شاید خبر تصادف و فوت یک جوان دانشجوی ایرانی در کانادا در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی شنیده و تکرار شده باشد. اما به نظر میرسد که این پرونده تصادف ابعاد دیگری نیز در خود داشته باشد. جوان دانشجویی که در حوزه فناوری اطلاعات(IT) بسیار فعال بود و پدر و مادرش زحمت زیادی برای تهیه ملزومات سفر او به کانادا و تحصیلش در این کشور متحمل شدند.
محسن(نوید) مسگری که پس از سالها تلاش با کسب نمره زبان، گرفتن پذیرش از یک دانشگاه کانادایی با رنکینگ بالا و طی کردن مراحل قانونی جهت دریافت ویزای تحصیلی، در ۲۵ سالگی برای ادامه تحصیل و ساختن رویاهایش به این کشور سفر کرد و در فروردینماه سال جاری در شرایطی که پیاده در حال عبور از خط عابر پیاده در یک خیابان حوالی دانشگاه محل تحصیل خود بود، یک تصادف تلخ، جان جوانش را به کام مرگ کشید.
مرگی که در غربت رقم خورد و این در حالی بود که هیچکدام از اعضای خانواده این دانشجوی جوان ایرانی، ساکن کانادا نبودند و وی به تنهایی در این کشور زندگی میکرد.
حمید مسگری، پدر نوید در این رابطه به امتداد میگوید: «در ابتدا هیچ دسترسی به نوید نداشتیم و از هر طریقی که تماس میگرفتیم نیز هیچ خبری به دست نمیآمد. تا اینکه با واسطه یکی از دوستان ساکن در کانادا مطلع شدیم در زمان عبور از خط عابر پیاده در حالی که چراغ برای عابرین سبز بوده، یک خودرو با نوید برخورد کرده و کشته شده است.»
این پدر داغ دیده ادامه میدهد: « فارغ از ابعاد بزرگ فاجعه برای خانواده در ایران که هیچ دسترسی به فرزندشان در کانادا نداشتهاند و ابدا هیچ نوع ویزای فوری یا اضطرار از سوی دولت کانادا برای ایرانیان در این شرایط وجود ندارد، دولت این کشور و یا پلیس آن اصلا لزومی نمیدید درباره آنچه پیش آمده برای خانواده توضیحی بدهد. حتی همین حالا که حدود یک ماه از مرگ نوید میگذرد، ما اطلاع درستی از جزییات حادثه نداریم و نمیدانیم که چگونه و از چه طریقی میتوان در مورد این حادثه غم انگیز اطلاعات دقیق و موثقی کسب کرد».
پدر نوید تصریح میکند: «این در حالیست که پسرم همواره فردی محتاط و قانونمدار بود و من ایمان دارم که محال است؛ نوید در اثر بیاحتیاطی دچار این حادثه شده باشد.»
این پدر داغدار در ادامه نیز میگوید: «نوید ما به صورت قانونی و رسمی از دانشگاه پذیرش گرفت و راهی کانادا شد. کشوری که سالیانه پذیرای تعداد قابل توجهی از جوانانی است که غم دوری از خانواده و وطن خود را به دوش میکشند تا برای ادامه تحصیل و کسب موفقیتهای علمی و کاری به کشوری دور دست مهاجرت کنند. سوالی که روح من را آزار میدهد، این است که آیا دولت کانادا در قبال این شهروندان هیچ مسولیتی ندارد؟ این حادثه که برای فرزند ما رخ داد، نشانههای روشنی داشت که باید هر ایرانی یا شاید شهروند هر کشوری که در این کشور است به آن معترض باشد. که چرا هیچ اطلاعاتی درباره مرگ یک انسان به این شکل وجود ندارد؟ چرا حتی کوچکترین حقی برای یک خانواده داغدار که دستش از همه جا کوتاه است، قائل نیستند که بتوانند بدون نیاز به سپری کردن چندین ماه برای اخذ ویزا به کانادا سفر کنند و اطلاعات کاملی از اینکه چه بر سر فرزندشان که ۲۵ سال برای رسیدنش به این مرحله تلاش کردند بدست بیاورند».
پدر این دانشجوی ایرانی، ادامه میدهد: «گرچه وداع آخر با فرزندمان را از دست دادیم ولی، خواسته ما این است که دستکم بتوانیم بر سر آرامگاه فرزندمان برویم تا شاید اندک مرهمی باشد بر درد و رنج این مصیبت غیرقابل توصیف. ببنید نوید ما در ۲۵ سالگی درگذشت، اما اکنون آن چه ابعاد این ماجرا را تلخ تر میکند، این است که متوجه شدیم مشابه این اتفاق میتواند برای هر ایرانی دیگری رخ بدهد. بدون این که دولت کانادا خود را در قبال شهروندانی که قانونا وارد این کشور شده اند مسول بداند».
وی اضافه میکند: «آن چه برای نوید رخ داد و تمام این مسائل باعث شد که بخواهیم هم ابعاد ماجرا را خبری کنیم و هم به نوعی پیگیر این روند باشیم و نخواهیم تجربه تلخ و دردناک ما برای هیچ ایرانی دیگری رخ بدهد.»
حمید مسگری همچنین در پایان نیز با اشاره به تلاشهایش برای روشن شدن ابعاد این حادثه تاکید میکند: «چالشهای جمعآوری مستندات برای ثبت درخواست ویزا- فارغ از زمانبر بودن آماده کردن مدارک و با توجه به اینکه ممکن است بررسی این درخواست توسط اداره مهاجرت کانادا چندین ماه به طول بیانجامد، تازه باید خوشبین باشیم که درخواست ما تایید شود!-شرایط سختی را رقم زده است.
ثبت دیدگاه