر چه درخواستی دارند؟

سیستم نمایندگی کشور ما با عرف و وظیفه ذاتی نماینده مجلس متفاوت است. من بر اساس شخصیت خودم همیشه به نمایندگان انتقاد داشتم. می‌گفتم که نمایندگان در جزئی‌ترین مسائل شخصی ورود می‌کنند که حتی وظیفه‌شان نیست. در مقابل چون مدیر بودم و نامه‌های نمایندگان را دریافت می‌کردم همیشه اعتراض داشتم. در ابتدای دوران نمایندگی مجلس خواستم تا این موضوع را رعایت کنم اما شدنی نبود. مراجعه‌کننده دلش خوش است که از یک نماینده مجلس نامه بگیرد که مشکلش را حل شود. حالا هم اکثر مردم نیازهای روزمره دارند. اکثر مراجعین مشکل اشتغال یا تسهیلات بانکی دارند. البته دوستانی مشکلات سیاسی و اجتماعی دارند که البته محدود هستند.

شما به عنوان یک نماینده مجلس چه فرصت‌های شغلی می‌توانید برای‌شان ایجاد کنید؟

کار یک نماینده مجلس در این زمینه توصیه است ولی ما مسئول نیستیم. ما ناظر هستیم. البته بر اساس عرف غلط کارهایی انجام می‌شود. شرایط هم فرق می‌کند. مثلا سال اول من با دو سال بعدی متفاوت بود. ولی الان به بن‌بست رسیدیم. ما نه تنها در ایجاد اشتغال دچار مشکل شدیم بلکه اکنون مراجعانی داریم که زندگی معمولی داشتد و حالا بیکار شدند. این‌ها تعدادشان زیاد هم شده است و در اکثر موارد کاری از دست ما ساخته نیست.

این سوال از آن بابت مطرح شد که شما در آذرماه سال ۹۴ که هنوز وارد مجلس نشده بودید در گفت و گو با گیل خبر حل معضل اشتغال را اولویت خودتان می‌دانستید. با توجه به مشخص شدن حدود اختیارات نماینده فکر می‌کنید که وظایفی که در مورد نماینده مجلس تصور می کردید خیلی متفاوت با واقعیت بود؟

طبعا کسی که وارد کار جدید شود ذهنیتی در مورد آن دارد. من نیز در مورد مجلس ذهنیتی داشتم که اکنون دستخوش تغییر شده است. حالا به خاطر مشکلات اقتصادی و یا عملکرد ضعیف من و یا همکارانم دیگر آن ذهنیت را ندارم و معتقدم وظیفه نماینده چیز دیگری است. معتقدم اگر وظیفه قانونی خودمان را انجام دهیم خیلی از مشکلات مردم حل می شود. البته نمی‌خواهم همه مشکلات را گردن همکارانم بیندازم ولی معتقدم وظیفه‌مان را باید درست انجام دهیم و قانونی رفتار کنیم. مثلا وزیری که کارش را درست انجام نمی‌دهد من به عنوان نماینده از ابزار سوال و تماس و استیضاح استفاده می‌کنم. آن وقت وزیر برای این که سوال من نماینده را پس بزند هرکاری می‌کند. به عنوان مثال بحث استیضاحی که خودم تجربه کردم و تجربه خوبی هم نبود. گاهی کارهایی انجام می‌شود که آدم برای خودش و مملکتش تاسف می‌خورد. ما جمعی را برای استیضاح در چند بند جمع می‌کنیم. وقتی نماینده‌ای امضا را پس می گیرد باید خیلی خوش‌بین باشیم که چگونه در طول این مدت کوتاه تا استیضاح نظرش عوض شده است. وزرا آنقدر ترفند و راه بلد‌ هستند که نماینده را توجیه کند و امضایش را پس بگیرد. من هیچ وقت سیاسی کاری نکردم. یک مورد نیز نداشتم. البته سیاست به معنی درست آن را باید بلد باشم.

میزان تاثیرگذاری‌ اقدامات و اظهارات شما  را بین وزرا چگونه می بینید.

