در ادامه گفتوگوی اختصاصی رسانه یاورمردم با هنرمندان به سراغ کامیاب مهریپور شاعر نامآشنای گیلانی رفتهایم. وی از کودکی با شعر آشنا و به آن علاقهمند شد.
با وجود علاقهمندی وی به غزل، او چند ترانه نوشته و با چند خوانندهی حرفهای نیز همکاری داشته است. مهریپور بر این باور است باتوجه به ماهیت اجتماعی کارهای او و شرایط موجود، امکان و اجازه چاپ کتاب نخواهد داشت.
گفتوگوی صمیمی و خواندنی خبرنگار ما سید جواد اسدی با کامیاب مهریپور شاعر نامآشنای گیلانی را در ادامه میخوانیم.
خواهشمندیم که خودتان را برای آشنایی بیشتر خوانندگان با زبان خود معرفی بفرمایید؟
کامیاب مهریپور هستم و شعر زبان مورد علاقهی من برای صحبت کردن میباشد.
بفرمایید از چه زمانی بهطور کل وارد عرصه هنر و ازجمله شاعری شدید؟
بنده از کودکی با زمزمههای دایی بهمن عزیزم که من و میترا را با هنر آشنا کرد به شعر علاقهمند شدم. یک چیزهایی هم مینوشتم که شعر نبود و یک سری جملهی گاها موزون احساسی بود. سال دوم هنرستان داخل کلاس ادبیات در حالی که بچهها روی سر و کول هم میکوبیدن شنیدم دبیر ادبیات آقای قاسمی بیتوجه به هیاهو قدم میزد و متوجه من شد، به یکباره به من گفت: تو به من خندیدی و نمیدانستی که، من با چه دلهره از باغچهی همسایه و…
من تقریباً همانجا این شعر را حفظ شدم و عاشق شعر. بعدها فهمیدم شعر «سیب» حمید مصدق است. کمی جلوتر ترانه نوشتم و با چند خوانندهی حرفهای هم کار کردم. در این مسیر اردلان سرفراز، اخوان ثالث، فروغ و حسین جنتی تاثیرات زیادی روی من داشتند و دارند اما خب همیشه علاقه من به غزل متفاوت بود و هست.
چند کتاب تا به امروز چاپ کردهاید، لطفاً در مورد آنها کمی توضیح دهید؟
کتابی چاپ نکردم، اول به این دلیل که حس میکنم هنوز به مرحله کتاب داشتن نرسیدم و دوم اینکه بعید میدانم با توجه به ماهیت اجتماعی کارهای من و شرایط موجود، اصلاً امکان و اجازه چاپ به بنده بدهند.
فرایند چاپ کتاب در کشورمان به چه صورت هست؟ دوستانی که قصد چاپ کتاب دارند باید چه فرایندی رو طی کنند؟
خب چاپ کتاب هم مثل گذشته نیست، درواقع الآن کمتر ناشری دنبال مسائل کیفی است، الآن بیشتر سلیقه عموم و میزان دنبال کنندههای مؤلف در فضای واقعی و مجازی مطرح است نه محتوای کار.
شما سالهاست شعر میسرایید و شعر میخوانید و کوله باری از تجربه به همراه دارید و خوندل خوردهی شعر هستید، چه توصیهای برای جوانانی که بهتازگی پا در این راه میگذراند دارید؟
البته واقعاً من صاحبنظر نیستم خودم در حال آموزش هستم فقط میتوانم به دوستانم بگویم در شعر و هر هنری باید خودشان باشند نه چیزی که وانمود میکنند. هیچکسی به زور و زر و ادا در آوردن شاعر نمیشود. شعر را باید با هر زبان و قالب و … زندگی کرد. بخش عمدهای از شعر برگرفته از تجربه زیستی شاعر است.
نظرتان درباره غزل به طور کلی چیست؟
غزل از نظر من حد اعلای شعر است.
فضای فرهنگی و ادبی را در ایران چگونه ارزیابی می کنید
در مورد فضای حاکم، باید بگویم که فضای هنری هم جدای فضاهای دیگر این سرزمین نیست. شما نمیتوانید در جغرافیایی که هرروز ناامیدتر میشود و هرروز خشکتر و خرابتر خیلی چیز بهدردبخوری پیدا کنید، درواقع از نظر من هنرمند باید زبان زمان خود باشد و ما در زمان بسیار بدی در این کشور زیست میکنیم.
و سؤال آخر رابطه شما با کتاب الکترونیکی و صوتی چیست؟
کتاب الکترونیک یک امکان بسیار کاربردی است برای همه، البته در این مورد اولویتم کتاب در دست گرفتن است و بعد کتاب الکترونیک اما باید بپذیریم که این عادت هم هزار دلیل خوب و بد باید به روز شود.
سخن آخر؟
بسیار ممنونم از شما و محبتتان که بوده و هست.
بسیار ممنونم از «باور مردم» و نیما جان اسدی که هم انسان خوبیست و هم شاعر توانایی.بسیار هم توجه شما در این مسیر برای من روحیه بخش و دلگرم کننده بود