علی ربیعی در یادداشتی اشارهای گذرا و کوتاه به مهندسی شدن برخی ادوار انتخابات کرده است اما همین کافی است تا کیهان شاکی شود و در استدلالی جالب بنویسد اگر انتخابات مهندسی شده بود که تو وزیر نمیشدی. کیهان نوشته:«آقای ربیعی عضو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات سال 1388 بود؛ انتخاباتی که با همراهی مدعیان اصلاحطلبی همراه بود اما آنها با ادعای دروغین تقلب زیر میز جمهوریت زدند و به مدت هشت ماه کشور را گرفتار ناامنی و آشوب کردند. در حقیقت برخی اعضای ستاد موسوی، با تغییر کاربری ستاد انتخاباتی، آن را به ستاد فرماندهی آشوب تبدیل کردند. با این حال، چهار سال بعد در پی پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 1392، برخی از همان اعضای ستاد (از جمله عباس آخوندی و علی ربیعی و…) به عنوان وزیر و معاون و مدیرکل در دولت مستقر شدند و حال آن که اگر بنابر مهندسی انتخابات باشد، نباید دولت روحانی یا خاتمی سر کار میآمدند و امثال آقای ربیعی وزیر میشدند.»البته کیهان و نویسندگان خبرویژهاش میدانند که اگر یک نمونه برای مهندسی لازم باشد همان سناریوی رد صلاحیت هاشمی است. آقایان فکرش را هم نمیکردند که روحانی در چنان شرایطی رییس جمهور شود.
شاید باورتان نشود اما سرمقاله روزنامه جوان دقیقا شامل چنین جملاتی است:«چنان که در دولتش از طیفهای متنوع فکری و سیاسی معتقد به انقلاب اسلامی بهره جست و حتی برخی رقبای انتخاباتیاش را نیز به کابینهاش دعوت کرد. این روش مدیریتی علاوه بر آنکه اخلاقی و انسانی است، موجب همافزایی در کار و افزایش توان و کارآمدی مدیریت میشود که در آینده نیز حتماً باید ادامه یابد. اما آیا نامزدهای انتخابات چهاردهم هم به این سیره مدیریتی شهید رئیسی وفادار هستند یا مایلند مدیران دولت خود را از دایره ضیق اطرافیان و مریدان خود انتخاب کنند؟ ازاینرو به نظر میرسد اکنون مهمترین پرسشی که هر نامزد نهایی انتخابات باید بدان پاسخ دهد آن است که تا چه میزان حاضر به همکاری با رقبا و سایر نخبگان سیاسی معتقد به انقلاب، اما خارج از حلقه اطرافیان خودش است؟»دوستان طوری از دولت رییسی صحبت میکنند و مینویسند که احتمالا یا ما در یک کشور دیگر زندگی میکنیم یا آنها!
و جوان در ادامه از همین حالا نامزدهای جریان سیاسی خودشان را به ائتلاف ذیل یک ساز و کار روشن فراخوانده است:«نامزدهایی که خود را معتقد به مبانی انقلاب میدانند باید به این توصیه رهبری گوش فراداده و وارد تعاملی برای به حداقل رساندن تشتت آرا شوند. آزمون واقعی همینجاست. اگر کسی ادعا میکند که به حلقه بسته مدیریتی پیرامون خود محدود نیست، باید اینجا نشان دهد که به سازوکار تعاملی میپیوندد و در عمل این ادعا را قبل از انتخابات ثابت کند. طبیعی و منطقی است که نامزد نهایی معتقدان به جبهه انقلاب باید قوت رأیآوری بالایی داشته باشد و این در مسیر تبلیغات انتخاباتی و مناظرات مشخص خواهد شد. مهم آن است که همه نامزدها خود را متعهد به چنین سازوکاری بدانند و البته خود و هوادارانشان به رعایت اصول اخلاق انتخاباتی و عدم تخریب رقبا و پرهیز از لجنپراکنی علیه آنها ملتزم باشند.»
تانک انقلاب که این روزها دوباره کاندیدای انتخابات شده احتمالا خیلی سرش شلوغ باشد اما ای کاش نسخهای از روزنامه همشهری شماره امروز را برایش بفرستند. تیتر یک همشهری با عکس هر ۸۰ نامزد انتخابات این است:«اخلاق حاکم باشد»
ثبت دیدگاه