این را من نباید بگویم. ولی من  یک  استیضاح به طور مستقیم داشتم و دو استیضاح را حمایت کردم. خبر دارم که در جایی خاص می‌گفتند «این حسنی کی هست که شناخته شده نیست؟ این کی است که به هیچ قیمتی نمی توانند او را راضی کنند؟»
همه می‌دانستند که حسنی در استیضاح وزیر اقتصاد نقش اصلی را دارد چون خودش مدیرکل آن سازمان بوده است. هرکاری که شما فکر می‌کنید انجام دادند که من کوتاه بیایم. در آن فضا حرف من تاثیرگذار بود چون اداره تخصصی من بود و اگر حرفی می‌زدم قانعش می‌کردم و کسی نمی‌توانست من را توجیه کند. دلایل علمی برای این کار داشتم و در نهایت موفق شدم و با این که وزیر خودم بود نتوانست رای اعتماد بگیرد. خیلی از معاونان وزارت دارایی می‌گویند تو با تحصیلات اقتصادی در کمیسیون کشاورزی چه می کنی؟

ولی در استیضاح وزیر ورزش استنباط عمومی این بود که امضای شما منافع کوچک بود در خدمت منافع دیگر! این را قبول می کنید؟

در مورد ورزش هم که تخصص دارم دوستان به من ایراد می‌گیرند. در بحث وزارت اقتصاد من به دوستان گفتم که اینجا من تخصصی ورود کردم. چون سال‌ها مدیرکل امور وزارتی بودم. در بحث کشاورزی هم من سال‌ها با شالیزار بزرگ شدم و تخصص من است. در بحث ورزش هم مربی و داور بین المللی کاراته هستم. خاک تاتامی خوردم. می‌گویند تو بگویی مردم شک می‌کنند ولی واقعا هست! من راحت می‌توانم دان شش کاراته را بگیرم. آخرین دانی که گرفتم تاریخش مشخص است. ورزش عمومی تخصص من است.

در مورد استیضاح تصاویر صحبت‌های من در کمیسیون و فراکسیون ورزش با حضور آقای سلطانی‌فر موجود است. خیلی از افراد می‌گویند حسنی به خاطر کاراته وزیر را استیضاح کرد ولی این قضاوت بی‌انصافی است. اگر فقط به خاطر کاراته بود این را سریع انجام می‌دادند ولی بحث من در مورد کاراته و ورزش این بود که سیاسیون نباید در آن دخالت کنند. الان می‌بینیم که روسا و اعضای هیات رئیسه‌ها اکثرا نماینده‌های ما هستند. متاسفانه دخالت سیاسیون استان در ورزش ما اتفاق افتاد و من این موضوع را بارها به وزیر گوشزد کردم. آقای سلطانی‌فر وقتی استاندار ما بود من رئیس هیات کاراته استان بودم. تمام قهرمانان جهان و آسیا را داشتم و ایشان از دست من خسته شده بودند. وقتی امثال جاسم ویشگاهی هر بار مدال می‌گرفت و جوایزی باید می‌گرفتند من ارتباط نزدیک با ایشان داشتم ولی معتقد بودم که سیستم ورزشی را سیاسی کردند. تا توانستم صحبت کردم دیدم نمی شود.

من اوایل به صورت ناشناخته تمرین می‌کردم ولی دوستان به شوخی می‌گفتند رئیست چه کسی هست؟ آقای رسولی؟ به چه کسی باید «اوس» بدهی. تیپ و هیکلش برای من سنگین بود. رئیسی که یک عکس با لباس کاراته ندارد. بدتر از آن که نماینده مجلس عضو همین هیات رئیسه شده است. حالا هم ببینید روسای شهرهایی که من نماینده‌اش هستم چه کسانی هستند؟

ولی آن شبی که استیضاح باطل شد رئیس هیات کاراته برکنار شد و همین دلیل مشخصی شد که شما به خاطر همین مساله استیضاح را پس گرفتید. این با آن ذاتی که می‌گفتید «من برای استیضاح امتیاز نمی‌گیرم» در تناقض نیست؟

