جمعه، پانزدهم تیر ماه، پرونده چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بسته خواهد شد. سعید جلیلی، تئوریسین تهاتر پوست بز که طرفدارانش از همین حالا، او را رئیس جمهور نهم ایران خطاب میکنند، مدعی ده سال تلاش و برنامهریزی است. ادعای او هرچند دور از واقع نیست، چهاینکه در دور قبل مناظرات، مصطفی پورمحمدی، دیگر کاندیدای ریاست جمهوری، از زنبیل گذاشتن او برای ریاست جمهوری طی چهارده سال اخیر سخن گفت، با این حال برنامه داشتن یک بحث است و کارنامه نداشتن و یا کارنامه مخدوش داشتن مسالهای کلیدیتر! سعید جلیلی که حال شعار وعدههای صادق میدهد، یک کارنامه مصور دارد؛ معیشت فعلی مردم و تورمهای سرسامآور فعلی یک گره کور با او و دولتش دارد. هرچند او عملکرد خود را نیز گردن نگیرد اما آنچه در تاریخ ثبت شده، زیر هیچ برچسب تحریفی پنهان نخواهد ماند.
قصه زنبیل ۱۴ ساله و کارنامه مخدوش
بله جلیلی همین حالا رئیس دولت است. دولتی که خود او، با افتخار آن را سایه میخواند! او که طبق ادعای مصطفی پورمحمدی، برای برتری در دعوای سیاسی با تیم روحانی، مانع FATF شد حال میخواهد یک جهان فرصت ایجاد کند!
در نگاه کلی سعید جلیلی اثر تحریمها را بر اقتصاد چندان زیاد نمیداند و بر دور زدن و بیاثر کردن تحریمها اعتقاد دارد. مذاکره با جهان را در سه کشور (بخوانید ابرقدرتهای اقتصادی و صنعتی دنیا) خلاصه نمیکند و در نظر او مذاکره و معامله با سریلانکا و آفریقا میتواند خلأ مذاکره با آمریکا و اروپا را پر کرده و عامل دور زدن تحریم باشد! او باور دارد رشد اقتصادی بالای ۸ درصد دستیافتنی و تورم قطعا حل شدنی است. حال آنکه دولت فخیمه سیزدهم که جلیلی بیرق ادامه آن را در دست دارد، با همین شعارها جلو آمد و در عملیاتی کردن وعدههای خود ناتوان ماند.
ظاهرا رقیب جلیلی در این انتخابات، نه مسعود پزشکیان که حسن روحانی است و تو گویی قرار است دولت را از حسن روحانی تحویل بگیرد! او در حالی در خطابه پایانی مناظرات، مدعی شد که روحانی، به نتیجه نرسیدن برنامهها و ناتوانیاش را با بهانهها توجیه کرد که من خواستم و نگذاشتند، انگار خود و همراهانش همین مسیر را در خصوص انفعال دولت سیزدهم پیش نمیروند! آنها که به کرات اشاره کردند اگر مرحوم رئیسی نتوانست وعدههایش را عملیاتی کند، این نه به دلیل غیرعلمی و دور از واقع بودن وعدهها که تقصیر دولت سابق (روحانی) بود که ویرانه تحویل او داد. جلیلی مدعی است امتداد دولت سیزدهم است و بر اولویت داشتن معیشت مردم در دولت متبوعش، بر ظرفیتهای منطقهای تاکید میکند. برای مثال اعتقاد دارد کشور ما میتواند در برخی کالاها هاب منطقه شود و سهم ما در بازار پتروشیمی منطقه کم است و باید افزایش پیدا کند. از سوی دیگر در مناظرات اقتصادی جلیلی بر امکان صادرات ۱۱میلیارد دلار محصولات صیفی به روسیه صحبت کرد که حواشی بسیاری را به دنبال داشت
