فردای اقتصاد – برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید نگاهی به وضعیت این پلتفرمها در ایران و نگاه سیاستگذاران به مقوله فناوری بیندازیم.
اینستاگرام و واتساپ دو پلتفرم اول مورد استفاده کسب و کارها در سالهای اخیر هستند. اینستاگرام بستر تامین زندگی ۹ میلیون ایرانی است که بازاری بین ۱۸ تا ۳۲ هزارمیلیارد تومان در کشور دارد. واتساپ نیز پیام رسان اول ایرانیان است که سهم آن از کل کاربران اینترنت ایران به بیش از ۷۱ درصد میرسد.
این اعداد اما با اهداف سیاستگذاران اینترنت در ایران همسو نیست. در اسفند ماه سال گذشته یک عضو هیات مدیره شرکت زیرساخت اعلام کرد که سهم ترافیک داخل به خارج در ایران ۲۰ به ۸۰ است یعنی فقط ۲۰ درصد ترافیک اینترنت مربوط به پلتفرمهای ایرانی و بقیه مربوط به پلتفرمهای خارجی میشود. به گفته امیر محمدزاده لاجوردی ۷۰ درصد محتوای پهنای باند خارجی ایران مربوط به متا ( واتساپ و اینستاگرام) است.
او در این گفت و گو همچنین گفت این میزان اختلاف بین ترافیک داخل و خارج مطلوب نیست و اگر دولت بتواند در زمینه پیام رسان سرویس مناسبی به مردم بدهد و ۶۰ درصد ترافیک داخلی را تضمین کند ناخودآگاه به اهداف شبکه ملی اطلاعات دست پیدا میکند.
نقطه مغفول سیاستگذاری ارتباطی
با این حال تجربه سالهای اخیر در حمایت از پیامرسانهای بومی نشان داده که این سیاست برای تشویق کاربران ایرانی به استفاده از این پلتفرمها کارگشا نبوده است. در دولت گذشته پیامرسانهای ایرانی از مواهب و حمایتهای مختلفی برخوردار شدند اما آمارها از سهم کمتر از ۱۰ درصد این پیامرسانها خبر میدهد. برخی از این پیامرسانها در سالهای اخیر اساسا تعطیل شدهاند و پرکاربرترین آنها هم به کمک الزام نهادهای آموزشی ( الزام به نصب روبیکا برای دانش آموزان در دوران کرونا ) یا اختصاصی کردن برخی سرویسهای بانکی و خدمات دولتی صورت گرفته است.
اما نکته آنجاست که سیاستگذاران هدفگذاری خود را در توسعه فضای مجازی به بستر ایجاد و تبادل ترافیک و نه خود محتوای ترافیک معطوف کردهاند. اینستاگرام، واتساپ و حتی تلگرام صرفا بستری برای فعالیت هستند و اصل محتوا یا کسب و کار توسط خود کاربران ایرانی تولید میشود. به دلیل تحریمها پلتفرمهای خارجی از ارایه سرویس به کاربران ایرانی درآمدی کسب نمیکنند بنابراین این پلتفرمها در مقرون به صرفهترین حالت در خدمت کاربران هستند. بر اساس آخرین آمارها هزینه ایجاد یک شغل روی اینستاگرام بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان است و این عدد پایین نشان دهنده قابلیتهای این پلتفرمها در رشد اقتصاد بنگاههای کوچک در ایران است.
سیاستگذاران ارتباطی همچنین به موضوع ارزبری ترافیک خارجی و به بیان سادهتر خرید پهنای باند به عنوان عاملی برای مقرون به صرفه بودن توسعه پلتفرمهای داخلی نظر دارند. این موضوعی است که معمولا از زاویه درستی مطرح نمیشود. ایجاد ترافیک و گردش آن به نوع تعامل و تبادل ترافیک در کشور و در تبادل با همسایگان و همچنین ایجاد سرویسهای پرکاربر بستگی دارد. در واقع ترافیک اینترنت مانند ترافیک بزرگراهی در جایی افزایش مییابد که تقاضا و شاهراههای متناسب وجود داشته باشد. در آمریکای شمالی، اروپا، شرق آسیا و چین رشد ترافیک ناشی از وجود شرکتهای بزرگ فناوری است که در تعاملی جهانی با اقتصاد جهان قرار دارند. همچنین مسیرهای پرظرفیت فیبرنوری نیز گردش این ترافیک را تسهیل میکنند.