موردی که می‌گویید مورد تخصصی من است. من در این زمینه اطلاعات کامل دارم. چون رئیس همان مجموعه بودم. این نیست که مشاور ورزشی من را توجیه کند. خودم در چارچوب دیدم کار نمی‌شود وزیر را استیضاح کردم. این که امضا کم شد این نیست که من امضاها را کم کردم. وقتی در اقلیت بودم دیگر هیچ کاری از دست من بر نمی‌آمد. بعد وزیر قانع شد که اشتباه در حال رخ دادن است. این در صورتی درست است که سیاسی کاری کنم که این اتفاق نمی‌افتاد. هنوز من ایراداتی می‌ببینم که خانم بخشی در حال اصلاح است ولی اگر اصلاح نکند یک روز هم باقی مانده باشد این روند را ادامه می‌دهم. البته دنبال مدینه فاضله نیستم. من با هیچ کس عهد اخوت نبستم. چون آقای سلطانی‌فر چنین کاری کرد، حسنی دیگر حرف نمی‌زند. باید بگویم من با برادرم هم عهد اخوت نمی‌بندم ولی سعی می‌کنم مدیران را در چارچوب نگه دارم تا در همان مسیر کار کنند و اگر اصلاح نشد از اختیارات قانونی خودم استفاده می‌کنم.

در آذر ۹۴ طی مصاحبه با گیل خبر گفتید که به عنوان یک نماینده مستقل ورود خواهید کرد و مستقل‌ها هم پیروز می‌شوند. اما در ادامه دیدیم که شما به جبهه اصلاح طلبان رفتید و در لیست امید قرار گرفتید. دلیل این که شما از استقلال خودتان صرف نظر کردید و به لیست جناحی رفتید چه بود؟

صرف نظر کردن از استقلال خودم را قبول ندارم. بنده به عنوان یک اصلاح طلبی بودم که سازماندهی شده کار کرده نبودم ولی دید من همیشه اصلاح طلبی بود. چون کار سیاسی نداشتم.

من در تمام انتخابات سمت و سوی اصلاح طلبی داشته‌ام. قبل از انتخابات مجلس اطلاعات سیاسیم خیلی پائین بود. حالا به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد پیام نور علوم سیاسی همیشه سعی می‌کنم اطلاعات سیاسی خودم را بالا ببرم و همیشه شب‌ها سعی می‌کنم مطالعه کنم. با وجود محدودیت زمانی، با عشق و علاقه هم این کار را می‌کنم. با توجه به نیاز به مدرک تحصیلی اکنون از زمان دانشجویی خودم راضی‌تر هستم.

در مورد لیست هم نمی دانستم که می‌خواهم وارد لیست شوم. من باید ثبت نام و فعالیت می‌کردم. اطمینان نداشتم که وارد لیست هم می‌شوم. با کسی هم صبحت نکرده بودم و اگر مصاحبه‌ای هم کردم بر همان اساس است. من برای رسیدن به لیست امید خیلی پله‌ها را طی کردم. با دوستان زیادی مصاحبه داشتم. تعداد زیادی متقاضی بودند. از خیلی‌ها پرسش نامه می‌گرفتند. سوالات تندی هم مطرح می‌کردند. طوری که پیشانی من عرق کرده بود. همه هم جوان بودند ولی در نهایت گفتم که امکان ندارد من در صورت حضور بگویم لیست امیدی نیستم و سعی می‌کنم خودم را نزدیکتر کنم و حتما چهارسال دیگر از شما جلوتر خواهد بود. هنوز هم افتخار من این است که این را به جرات بگویم تنها نماینده اصلاح طلب فراکسیون امید در گیلان هستم. من عضو شورای مرکزی فراکسیون امید هستم. در همه جا گفتم که افتخارم اصلاح طلبی من است و اکنون با وجود استقلال خودم در چارچوب جریان اصلاح طلبی قرار می‌گیرم.

