حسین شریعتمداری بدون ذکر نام قالیباف و جلیلی را طوری نواخته که اگر یکیشان کنار نرود گویی از دایره خارج میشود. او ضمن احساس خطر از پیروزی پزشکیان نوشته:«ائتلاف نامزدهای جبهه انقلاب، صرفنظر از چگونگی انجام آن که میتواند با ارزیابی سبد رای، شایستگیهای برجسته و مورد نیاز و… صورت بپذیرد، یک ضرورت حیاتی است و چارهای جز آن نیست ضمن آن که برخی از کم و بیشهای احتمالی در این سوی و آن سوی ماجرا و در برخی از محاسبات هرگز با ضرورت انجام آن قابل مقایسه هم نیست، چه رسد به این که مانع ائتلاف باشد…با حفظ احترام همه نامزدها، باید گفت؛ اگر حضور و ادامه گفتمان شهید رئیسی عزیز را که ترجمان دیگری از گفتمان امام و انقلاب و رهبری است، میخواهید و به آن اعتقاد راسخ دارید -که میدانیم دارید- باید به ائتلاف تن بدهید و در غیر اینصورت، با عرض پوزش و خدای نخواسته روی تاکیدهای مکررتان بر ادامه راه شهید رئیسی غباری از خدشه مینشیند.»راستی در انتخابات قبلی چرا از این توصیهها نمیکردند؟ دلیلش روشن است. این انتخابات به هر دلیلی رقابتی شده و به رغم رد قلاحیت شایستگان چندان از دوپینگهای قبلی خبری نیست و کاندیدای اصولگرایان دیگر قرار نیست با باطلهها رقابت کند.
روزنامه جوان هم نگران پیروزی است هم اجماع! سوال این است که اجماع به نفعشان است یا ادامه همین روند:«سه نامزد پیشتاز مطابق تمامی نظرسنجیهایی که در گوشه و کنار منتشر میشود، هر کدام بین ۱۷ تا ۲۳ درصد آرای مشارکتکنندگان را دارند، مشارکت هم حدود ۵۰ درصد است، به اضافه ۱۵ تا ۲۰ درصد کسانی که هنوز تصمیم نگرفتهاند. با این حساب با توجه به جمعیت ۶۰ میلیوننفری واجدان شرایط رأیدهی، نامزد پیروز که نصف بهاضافه یک آرای مأخوذه را لازم دارد، باید ۱۵ تا ۱۸ میلیون رأی بیاورد که با این وضعیت، نشدنی است. اما از میان این سه نامزد، برای دو نامزد امکان اجماع فراهم است. با اینحال، درباره اجماع به دو دلیل تردید و تصلیح دارند. تکلیف تصلیح که معلوم است، زیرا خود را اصلح میدانند و به خود القا میکنند که نباید به نفع کسی که اصلح از تو نیست کنار بروی! اما تردیدی هم وجود دارد که اگر اجماع کنند، شاید آن چیزی را که به دنبال آن هستند، به دست نیاورند. بر اساس یکی از نظرسنجیها اگر فقط سه نامزد پیشتاز باقی بمانند و بقیه کنار بروند، در آن صورت اگر جلیلی به نفع قالیباف کنار برود، احتمال اینکه بیشتر آرای او به سبد قالیباف بیاید و او را از ۵۰ درصد آرای لازم عبور بدهد و در مرحله اول کار را تمام کند، هست. اما اگر قالیباف به نفع جلیلی کنار برود، چهبسا که بخش قابلتوجهی از آرای او به سبد جلیلی نرود و به دو بخش تقسیم شود یا به سبد پزشکیان ریخته شود یا به سبد آرای باطله. در این میان تکلیف نوع مواجهه آن ۱۵ تا ۲۰ درصدی که هنوز تصمیم به مشارکت نگرفتهاند با اجماع، مشخص نیست. ممکن است حضور فقط دو نامزد در انتخابات هشتم تیر، به افزایش مشارکت تا حد بالای آن بینجامد و وضعیت جدیدی رقم بزند و مردم بخواهند در مرحله اول کار را تمام کنند و زحمت مرحله دوم را از دوش خود بردارند! برعکس، ممکن است اجماع هم نتواند آرای خاکستری را تحریک کند، بلکه به کاهش مشارکت هم بینجامد.»
مطالبه اجماع را وطن امروز هم مطرح کرده است:«آنها قرار است با دوقطبیسازی مردم را در یک دوراهی نمایشی گرفتار کنند. مثال همان گلآلود کردن آب و ماهی گرفتن از آن که در انتخابات سال 92 نیز شاهدش بودیم. شاید اگر در آن سال اجماعی بین نامزدهای جبهه انقلاب شکل میگرفت، اکنون حسرت از دست رفتن دهه 90 از حیث مسائل اقتصادی را نمیخوردیم. از تجربیات باید درس گرفت و به نظر میرسد اکنون نیز میتوان با اتحاد و اجماع از تکرار پروژه شکست خورده دولتهای یازدهم و دوازهم جلوگیری کرد.»
ثبت دیدگاه