Jennifer Gerlach.
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
در نوجوانی دورهای از سردرگمی را تجربه کردم که تشخیص روانپزشک در مورد آن ‘روانپریشی'(psychosis) بود. افکارم مهآلود شده بود و اطرافیانم را هم وحشتزده میدیدم. احساس تنهایی و بیگانگی میکردم و مطمئن نبودم که آن فضای ذهنی اضطرابآور پایانی داشته باشد. اما آن روزها گذشت و اکنون در جایگاه یک درمانگر، رنج کسانی را که به تازگی از یک بحران روانشناختی خارج شدهاند درک میکنم؛ تجربهای که دوستان، اعضای خانواده و جامعه، در تشدید یا کم کردنِ دشواری آن نقش دارند.
سایکوز غالبا برای اولین بار در نوجوانی یا اوایل جوانی اتفاق میافتد درست زمانی که فرد در حال رسیدن به درکی از هویت مستقل خویش است، در جستجوی روابط عاطفی است، و وارد دانشگاه یا محیط کار شده است. وارد شدن به یک اپیزود سایکوتیک میتواند برنامههای او را مختل کند، بر دوستیهایش تاثیر بگذارد و او را با سوالات جدیدی در مورد مدیریت یک بحران جدی روانشناختی و احتمال وضعیتهای وخیمتر از آن مواجه کند.
پس از خروج از اپیزود سایکوتیک خودکشی یک خطر واقعی است، با بیشترین احتمال در طی یک سال اول بعد از تشخیص. نتایج یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ که ۲۴۱ بیمار ۱۴ تا ۳۵ ساله را در طی ۳ سال پس از اولین دورهی روانپریشی مورد پیگیری قرار داد نشان داد که ۱۳ درصد این افراد در طی دوره کوتاهی پس از خروج از سایکوز، در اثر خودکشی جانشان را از دست دادهاند. این آمار به خصوص از این جهت تراژیک است که در میان کسانی که از نخستین اپیزود سایکوتیک خارج میشوند بهبودی کامل و عدم عود علائم، شایع است و بسیاری از آنها میتوانند مجددا وارد محیط کار، دانشگاه و روابط عمیق شوند. مرگ بر اثر خودکشی تمام این احتمالات را از بین میبرد. این اتفاقی نیست که بخواهیم به راحتی بپذیریم و باید بدانیم که خودکشی در افرادی که روانپریشی را تجربه کردهاند قابلپیشگیری است.
علائم روانپریشی مانند توهم شنوایی، هذیان، و تغییر در انگیزه، بار سنگینی را بر افراد مبتلا به انواع اختلالات سایکوتیک وارد میکند. ممکن است تصور کنیم که افکار خودکشی مستقیما مربوط به این مشکلات است. اما اغلب اجزای دیگری هم در تصویر وجود دارد. بر اساس نظریه دکتر توماس جوینر درباره ابعاد بینفردی خودکشی، احساس تعلق نداشتن و مشکلی برای دیگران بودن، دو فاکتور اساسی منتهی به افکار خودکشی هستند. پس از سایکوز، اجتناب از رفتن به مدرسه، دانشگاه، یا محل کار شایع است؛ همینطور پراکنده شدن دوستان و اعضای خانواده که ممکن است متوجه نشوند چه اتفاقی در درون بیمار در حال رخ دادن است، آن هم درست زمانی که او بیشترین نیاز را به کمک دارد.
مطالعهای بر روی ۱۲,۱۹۵ فرد مبتلا به یک اختلال سایکوتیک نشان داد که انزوای اجتماعی یکی از قویترین پیشبینیکنندههای خودکشی، در این گروه پرخطر از افراد جامعه است. پیشگیری از خودکشی در میان جوانانی که یک دورهی روانپریشی را تجربه کردهاند، به چیزی بیشتر از مداخله روانپزشکی نیاز دارد؛ چیزی مانند در بر گرفته شدن از طرف محیط اجتماعی، با پذیرش، آموزش و حفظ ارتباط با کسانی که مبتلا به بحران روانشناختی بودهاند.
اگر دوست یا عضو نزدیکی از خانوادهی شما برای دورهای از زمان رفتار یا باورهای عجیبی را نشان داده است، یا از تجربههای نامعمولی حرف زده است، ممکن است با او احساس بیگانگی کرده باشید. ممکن است فکر کرده باشید که تا برگشتن به حالت عادی از آنها فاصله بگیرید. در حالی که گرفتن حمایت از یک دوست برای آنها بسیار معنادار است. نیازی نیست که درمانگر آنها باشید، فقط با انجام دادن همان کارهایی که همیشه میکردهاید، میتوانید حامی آنها باشید و به نجات زندگیشان از افکار خودکشی کمک کنید.
ثبت دیدگاه