این که می گویید من تنها نماینده اصلاح طلب گیلان هستم تا جهاتی هم درست است. چون شما بیشترین پایبندی را به فراکسیون امید داشتید و رای دادید. ولی در دفاع از ارزش‌ها و اهدافی که فراکسیون امید از آن شکل گرفته مثل دفاع از حقوق شهروندی، حقوق زنان، کودکان و حتی موارد مصداقی‌تر مثل رفع حصر یا رفع ممنوع التصویری شخصیت‌ها در شما کمتر دیده می‌شود.

نگاه کنید ما سی نفر عضو شورای مرکزی فراکسیون امید هستیم و هر هفته یکشنبه‌ها به ریاست دکتر عارف جلسه داریم. فعالیت‌ها و نطق هایمان که در یک چارچوب تعریف شده سیاسی است. یک شخص به تنهایی تصمیم نمی‌گیرد. من نیز در همین چارچوب کار می‌کنم، اگر مواردی هست که گفته نشد به خاطر همین تصمیمات جمعی است و برای همین من به خودم اجازه نمی‌دهم خارج از آن حرفی بزنم.

شما باید شخصیت ها را در جایگاه خودشان بسنجید. من حسنی نمی‌توانم ادعای مطهری را داشته باشم اگر مقایسه کنم شخصیت خودم را زیر سوال برده‌ام. فرزند شهید مطهری بخواهد با حسنی قیاس شود؟ درست است که همه نماینده هستیم ولی مگر وزن همه نمایندگان یکی است؟ من جای مطهری چهار نطق آتشین داشته باشم فکر می‌کنید مناسب است؟ من در حد خودم کار می کنم.

فکر می‌کنید امسال هم بتوانید در لیست امید قرار بگیرید؟

این سوال را من نباید پاسخ دهم. من به خاطر بعضی مسائل اعتقادی و شخصیت اجتماعی مورد تایید خیلی‌ها هستم. چندین سال پیاده روی کربلا را داشتم. سال انتخابات نیز رفتم. مشاورانم می‌گفتند که شما سیاسی نیستید و نمی‌توانید کار سیاسی کنید. بعضی دوستان می‌گویند حسنی اصولگرا شده است ولی من کار اعتقادی خودم را کنار نگذاشتم. من و آقای کوچکی نژاد دو طیف فکری متفاوت هستیم که شاید جمع ما در بعضی مواقع امکان پذیر نیست ولی من تعهدی از ایشان گرفتم. گفتم مشکل اصلی استان و کشور ما گرسنگی و سطح پائین زندگی است. سیاست و خط مشی فکری سرجای خودش ولی باید با همدیگر وحدت داشته باشیم. گفتم از امام‌زاده هاشم به بعد من اصلاح‌طلب هستم و شما اصولگرا و نمی‌توانیم در جلسه همدیگر بنشینیم ولی چه مشکلی دارد در خود استان کنار هم باشیم و هدفمان مشترک باشد؟ رفع مشکلات اقتصادی مردم! وقتی من رئیس مجمع نمایندگان شدم یکی از بحث‌هایی که رسانه‌ای شد این بود که حسنی با رای اصولگرایان به عنوان رئیس مجمع انتخاب شد. من افتخار می‌کنم دوستانی که با من همفکر نبودند من را انتخاب کردند.

وضعیت لیست امید در انتخابات آتی نسبت به قبل متفاوت است و خیلی‌ها می‌گویند دیگر «تکرار می‌کنم» رئیس دولت اصلاحات هم نمی‌تواند برای برنده شدن لیست امید کاری کند. در این مدت جایگاه اجتماعی خودتان را چگونه شکل داده‌اید و به نظرتان اکنون مردم نسبت به شما چه نظری دارند؟

من در واقع ناشناخته‌ای بودم که در استان حضور نداشتم. من ۱۵ سال در تهران بودم و اینجا ثبت نام کردم. یک مهر ۹۴ بود که شروع کردم و کار خیلی مشکلی بود. من خیلی از مدیران را نمی‌شناختم ولی سعی کردم بحث سیاسی خودم را حفظ کنم و شخصیت اجتماعی خودم را داشته باشم. با توجه به حضور در کمیسیون حوزه تخصصی من و استانی که کشاورزی در آن نقش بالایی دارد سعی کردم در کف مردم حضور داشته باشم. در مورد من یک سری قضاوت‌هایی هست که خودم نباید بگویم ولی مردم آگاه هستند و نماینده را می‌شناسند. شما قضاوت مردم در مورد من را می‌دانید و من امیدوار هستم.