به وضوح میتوان گفت که جهان فناوری برای رشد نیاز به تعامل جهانی دارد و صرفا در یک فضای محلی قادر به رشد بزرگی نیست. از همین رو میبینیم شرکتهای فناوری امریکایی و اروپایی شرکتها و سرویسهای خود را حتی تا پشت مرزهای ایران آوردهاند. شرکتهایی چون اوبر و آمازون و علی بابا در کشورهای همسایه ایران مشغول به ارایه خدمات هستند اما شرکتهای تکنولوژی ایرانی به دلیل تحریمها قادر به خروج از مرزهای ایران نیستند.
سیاستگذاری فناوری و هدفگذاری آن تعیین کننده جایگاه ایران در آینده فناوری جهان است. در حالی که بنابرآمارها ایران دارای زبده ترین متخصصان تکنولوژی در عرصه های مختلف در جهان است اما از این ظرفیت تخصصی برای ایجاد بنگاههای بزرگ فناوری بهرهای نبرده است. ( در همین زمینه این مطلب را بخوانید: گپ بزرگ بین تخصص و توسعه در تکنولوژی ایران) حتی نگاهی به نمونه سیاستگذاری فناوری در کشوری چون چین هم میتوانست برای سیاستگذاران ایران آموزنده باشد کشوری که امروز بزرگترین تقابل سیاسی با آمریکا را دارد به لطف ایجاد رابطه تجاری – اقتصادی با جهان صاحب بزرگترین شرکتهای فناور جهان و رقیب اول شرکتهای فناوری آمریکایی شده است.
صیانت با موفقیت اجرا شد؟
طی یکی دو سال اخیر بحثهای زیادی پیرامون طرح صیانت در فضای اینترنت ایران مطرح شد. در نسخههای اولیه طرح صیانت محدودکردن پلتفرمهای خارجی مطرح شده بود هرچند در ویرایشهای بعدی صراحت این محدودیت کمرنگ شد. حتی بزرگترین طرفداران صیانت هم به وضوح بعدا اعلام کردند هدف فوری این طرح فیلترکردن یا مسدود کردن اینستاگرام یا دیگر پلتفرمهای پرکاربر نیست با این حال نگرانی از مسدود شدن این پلتفرمها باعث شد که اساسا این طرح از دستور کار مجلس خارج شود.
اخیرا اعلام شد که طرح صیانت به شکل دیگری در شورای عالی فضای مجازی تصویب شده اما حتی خوشبینترین طرفداران صیانت هم تصور نمیکرد این پلتفرمها در کمتر از چند سال آینده از دسترس خارج شوند.
در طی روزهای اخیر نه تنها اینستاگرام و واتساپ بلکه برخی از دیگر پلتفرمهای اجتماعی و حتی گیم هم از دسترس خارج شدهاند. پلتفرمهایی چون اسکایپ و لینکدین که به طور گسترده توسط کارکنان شرکتها مورد استفاده قرار می گرفتند هم از دسترس خارج شدهاند.
هرچند کاربران این روزها به دلیل محدودیتهای اعمال شده روی اینترنت موبایل به سختی به خود اینترنت دسترسی دارند اما پرسش اصلی این است که آیا بعد از پایان این محدودیتهای اینترنتی فیلترینگ این شبکهها برداشته خواهد شد؟
تجربه فیلترینگ در ایران نشان میدهد که سرویسهای فیلترشده مشهور هیچ گاه از ممنوعیت دسترسی خارج نشدهاند هرچند برخی سرویسهای کم کاربرتر در برخی اوقات از دایره محدودیت بیرون آمدهاند. اینستاگرام و واتساپ اما با سایر سرویسهای فیلترشده تفاتهای زیادی دارند. تعداد کاربرانی که از این دو پلتفرم استفاده میکنند بسیار بیشتر از پلتفرمهای دیگر در زمان فیلترشدن هستند و از همه مهمتر وابستگی اقتصادی قابل توجهی به زندگی بخش بزرگی از کاربران ایرانی دارند.
از طرف دیگر برای سرویسهای محدود شده جایگزینی که در چنین سطحی قادر به سرویس دهی در داخل کشور باشد فعلا وجود ندارد . با این شرایط پاسخ به این پرسش که آیا اینستاگرام و واتساپ از فیلترینگ خارج میشوند میتواند وابسته به تحلیلهایی باشد که تصمیمگیران خواهند گرفت. مشخص است که تصمیم به ادامه فیلترینگ اینستاگرام و واتساپ میتواند طرفداران صیانت را خشنود کند اما صدها هزار کسب و کار کوچک و محلی که به هر دلیلی وابسته به این پلتفرمها هستند و میلیونها نفری که از این مسیر ارتزاق میکنند نظر متفاوتی دارند.
ثبت دیدگاه