یک سال پیش وقتی مردی ۳۰ساله به نام نعمی ناپدید شد پدر او به پلیس آگاهی رفت و از ماموران کمک خواست. این مرد افغان که سالها پیش همراه خانوادهاش به ایران آمده بود و فرزندانش در اینجا بزرگ شدهاند، به ماموران چنین گفت: پسر بزرگم با دختری ایرانی ازدواج کرد اما زندگی آرامی نداشت و آنها همیشه با هم درگیر بودند. نعیم و زنش شبنم در باغی در ملارد نگهبان بودند و حالا چند روزی است از نعیم خبری نیست و عروسم هم میگوید از او خبری ندارد. من میترسم بلایی سر پسرم آمده باشد.
ماموران بعد از ثبت این شکایت تحقیقات خود را آغاز کردند و در گام اول سراغ شبنم رفتند. این زن مدعی شد از شوهرش اطلاعی ندارد اما به نظر میرسید حرفهای او با توجه به اختلافاتی که با نعیم داشت، مطابق با واقعیت نباشد. به همین دلیل فهرست مکالمات تلفنی زن جوان بررسی شد و در این مرحله بود که مشخص شد زن ایرانی با مردی افغان به نام سعید، که دوست صمیمی شوهرش است، روابط پنهانی دارد.
افشای این زن به دستگیری مرد ۲۷ساله منجر شد و او وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: بعضی وقتها به باغی که نعیم و شبنم نگهبانش بودند میرفتم و بارها دیده بودم نعیم با شبنم بدرفتاری میکند. این ماجراها ادامه داشت تا اینکه بالاخره یک روز شبنم با من درد دل کرد و رابطه ما از همانجا شروع شد تا اینکه عاشق هم شدیم و من پیشنهاد دادم نعیم را بکشیم.
متهم به قتل ادامه داد: یک شب وقتی نعیم خواب بود، من و شبنم سراغش رفتیم، او را خفه و جسدش را در باغ دفن کردیم.
بعد از اعترافات این متهم جسد مقتول پیدا و به پزشکی قانونی منتقل شد. بعد از آن زن خیانتکار دوباره بازجویی شد و گفت: نعیم با بدرفتاریها و کتک زدنهایش زندگی مرا سیاه کرده بود و واقعاً از این وضعیت خسته شده بودم. به همین دلیل با دوست شوهرم درد دل کردم و از سعید خواستم همسرم را گوشمالی بدهد تا ادب شود ولی او نعیم را کشت و خودش به تنهایی جسد را دفن کرد. من در قتل هیچ نقشی نداشتم.
بعد از افشای جزئیات جنایت، علیه دو متهم کیفرخواست صادر شد و این پرونده اکنون روی میز قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفته است تا جلسه محاکمه به زودی برگزار شود.
ثبت دیدگاه