ردصلاحیت آقای تامینی در پیروزی شما نقش داشت؟

یکی از کسانی که به من خیلی کمک کرد آقای تامینی بود. هرچند یک مقدار دیر هم آمد چون تا لحظات آخر امید داشت که تایید صلاحیت شود. ما همشهری و رفیق هستیم.

هنوز هم ارتباط دارید؟

رفیق و بچه محل هستیم.

در همان مصاحبه سال ۹۴ گفتید که از سه نماینده وقت رشت راضی نیستید و آن‌ها در حد رشت نیستند. یکی از بزرگترین انتقادات شما هم اختلافات آن‌ها بود ولی حالا در این دوره همان اختلافات تشدید شده است. دلیل این موضوع چیست که انتقادی که خودتان داشتید اکنون در دوره خودتان به درجات بالاتر تکرار شده است؟

یکی از معضلات ما در شهرستان همین عدم اتحاد نمایندگان است. ما نه تنها به پیشرفت شهرمان کمک نمی‌کنیم بلکه در بسیاری موارد نگاه می‌کنیم که فلانی چه کار می‌کند که جلوی کار آن را بگیریم. البته  آقای کوچکی نژاد با تجربه و زرنگ است ولی یک مورد هم نشده که ایشان حسنی را دور بزند. ما یک تعهد اخلاقی داریم و صد در صد با هم بودیم و به هم کمک می‌کنیم. چون هدف‌مان مشترک است.

همه‌ی هدف‌تان مشترک است؟

نه هدف استانی ما مشترک بود. سیاسی نه!

مگر استان هدف سیاسی ندارد؟

نه ما اختلافاتی داریم ولی به خاطر آن ناراحت نمی‌شویم. به خاطر یک موضع فکری از همدیگر ناراحت نمی‌شویم. در تصمیمات سیاسی چه استان و چه کشوری با هم کنار می‌آییم. یک سری تعهداتی داریم و اینگونه نیست که هرچیزی یکی بگوید دیگری بگوید باشد همان طور است. درباره ی همکار دیگر من تا حالا علیه ایشان مصاحبه نکردم ولی علیه من خیلی تلاش کرد، یعنی هر کاری علیه من انجام دادند. الان هم در همان چارچوب را با آقای کوچکی نژاد دارم اگر از من بخواهد تعهداتی داشته باشم همین فردا دست ایشان را می بوسم.

یک یادداشتی از شما در تاریخ ۸ اردیبهشت ۹۸، سه روز قبل انتخابات دور دوم مجلس منتشر شده است. شما در آن یادداشت نوشتید که من شاگرد آقای جعفرزاده هستم و خواهم ماند. ولی اکنون در این سه سال بیشترین تقابل را با هم داشتید. از وزارتخانه‌ها گرفته تا مناطق آزاد ومدیریت‌های کوچک مثل هیات‌های ورزشی، آیا این نشان نمی‌دهد که شما می‌خواستید از آرای ایشان برای ورود به مجلس استفاده کنید؟

در زمان انتخابات من هیچ شناختی از ایشان نداشتم. به خاطر طیف فکری ایشان از من حمایت کرد. این که من بخواهم استفاده کنم، نه! من پاسخی به سوال شما ندارم، من اگر طیف فکریم لیست امید نبود هرگز وارد مجلس نمی‌شدم. ادعایی هم ندارم. من مگر از لشت نشا و کاراته چقدر رأی آوردم؟ من قاطعانه می‌گویم لیست امید و طیف فکریم، من را به این جایگاه رساند.

