تکرار موضع پکن در حمایت از ادعای ابوظبی در خصوص جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس در حالی بار دیگر جنجالبرانگیز شده که چینیها، حتی پس از احضار سفیر خود به وزارت خارجه نیز، خطاب به تهران مدعی ثابت بودن این موضع شدهاند.
دکتر سید جلال ساداتیان، سفیر پیشین کشورمان در بریتانیا و مدیرکل سابق شرق دور وزارت امور خارجه در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به چرایی اتخاذ و تکرار چنین موضعی از سوی چین و بایدهای مواجهه با آن از سوی ایران، اظهار داشت: وقتی چینیها، ناترازی در روابط خارجی ما را دیده و از آن سو نیز در روابط این کشور با امارات متحده عربی، منافع زیاد اقتصادی برای آن وجود دارد، چنین مواضعی را در یک محاسبه ساده، مبتنی بر منافع خود اتخاذ کرده و بر آن پافشاری میکنند.
به عبارت سادهتر، حد روابط تجاری پکن با ابوظبی با حد این روابط در رابطه با تهران قابل مقایسه نیست. اگر چین بنای خرید نفت داشته باشد به راحتی از امارات میتواند آن را تامین کند و اگر تصمیم به سرمایهگذاری نیز داشته باشد، پروژههای قابل توجهی در این شیخنشین خلیج فارس برای آن وجود دارد.
از این سو اما، تهران، جز اینکه پکن بخواهد آن را بدوشد، چه آوردهای برای این کشور دارد؟ جز اینکه چینیها بخواهند با تخفیف بالاتری از ایران نفت بخرند، ما چه مواجههای با مواضع این کشور داشتهایم؟ ما، خودمان را به این کشور وابسته کرده و حد و اندازه خود را در روابط با این کشور لحاظ نکردیم. ما همواره تصور کردیم که با اصرار بر تقابل با آمریکا با غرب میتوانیم در رابطه با شرق، بهره لازم را ببریم.
از همین روست که میبینیم؛ چه روسیه و چه چین در بزنگاهها، هیچگاه آنچه ما تصور داشتیم در پیش نگرفتهاند. البته این انتظارات نیز غلط بوده، چرا که مواضع و رویکردهای چین و روس بر اساس و مبتنی بر منافع ملی خودشان بوده و خواهد بود. ما تصور میکنیم، وقتی بگوییم روابطمان با پکن، استراتژیک است، آنها هم همین تصور را لحاظ خواهند کرد!
اگر ما به درستی نقاط ضعف چین و روسیه را شناخته و بر اساس آن موضع داشته باشیم، وضعیت متوازن خواهد شد. از جمله اینکه مثلا در شورای امنیت و اجلاسهای سالانه سازمان ملل، چینیها دوست دارند که ما در قبال موضع این کشور درباره تایوان دفاع کنیم. اگر حتی بنا بر تقابل هم نباشد، میتوانیم دست کم در این باره سکوت کنیم.
به هر حال، تایوان میتواند یک کشور مستقل برای خود باشد و ما میتوانیم با گوشزد کردن چنین مسئلهای در سیاستهای اعلامی خود، حساب کار را به دست چینیهای بیاوریم.
وقتی ما با اعلام اینکه؛ تایوان جزوی از خاک چین است به پکن خوشخدمتی میکنیم، این کشور همه این رویکردها را به حساب بدهی و احتیاج ما به خودش میگذارد. ایران باید درباره مسائلی به مانند تایوان، مسلمانان اویغور، دموکراسی در هنگکنگ یا ماجرای تبت اعلام موضع داشته باشد تا چین نیز، متوجه جدیت تهران در صیانت از منافع ملی و دفاع از مرزهای سرزمینی آن بشود.
موقعیت ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین کشور منطقه، نباید صرفا متکی به قدرت نظامی باشد. ما تصور میکنیم که با تکیه صرف بر موشک و پهپاد میتوانیم سیاست خارجی خود را به پیش ببریم. این کار، لازم است اما کافی نیست!
انتظار این است که در چنین شرایطی که بیش از پیش نیاز به حمایت مردم-به عنوان عنصر و عامل اصلی قدرت ژئوپولیتیک کشور-در راستای افزایش قدرت چانهزنی در مناسبات بینالمللی احساس میشود.
آقایان این مسئله را درک کرده و اجازه بدهند تا کاندیداهایی از همه سلایق در صحنه انتخابات حاضر شده و افکار عمومی بتواند با دیدن چهرههایی که مطالباتشان را نمایندگی میکنند در صحنه حاضر شوند. اگر هم جز این، اتفاق افتاده و ترکیب کاندیداها با رویکرد مهندسی ترسیم شود، مردم همچنان با صندوق رای و حاکمیت قهر خواهند بود.
ثبت دیدگاه