یکشنبه, 25 آذر 1403 Sunday, 15 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44666 تعداد نوشته های امروز : 3 تعداد دیدگاهها : 2505×
سردار! شما حق شکستن هیچ گردنی را ندارید
27 خرداد 1402 ساعت: 17:54
شناسه : 256974
5

پلیس آگاهی خراسان رضوی برای شناسایی هویت زن جوانی که به طرز وحشتناکی به قتل رسیده است از شهروندان کمک خواست.

پ
پ

فرمانده انتظامی استان مازندران - سردار! شما حق شکستن هیچ گردنی را ندارید - سردار

مهدی افروزمنش در هم میهن نوشت:

فرمانده انتظامی استان مازندران در دیداری که چندوچونش مشخص نیست، اما تصویرش بسیار روشن و واضح است به ستوان‌یکمی فرمان می‌دهد گردن ناهنجاران را بشکند.

در آن‌لحظه خاص و در جمع اَمربَران کسی نیست به سردار گوشزد کند؛ ‌نه، سردار! شما حق چنین کاری را ندارید. «حق» اینجا در گسترده‌ترین و عام‌ترین حالت‌اش باید به‌کار برده شود. چون سردار شما واقعا چنین حقی ندارید؛‌ نه حق شرعی اگر مسلمانید، نه حق عرفی اگر شهروندید و نه حق نظامی‌گری حتی اگر جزو ارتش اشغالگران سرزمینی بودید. سردار شما زور دارید و ما این را به‌عیان دیده‌ایم اما حق شکستن گردن ندارید که بخواهید آن را تفویض هم کرده یا مسئولیت‌اش را به گردن بگیرید.

از این تعارفات «نوکر مردم» و «خادم امت» که چرایی و چگونگی‌ا‌ش را خوب می‌دانیم بگذریم، ولو با وجود شکاف بزرگی که بین ماست، شما شهروند این کشورید، همسایه من، همشهری من یا هرچه اسم‌اش را می‌گذارید، شما از این کشورید و ذیل قوانین آن و همین به شما هیچ حقی برای گردن‌شکستن قائل نشده است. هیچ حقی سردار. می‌فهمم دوست دارید این‌کار را بکنید، اما نمی‌توانید، شما حتی اگر سردار لشکر پیروزِ جنگی هم بودید، حتی اگر به سیاق سرداران روسِ اوایل مشروطه در تبریز، قزوین و گیلان قادرمطلق هم بودید، بازهم چنین حقی نداشتید.

سردار ناگزیرید به‌احترام ستاره‌های روی شانه هم که شده، به عواقب حرف‌تان پیش‌از گفته‌شدن فکر کنید. آیا فکر کردید در یک‌لحظه دست پلیس تحت‌فرمان‌تان را برای اعمال هر خشونتی باز گذاشتید. تاکید می‌کنم هر خشونتی، آن‌هم نه ذیل ماده واحده یا تبصره‌ای بلکه تحت تفسیرپذیرترین واژه این روزهای پرالتهاب کشور. واقعا «ناهنجاری» را به چه‌معنا و برای چه‌کسانی به‌کار بردید؟ برای قاتلان، سارقان، اختلاس‌گران، مخیران به حجاب، قَوّادان یا هرکه تابلوی چراغ قرمزی را رد کرد.

لحظه‌ای فکر نکردید ازاین‌به‌بعد نیروی اَمربَرتان با تفسیر «ناهنجاری» به خودش اجازه خواهد داد «گردن بشکند». یحتمل خواهید گفت: «پلیس با قانون‌شکنی هیچ‌گونه مماشاتی نخواهد کرد»، اما سوال این خواهد بود کدام قانونی به شما اجازه شکستن گردن داده است. اگر در یک‌کشور و یک‌زمان واحد مشغول زندگی هستیم شما به‌عنوان سردار نظامی این‌مملکت حتی حق سیلی‌زدن به یک‌سارق بازداشت‌شده درحین‌سرقت را ندارید، به قاتلی با دست‌های خون‌آلود هم همینطور. نه سردار شما حق ندارید گردن مجرمی را هم بشکنید؛ چه رسد به گردن هنجارشکن‌ها که نه مجاز به تفسیرش هستید، نه‌محق به تعیین مصادیق‌اش. همان قانونی که اشاره کردید حدوحدود شما را مشخص کرده است و اقتدار شما نه در «شکستن گردن» که در «حراست از قانون» است.

شما مجری قانونید و هیچ قانونی به شما اجازه گردن‌شکستن نداده است ولو اینکه شما این‌کار را به‌هردلیلی مناسب پیشبرد اهداف‌تان بدانید، ولو اینکه در جلسه‌های خصوصی‌تان آن را تشویق کنید یا در برابر تشویق‌اش سکوت کنید. سردار حرف شما مخل امنیت روانی منِ شهروند بود و اگرچه امیدی به پیگیری قضایی آن ندارم اما امیدوارم خودتان درصدد جبران‌اش برآیید.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.