آرای آقای جعفرزاده هم تاثیر داشت؟

ایشان سرلیست من بود. ایشان در دور دوم کمک کرد و من نمی‌توانم انکار کنم ولی من اول مصاحبه هم گفتم با برادر خودم هم عهد اخوت نمی‌بندم. وضعیت فعلی شخص برای من مهم است. یک چارچوبی دارم که اگر به آن برسم به طرف بگویم و قانع نشود دیگر برایم مهم نیست رعایت خیلی چیزها را نمی‌کنم. من در مورد مدیری مشکل دارم وقتی همکارم آن مدیر را می‌برد سمت وزیر که از او حمایت کند یعنی چی؟ وقتی من وزیر را استیضاح می‌کنم وطرف ۱۰ دقیقه پشت تریبون دفاع می‌کند چه معنایی دارد؟

شما استیضاح وزیر جهاد کشاورزی را انجام دادید و ایشان در مخالفت صحبت کردند و شما صحبت نکردید. یعنی شما قانع شدید که ایشان تاثیرگذاری بیشتری از شما دارند؟

بحث تاثیرگذاری نیست. کسی که صحبت کرد ضعیف تر از من نبود. تا لحظه آخر مطمئن بودم که حجتی افتاده است ولی وقتی سرلیست امید در شهرستان بخواهد در دفاع از چنین وزیری ۱۰ دقیقه صحبت کند اینکه من به عنوان نماینده دوم لیست امید بتوانم افکار عمومی را جمع کنم خیلی کار سختی است.

ولی رای به آقای حجتی که فراکسیونی نبود.

رای ایشان فراکسیونی نبود. کمیسیونی و صد در صد تخصصی بود.

بحث این است که آقای جعفرزاده یک کارهایی می‌کند که شما در موضع مقابل ایشان قرار می‌گیرید و بالعکس! بعد مشخص می‌شود که گویی فقط می‌خواهید مقابل هم قرار بگیرید. مثلا الان همان نماینده که مخالف استیضاح بود به عنوان مخالف وزیر جهاد کشاورزی شناخته می‌شود. دلیل این مسئله چیست؟

سوال بسیار خوبی است. من به عملکرد دیگر نماینده‌ها توجه ندارم. یعنی عکس‌العملی نشان دهم که فلان نماینده چنین کرد پیدا نمی‌شود. موردی دارید؟

بله، یکی بحث همین کاراته بود که ایشان عضو هیات رئیسه بودند.

نه برداشت اشتباهی نکنید. من گفتم من کاراته‌ای هستم. اگر کوچکی نژاد هم باشد اعتراض می‌کنم. من گفتم نباید ورزش سیاسی شود. ورزش را باید ورزشی‌ها اداره کنند.

یکی هم منطقه آزاد بود.

منطقه آزاد در چارچوبی که جعفرزاده کمک کرد گفتم. من کاری کردم و بعد مصاحبه شد. من مشکل شخصی با منطقه آزاد نداشتم. یک خواسته عمومی به نفع استان داشتم که انجام نمی‌شد. من از وزیر دارایی که الان هم صحبتش مطرح است به خاطر منطقه آزاد سوال کردم که سرشان شلوغ بود و حل نمی‌کرد و بعد تا حدود زیادی حل شد. حالا همکار من تعریف کند یا جایی برود در من تاثیری ندارد.

در کمیسیون کشاورزی، امسال سیل باعث خسارات زیادی در ۵ استان گندم خیز و ۴ استان برنج خیز شد و مشکلات فراوانی نیز ایجاد شد. بسیاری از کارشناسان بحث قحطی را در پیش کشیده بودند. در این رابطه کمیسیون کشاورزی چه تمعهیداتی اندیشید که این مشکلات به حداقل برسد.

در کمیسیون کشاورزی جز من که کشاورز زاده هستم بقیه متخصص کشاورزی هستند و بسیار تخصصی عمل می‌کنند. بحث‌های ما هم تخصصی است. در بحث سیل نیز ما کارگروهی داریم. متوجه شدیم که مشکل خاصی ایجاد نشد. البته واسطه‌هایی سوء استفاده می‌کردند. اما سیل ضربه‌ای به ما وارد نکرد. در بحث گندم کمی مشکل داشتیم که حالا حل شد و اکنون ما مشکلی در ذخیره نداریم.

