چندی پیش در مطلبی که از آرمین صافدل -وبلاگ نویس- میخواندم: اگر به انتخاب من بود، دلم میخواست متولد دهه 1290 شمسی در انزلی باشم. آنوقت دوره کودکیام مقارن با شکوفایی معماری انزلی بود، میتوانستم در بلوار بکر شهر قدم بزنم، هم شمس العماره را میدیدم هم عمارت صدری را… نوجوانیام در سالن ارامنه به تماشای تئاتر گوستانیان میگذشت، در جوانی نیز پس از گذراندن روزهای اشغال و بمباران شهر به دست متفقین، میزبان لهستانیهای دور از وطنِ خسته از جنگ میشدم. برای رفتن به “حمام شاه” ساعتام را با ساعت آلمانی مناره مطابقت میدادم. بعد از آن اگر از فضای تند و گرم سیاسی دهه 1330 شمسی شهر به سلامت عبور می کردم به تماشای دهه طلایی ورزش انزلی مینشستم، بوکس، شنا، بسکتبال، فوتبال و… تا گردن در تابستان و ساحل داغ انزلی فرو می رفتم، در پاییز و زمستان با گرمای انبار دود خانههای شهر روشن میشدم.
همچنین در متون دیگر از وبلاگ نویسان شهرهای مختلف متوجه شدم که همه از ساختار قدیمی و سنتی شهر های ایرانی بیشتر لذت میبردند. ریشه این موضوع چیست؟ توجه به سیر اندیشه ها در شهرسازی، متذکر می گردد که هر دوره بر مبنای مشکلات دوره پیش و بر اساس نیاز های دوره خود شکل گرفته است. اما توجه به اصول شهرسازی اصیل ایرانی که به شدت متاثر از اقلیم و محیط بوده و همواره با تکیه بر نیازهای اقلیمی نسبت به توسعه شهر اقدام شده است، از اصول جدانشدنی رشته شهرسازی چه در قرن معاصر چه در دوره های پیشین بوده است.
هرچند سوابق شهرسازی را می توان به قدمت سکونت و یکجانشینی بررسی کرد اما به نظر می رسد که دوره ای که بتوان از آن و تجربیات آن بیشتر تاثیر گرفت دوره های بعد از قرن ۱۷ میلادی می باشد. تصاویر اسکیس طراحی شهری باقی مانده از آن دوران به خوبی تاثیر مدرنیته بر شهر را نشان می دهد که بدیهی است که راه حل های پیش بینی شده بیشتر متاثر از همان بوده و در تلاش برای ارتقا کیفیت زیست محیطی. به نظر می رسد با تکیه بر تجربیات و اقدامات صورت گرفته در آن دوران و توجه به بازخوردهای حاصل از هر اقدام می توان از اهم سیر اندیشه های شهری در برخی از شهرهای ایرانی به ویژه شهرهای صنعتی تر استفاده کرد.
امروزه با توجه به رشد نرم افزار های شهری و توجه ویژه ای که به شهر هوشمند صورت می گیرد، شاید بتوان آینده شهرهای جهان را در شهر هوشمند جستجو کرد. اما بدیهی است که این مهم بدون توجه به مشکلات فعلی و بهبود مشکلات صورت نمیگیرد. از مهم ترین مواردی که بتوان به آن در شهرسازی هوشمند اشاره کرد تجربه سنگاپور در شهر هوشمند می باشد.
پایداری در شهرهای ایرانی موضوع دیگری است که باید به آن توجه ویژه ای صورت گیرد. امروزه با توجه به رشد جمعیت و افزایش مهاجرت به شهرها تعادل انسان و محیط زیست دچار نوسان شده است. از دست رفتن این تعادل باعث شده است که به زودی شهرهای بیشتری با مشکلات زیست محیطی که امروزه تهران و سایر کلان شهرهای ایران با آن دست و پنجه نرم می کنند روبرو شوند.
در ادامه به نظر می رسد که برخی از تجربیات شهرسازی ناکارآمد و تکرار و کپی ناموفق نمونه های موفق در سطح جهانی نیز تاثیر چشمگیری بر مشکلات شهرهای امروزه داشته اند. الگوهای معماری که هیچ رابطه مفهومی با زمینه خود ندارند در کاهش حس تعلق شهروندان تاثیر چشمگیری داشته اند. استفاده از مصالح و مواد ناسازگار با محیط زیست نیز از موارد دیگری است که آسیب های جدی به محیط زیست وارد کرده است. علیرغم مشکلات زیست محیطی نباید از آسیب های عمیق الگوهای ناکارآمد بر هویت شهرهای ایران غافل شد.
ثبت دیدگاه