تیم فوتبال کاشیما آنتلرز ژاپن روز گذشته در فینال رقابتهای جام باشگاه های جهان، رئال مادرید پرستاره را جان به لب کرد تا کاپ را به آنها تحویل بدهد؛ در مراسم بهترین های اسیا در سال ۲۰۱۶ نیز که دو هفته پیش در مالزی برگزار شد ژاپن در اکثر بخش ها از جمله بهترین مربی مرد، بهترین مربی زن، بهترین فدراسیون و جایزه ویژه الهام بخشی رییسAFC نماینده داشت؛ این کشور بعد از چند دهه رکود و سکوت به یکباره در فوتبال اوج گرفت و در یکی دو دهه اخیر۴عنوان قهرمانی در مسابقات جام ملتهای آسیا در سالهای ۱۹۹۲، ۲۰۰۰، ۲۰۰۴و ۲۰۱۱ را بدست آورد که از نظر تعداد قهرمانی رکورددار آسیا محسوب میشود؛ تیم ملی این کشور در ۵ دوره اخیر به جام جهانی صعود کرده و تجربه دو بار رسیدن به مرحله یکهشتمنهائی در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۰ را نیز در کارنامه دارد؛ جیلیگ یا همان لیگ حرفهای فوتبال ژاپن هم از سال ۱۹۹۳ شروع به فعالیت کرد و توانست کمک شایانی به قدرت گرفتن فوتبال ملی این کشور نه در سطح آسیا بلکه در سطح جهان کند.
همه این اتفاق های خوب فوتبالی در ژاپن در کمتر از دو دهه اخیر رخ داد یعنی درست از زمانی که کارتون فوتبالیستها در ژاپن ساخته و پخش شد.
در واقع ژاپن پیشرفت فوتبال خود را مدیون نگاه عمیق یویچی تاکاهاشی خالق کارتون فوتبالیست هاست که آرمان خواهی و ملی گرایی را درهم آمیخته و به خورد کودکان و نوجوانان ژاپنی داد و به آنها فهماند سوباسا شدن و کاکرو شدن کار سختی نیست فقط کمی تلاش می خواهد با چاشنی جدیت.
نکته جالب ماجرا اما آنجایی رخ می دهد که آقای تاکاهاشی می گوید ایده خود برای ساخت این انیمیشن را از ایران گرفته است، از تیم ملی فوتبال ایران، از حضور ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین به عنوان تنها نماینده آسیا.
تاکاشی با خود گفت چرا ژاپن نباید در چنین رویداد بزرگی حضور داشته باشد، در ذهن خود فوتبالی فراتر از مسی و رونالدو برای ژاپنی ها متصور شد، به روی کاغذ آورد و سپس به صفحه های نمایش خانگی ورود پیدا کرد و خیلی زود ژاپن را در نوردید و آنسوی مرزها اروپا و آمریکا و اسیا را مدهوش نبوغ مجازی خود کرد.
حال که دنیا، فوتبالیستهای کاغذی ژاپنی را تشویق می کردند این تصور بر اذهان عمومی جامعه ژاپن حاکم گشت که چرا فوتبالیست های واقعی آنها تشویق نشوند؛ همه اش دو دهه بیشتر طول نکشید که آن همه افتخاری که در بالا ذکر شد را کسب کردند و کلی راه مانده که باید بپیمایند و تصاحبش کنند، ظاهرا آنها می توانند. اما ما که سوژه توانایی و قدرت گرفتن ژاپنی ها بودیم خود چه کرده ایم؛ عمو قنادهای ما تبدیل به عمو پورنگ ها شده اند و قل قلی های ما هم تبدیل به فتیله ای هایی شده که رنگ و بوی سیاسی اش بیشتر از کارکرد کودکانه اش هست.
ژاپنی ها از حرکت جسورانه ما در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین الهام گرفتند و شدن ژاپنی پرقدرت، اما ما که رستم و سهراب ها داشتیم، ما که آرش کمانگیرها داشتیم ننتوانسته ایم چهره ای از اینها به نمایش بگذاریم تا ورزش اول خود چون کشتی را سرآمد کنیم و دل به تک چهره ها نبندیم، نتوانستیم تیراندازی با کمان را در دنیا صاحب شویم، با این همه سهل انگاری نه تنها حرف اول زدن در این رشته ها را در جهان از دست داده ایم بلکه ورزشهای زیادی که موطن و خاستگاه هشان ایران بودند را نیز به فراموشی سپرده ایم تا بیگانگان تصاحبشان کنند و با تاریخچه ایی کذایی، باد در غبغب بیاندازند.
اگر رسانه و هنر این قدرت را دارد که طی دو دهه باخت ۴ بر ۰ ژاپن به شوروی در سال ۱۹۸۲ را به پیروزی ۱ بر ۰ برابر روسیه در جام جهانی ۲۰۰۲ تبدیل کند پس چرا ماها هنوز با … فرنود خاله نرگس سرخوشیم.
راستی کارتون فوتبالیستها برای بار نود و ششم از شبکه پویا در حال پخش است.
ثبت دیدگاه