در بحث برنج خیلی ها آمدند از سیل سوء استفاده کنند. ما بارها وزیر را دعوت کردیم و گفتیم این سیل تاثیر منفی روی برنج ندارد. بزرگترین معضل ما در بازار برنج تعرفه است. یک عده‌ی محدود هستند که در این رابطه تصمیم می‌گیرند. خیلی‌ها می‌گویند چرا این عده را معرفی نمی‌کنید. شواهدی حاکی بر حضور این افراد است. شنیده‌هایی است که ادم‌های خاص در این رابطه تصمیم می‌گیرند.

تعرفه ما را اذیت می‌کند. با ارز ۴۲۰۰ تومانی برنج را وارد می‌کنند و کنترلی هم صورت نمی‌گیرد. ما می‌گوییم به جای این که جیب چهار نفر را پر کنید برنج را از کشاورز گران بخرید و همان مابه التفاوت را به کشاورز بدهید. یا در این رابطه یارانه در نظر بگیرید و برای این مابه التفاوت برنامه ریزی کنید. من اولین کاری که کردم آمار صادرات واردات را گرفتم توانستیم واردات را محدود کنیم.

البته من خواسته‌هایم را محدود کردم. چون دیدیم که وزیر تحت فشار بود. در هیات دولت هم مخالفان زیادی بحث می‌کردند. به من می‌گفتند آقای حسنی شما فقط کشاورز گیلانی را می‌بینید. کارگر تهرانی استان دیگر را نمی‌بینید. چطور برنج ۱۵ هزار تومانی بخرند. من کمی کوتاه می‌آمدم. ولی بعد شاهد بودیم مصوبه‌ای که سه سال اجرا می‌شد دو هفته پیش باطل شد و لغو واردات برنج زمان برداشت محصول از سر گرفته شد. این لغو مصوبه شد که اعلام شود که دیگر برنج نمی‌خرد. بالاخره در این رابطه نامه نگاری کردیم تا دکتر نوبخت دستور دادند که جلوی واردات گرفته شود. حالا هم دیگر برنجی وارد نمی شود.

یکی دیگر از معضلات بزرگ ما مشکل مهاجرت از استان‌های دیگر به استان گیلات و خریداری زمین‌های کشاورزی و تغییر کاربری آن‌ها است. شما در کمیسیون کشاورزی چه اقداماتی برای این معضل اندیشیدید؟

در مورد مهاجرت باید کمی موضوع را باز کنم. من خودم با خانواده‌ام در لشت نشا شاهد حضور این افراد بودیم که شکل و شمایل‌شان با همشهری‌های ما خیلی متفاوت بود. نه این که کاملا غیر شرعی باشند ولی متوجه شدم که فرهنگ ما را دارند بهم می‌ریزند. ما در کمیسیون کشاورزی ریشه یابی کردیم. گفتیم با اجبار نمی‌توان این مساله را حل کرد. ما طرحی در کمیسیون کشاورزی ارائه کردیم که یک و نیم میلیارد دلار با عنوان اشتغال روستایی گذاشتیم که مختص روستاها باشد. من روستایی با چند میلیون شغلی ایجاد می‌کنم که بتوانم در روستا بمانم. خوشبختانه با اذن رهبری این اعتبار را گرفتیم. به این امید که بتوانیم اشتغال ایجاد کنیم. ما باید اشتغال ایجاد کنیم که کشاورز با عشق زمینش را نفروشد. در مورد تغییر کاربری در استان ما زیاد شاهد نیستیم. در شوراهای خودمان اجازه تغییر کاربری داده نمی‌شود. من گزارش خاصی در این زمینه ندیدم.

آیا مجلس بنا دارد این ممنوعیت را ایجاد کند؟چون ما در هرجایی از استان می رویم مردم می‌گویند از شهرهای دیگر می آیند و تغییر کاربری صورت می‌گیرد. آیا قصدی هست که قوانین سخت‌تری برای تغییر کاربری صورت بگیرد؟

ما در این زمینه قانون به اندازه کافی داریم ولی بعضی اتفاقات است که نشان می‌دهد ما در اجرا و نظارت بر قانون ضعف داریم. در اجرا ادارات کارهایی انجام می‌دهند که خارج از چارچوب است. آن‌ها راه حل‌های خاص خودش را دارد.

