دوشنبه, 26 آذر 1403 Sunday, 15 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44679 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 2502×
دلم می‌خواست کمی هم پز بدهم / چه کنم؛ عشق دندان پزشکی‌ام!
26 شهریور 1398 ساعت: 15:43
شناسه : 159272
3

«دانشجوی دانشگاه علوم‌ پزشکی شهید بهشتی قلابی از آب درآمد؛ دختر متمولی که تنها به عشق دندانپزشکی و علاقه‌اش به این رشته دانشجوی این دانشگاه شد و بدون هیچ ثبت نامی در کلاس‌ها شرکت کرد. کمتر از یک‌ سال به‌ عنوان دانشجو در آنجا درس خواند و اتفاقا شاگرد زرنگ کلاس هم بود. تا این‌ […]

پ
پ

دانشجوی قلابی دانشگاه شهید بهشتی - دلم می‌خواست کمی هم پز بدهم / چه کنم؛ عشق دندان پزشکی‌ام! - بهشتی

«دانشجوی دانشگاه علوم‌ پزشکی شهید بهشتی قلابی از آب درآمد؛ دختر متمولی که تنها به عشق دندانپزشکی و علاقه‌اش به این رشته دانشجوی این دانشگاه شد و بدون هیچ ثبت نامی در کلاس‌ها شرکت کرد. کمتر از یک‌ سال به‌ عنوان دانشجو در آنجا درس خواند و اتفاقا شاگرد زرنگ کلاس هم بود. تا این‌ که با یک پز و قپی بین همکلاسی‌هایش دستش رو شد، همه فهمیدند که این دختر جوان اصلا نه دانشجو است و نه کنکور داده و نه مراحل ثبت نام را طی کرده است.»

 شهروندآنلاین در ادامه نوشت: «ماموران کلانتری این دختر را دستگیر کردند و تحویل مقامات قضائی دادند. این در حالی است که وزارت بهداشت هم به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد که پیگیر جزییات دستگیری دانشجوی قلابی هستند و مسئولان حراست باید پاسخگو باشند. وزارت بهداشت همچنین اعلام کرده که اگر جعل مدرکی در حوزه آموزشی و دانشجویی اتفاق افتاده باشد با متخلفان برخورد خواهد شد.

چندی پیش بود که با پیگیری حراست دانشگاه شهید بهشتی پرونده‌ای برای رسیدگی به کلانتری ۱۶۳ ولنجک ارجاع شد.

دختر جوانی بدون طی هیچ گونه مراحل ثبت نام و حتی شرکت در کنکور اقدام به حضور در کلاس‌های تئوری و عملی رشته دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی کرده بود. بنابراین رسیدگی به این موضوع در دستور کار ماموران کلانتری قرار گرفت و تحقیقات در این رابطه آغاز شد. تجسس‌های پلیسی نشان داد که دختری بیست‌وسه ساله در کمتر از یک ‌سال در کلاس‌های درس رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی حاضر شده بود و در آنجا درس می‌خواند. گویا این دختر جوان به دیگر دانشجویان گفته بود که با پرداخت چندین‌ میلیارد و بدون شرکت در کنکور در این دانشگاه ثبت نام کرده است که همین موضوع باعث نارضایتی دیگر دانشجویان شده و در همین راستا اعتراض خود را به حراست دانشگاه اعلام کردند.

سرهنگ رضا صادقی، رئیس کلانتری ولنجک، با اشاره به ادامه تحقیقات و اخذ مجوز از مقام قضائی گفت: «ماموران کلانتری ولنجک با تکمیل‌شدن نتایج تحقیقات و اخذ مجوز از مقام قضائی روز یکشنبه این دختر جوان را دستگیر و به کلانتری منتقل کردند. این دختر در همان بازجویی‌هایی اولیه به جرم خود اقرار کرد که هیچ‌گونه ثبت‌ نامی در دانشگاه نداشته و با سوءاستفاده از بی‌توجهی عوامل حراست دم در ورودی دانشگاه وارد فضای دانشگاه شده و با توجه به علاقه‌ای که به رشته دندانپزشکی داشته، در کلاس‌های مربوط به آن شرکت می‌کرد. تحقیقات پلیس نشان داد که متهم وضع مالی خوبی دارد و به همین دلیل نیز زمانی که دیگر دانشجویان از وی در مورد حضور و نحوه قبولی‌اش در دانشگاه پرسیده‌اند، مدعی شده که با پرداخت پول به دانشگاه امتیاز تحصیلی در این رشته را خریداری کرده است اما در تحقیقات ماموران مشخص شد که این ادعا به هیچ عنوان صحت نداشته و چنین امکانی وجود ندارد.»

وی درباره این‌ که آیا این فرد اقدام به جعل کارت دانشجویی با مدارک دانشگاهی کرده بود یا خیر نیز گفت: «هیچ جعلی در این زمینه رخ نداده بود و متهم تنها با سوءاستفاده از غفلت عوامل حراست در ورودی دانشگاه در کنترل کارت دانشجویی وارد دانشگاه می‌شد. در حال حاضر نیز برای این دختر جوان با شکایت حراست دانشگاه پرونده‌ای تشکیل شده و این فرد برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شده است.»

این دختر که خودش هم تحصیلات دانشگاهی دارد، در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار شهروندآنلاین ماجرای این اقدام عجیبش را توضیح داد:

چرا دست به چنین کاری زدی؟

من عاشق رشته دندانپزشکی بودم. همیشه دوست داشتم دندانپزشک شوم ولی موفق نشدم که در این رشته قبول شوم. وقتی یک روز داشتم از جلوی دانشگاه شهید بهشتی رد می‌شدم، با خودم گفتم به آنجا بروم و از دانشجویان رشته دندانپزشکی سوال‌هایی بپرسم. وقتی وارد می‌شدم به حراست آنجا گفتم که دانشجو هستم و کارتم همراهم نیست. بعد از آن بود که به سرم زد در کلاس‌ها شرکت کنم. برای همین پرس‎و‌جو کردم و فهمیدم که رشته دندانپزشکی چه زمان‌هایی کلاس دارد و دانشجویان این رشته چه درس‌هایی می‌خوانند. کتاب‌هایش را تهیه کردم و همین شد که رفت و آمدم به آن‌جا شروع شد.

فکر نمی‌کردی که گیر بیفتی؟

نه تصور نمی‌کردم به این زودی گیر بیفتم و می‌خواستم هر طور شده دندانپزشک شوم.

سر کلاس به استادها چه می‌گفتی؟

گفته بودم دانشجوی انتقالی از دانشگاه خارج از کشور هستم، چون به خارج از کشور زیاد سفر کرده بودم و خانواده‌ام هم آنجا هستند، اطلاع زیادی از دانشگاه‌های آن‌جا دارم. برای همین آنها هم حرفم را باور می‌کردند و اجازه می‌دادند سر کلاس بنشینم.

ماجرای این‌ که به دوستانت گفته بودی با پول وارد این دانشگاه شدی چیست؟

اصلا چنین چیزی وجود نداشت. دانشجوها از من سوال‌هایی می‌پرسیدند و برای این‌ که از دست‌شان راحت شوم، چنین چیزی را گفتم؛ البته دلم می‌خواست کمی هم پز بدهم.

خودت مدرک تحصیلی داری؟

بله. لیسانس معماری دارم. یک شرکت معماری هم دارم، وضع مالی‌ام خوب است و فقط به خاطر عشق و علاقه‌ام به این رشته این کار را کردم.

خانواده‌ات در خارج از کشور زندگی می‌کنند؟

بله ولی من در تهران و به‌تنهایی زندگی می‌کنم.»

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.