یکشنبه, 25 آذر 1403 Saturday, 14 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44663 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 2503×
خفه کردن همسر 20 ساله به دست شوهر 21 ساله/ زنم زیاده خواهی می کرد
2 تیر 1401 ساعت: 20:13
شناسه : 200256
6

دعوای زن و شوهر 20 و 21 ساله به قتل همسر ختم شد. قاتل آن شب در خانه از شدت عصبانیت از غر زدن‌های زن جوان وی را با پیچاندن پارچه به دور گردنش خفه کرد.

پ
پ

خفه کردن همسر 20 ساله به دست شوهر 21 ساله - خفه کردن همسر 20 ساله به دست شوهر 21 ساله/ زنم زیاده خواهی می کرد - خفه کردن همسر

ایران نوشت: دوشنبه 30 خرداد مأموران کلانتری 159 بی‌سیم در تماس با بازپرس ساسان غلامی از قتل زن 20 ساله‌ای در خانه‌اش خبر دادند.

درخواست‌های همسرم تمامی نداشت و هر روز از من خواسته تازه‌ای داشت ،سر همین موضوع باهم دعوایمان می‌شد و با وجود یک بچه این درگیری‌ها تمامی نداشت. آن شب از سر کار آمدم و خیلی خسته بودم همسرم دوباره شروع به غر زدن کرد و من از شدت عصبانیت پارچه‌ای را که در گوشه اتاق بود دور گردنش پیچاندم.

ایران نوشت: دوشنبه 30 خرداد مأموران کلانتری 159 بی‌سیم در تماس با بازپرس ساسان غلامی از قتل زن 20 ساله‌ای در خانه‌اش خبر دادند.

با اعلام این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد زن جوان در حالی که خفه شده بود مواجه شدند.

در بررسی‌های اولیه مادر متهم گفت: پسرم با من تماس گرفت و از من خواست با عجله خودم را به خانه‌اش برسانم. با ورود به خانه آنها ناگهان با بدن بی جان عروسم مواجه شدم ،در حالی که شوکه بودم همزمان برادرشوهرم هم آمد و با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم ،اما پسرم از محل متواری شد.

ساعاتی از جنایت گذشته بود که کارآگاهان موفق به دستگیری متهم فراری شدند. مرد 21 ساله در تحقیقات گفت: ما تبعه یکی از کشورهای همسایه هستیم و 6 سال قبل به ایران آمدیم. همسرم از اقوام نزدیکم بود و حاصل این ازدواج پسری دو ساله است. من ضایعات جمع کن هستم ،اما وضع مالی خوبی ندارم و همسرم اصلاً به این موضوع توجه نمی‌کرد.

او ادامه داد: درخواست‌های همسرم تمامی نداشت و هر روز از من خواسته تازه‌ای داشت ،سر همین موضوع باهم دعوایمان می‌شد و با وجود یک بچه این درگیری‌ها تمامی نداشت. آن شب از سر کار آمدم و خیلی خسته بودم همسرم دوباره شروع به غر زدن کرد و من از شدت عصبانیت پارچه‌ای را که در گوشه اتاق بود دور گردنش پیچاندم. به خودم که آمدم، دیدم همسرم نفس نمی‌کشد. بلافاصله به مادر و عمویم خبر دادم و آنها خودشان را به خانه رساندند و با اورژانس و پلیس تماس گرفتند. خودم هم فرار کردم ،اما به شدت عذاب وجدان داشتم و ناراحت بودم و از اتفاقی که افتاده بشدت پشیمانم.

به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران متهم به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد و تحقیقات ادامه دارد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.