این سال‌های مجلس میزان درآمد شما افزایش پیدا کرده است.

اگر بگویم نه می‌گویند پس چرا دوست دارید نماینده مجلس شوید. من قبل مجلس درآمد پایداری داشتم ولی وقتی من وارد مجلس شدم خیلی درآمدهایم کاهش پیدا کرد. هزینه‌هایی که انجام می‌دهم و با توجه به هزینه‌هایی که دفتر دارد از نظر مالی واقعا ضرر کردم.

طول دورانی که نماینده مجلس شدید پیشنهاد رشوه هم داشتید؟

من شخصیتم طوری جا افتاده که کمتر کسی جرات چنین کاری را دارد. چون من را می‌شناسند. وقتی در حوزه امور مالی وزارت اقتصاد پیشنهادات بسیار بیشتری داشتم ولی خدا را شکر توانستم کنترل کنم. امروز باتوجه به شناختی که از من دارند معمولا مستقیم نه ولی گاهی پیش می آید.

ما دو رودخانه آلوده داریم که متخصصین امر می‌گویند در آینده نزدیک باعث شیوع بیماری‌های بسیاری برای شهروندان رشت می کند. می‌خواهیم بدانیم در صحن مجلس چقدر وقت این مساله کردید.

من وقتی یک مشکلی ایجاد می‌شود سعی نمی‌کنم سوء استفاده کنم که بگویند حسنی حرفی زده است. من نمی‌توانم این مشکل را برای مطرح کردن خودم استفاده کنم ولی در مورد رودخانه من همان اوایل مجلس یک جلسه در فرمانداری گذاشتم. پیمانکار پیشنهاد بسیار خوبی داشت. من روی ایشان آشنایی داشتم. خیلی هم توانمند بود. البته من در آن جلسه از حضور ایشان خبر نداشتم و حتی اول ناراحت شدم. ایشان طرحی مطرح کرد که همه پذیرفتند. قرار شد که زمینی را در اختیار ایشان بگذارند که با مدیریت ما در آن سرمایه گذاری کند جالب توجه بود ولی یکی از مدیران آن زمان گفتند باید تضمین بدهید. ایشان می‌گفتند که من کار را انجام می دهم و بعد تحویل می‌گیرم آن وقت این‌ها دنبال تضمین بودند. عدم ریسک پذیری مسئولان یک مشکل است. آقای سالاری بعدها بخشنامه‌هایی صادر کرد. این اتفاقات اگر آن زمان می‌افتاد شاهد اتفاقات بهتری بودیم. یکی باید مسئولیت قبول کند که نترسد و ریسک پذیر باشد. در مورد رودخانه‌ها تا وقتی یک سازمان به صورت واحد مسئولیت را در اختیار نگیرد همین مشکل است. الان هرجا ورود می‌کنیم یک سازمانی روی آن دست می‌زند.

به عنوان سوال آخر بعضی مصاحبه ها و اظهارات شما حواشی فراوانی ایجاد کرد. از جمله بحث امضای تیم استقلال که بعد از آن هم صحبت های شما که من یک «آبی آبی آبی» هستم جنجالهای زیادی ایجاد کرد. فکر نمی کنید از بعضی کارهای خودتان پشیمان می شوید؟

گفتم حسنی شخصیتی از خودش ساخته که سیاسی کاری ندارد. اگر کس دیگری درباره امضای نامه بود طوری آن را تغییر می داد. ولی من گفتم نه تنها امضاء کردم بلکه یکی از مسببینش بودم. در مورد دو تیم استقلال و پرسپولیس می دیدم که به یک تیم کمک می شود و به یک تیم نمی شود. این که گفتم طرفدار استقلال هستم می خواستم حرف دلم را بزنم و بازهم این را می گویم. من صادقانه کار می کنم.

مصاحبه: سامان بدر- امیرحسین میلانچی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.