همچنین یکی دیگر از وعدههای جلیلی، توزیع یارانه بر اساس کد ملی است که پیامدهای جبرانناپذیز برای اقتصاد ایران خواهد داشت، بهای بنزین به یکباره چند برابر شده و بازار سیاه فروش سهمیه بنزین خانوادهها به راه خواهد افتاد. همچنین از مدتها پیش، دولت هدف خود را کاهش وابستگی به دلار و حذف اسکناس آمریکایی اعلام کرده است. اما واقعیت این است که تحقق نیافتن این هدف نشان میدهد که شعار دلارزدایی بیشتر سیاسی است تا اقتصادی. نفت که اصلیترین کالای صادراتی ایران است، در بازارهای جهانی عمدتاً با دلار معامله میشود. همین موضوع باعث شده است که حتی کشورهای دوست جمهوری اسلامی مانند چین، عراق و کره جنوبی، به دلیل یا به بهانه تحریمها، بهای نفت ایران را پرداخت نکنند. دلارزدایی موجب شده است که ایران به ارزهایی مثل یوان و روبل روی بیاورد، و هزینه تبدیل این ارزها به دلار و یورو برای واردات، به اقتصاد کشور فشار میآورد. در بهترین شرایط نیز، کشورهایی مانند چین نفت ایران را در مقابل کالاهای چینی معامله میکنند. این معاملات علاوه بر کاهش ذخایر ارزی، به تولیدکنندگان داخلی آسیب میزند، همانطور که در خرید اتوبوسهای شهرداری تهران دیده شد. رییس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا نیز قبلاً گفته بود: «در نگاه اول، دلارزدایی و استفاده از ارز ملی شعاری جذاب و ملیگرایانه به نظر میرسد، اما بهعنوان یک فعال اقتصادی، احتمال موفقیت این سیاست را نه تنها ناچیز، بلکه صفر میدانم.». همچنین سه روز سفر و سه شب اقامت رایگان در اقامتگاههای دولتی دیگر وعده جلیلی بود که در مقابل سکوت او نسبت به اصلیترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم جالب توجه جلوه کرد!
اقتصاد صلواتی با تهاتر پوست بز!
«در همین تبادلات بانکی، یک راه تهاتر است. حالا به تهاتر میگویند پوست بز! باید انتخاب کنیم که چهارسال آینده با یک نگاه حداقلی انفعالی دوباره کشور معطل میشود یا این که میخواهیم جهش کنیم و از فرصتهایی همچون جوانان متخصص؛ صاحب نظر و مبتکر استفاده کنیم؟!»، این توییت سعید جلیلی در دوران انتخابات سال ۱۴۰۰، آنقدر عجیب بود که علی لاریجانی رقیب دیرینه جلیلی، آن را خطرناک توصیف کند. لاریجانی که در آن مقطع هنوز رد صلاحیت نشده بود، در پاسخ به جلیلی نوشت: «اگر شما توانستید یک ماه زندگی شخصی خود را با تهاتر اداره کنید، نسخه آن را برای کشور هم بپیچید. برخی مواضع خطرناک را آنچنان با اعتماد به نفس بیان می کنید که هر انسان عاقلی متعجب می شود. مملکت داری با تهاتر پوست بره و بز محال است آقا …محال! برگشتن به ۳ هزار سال پیش که افتخار ندارد».
اما درباره نقش مهم جلیلی در وضعیت اقتصادی ایران همین بس که او از سال ۱۳۸۶ با جذب انواع تحریمها، کمر اقتصاد کشور را شکست و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ نیز، با سنگاندازی در مذاکرات برجام، پسابرجام و بعدتر در مسیر احیای آن، تلاشی مضاعف برای بحرانی شدن وضعیت اقتصادی کشور کرد. اما نکتهای که برنامههای اقتصادی جلیلی را از دیگران متمایز میکند، بحث اقتصاد اسلامی است. اقتدای سعید جلیلی به مصباح یزدی، و تئوریهای اقتصادی او، در سخنان و اظهار نظرهای او کاملا مشهود است. او که درگیریهای اقتصادی را «جنگ نرم» نامیده و با اشاره به رویداد موسوم به «شعب ابیطالب» در تاریخ اسلام، نزول بلا و پدید آمدن دشواریهای اقتصادی برای مردم را، عامل بازگشت به سوی خدا دانسته و گفته بود: «این بلاها کمک می کند مردم گریه و زاری کنند و به طرف خدا بروند.». این دیدگاه عمدتاً به بنیادگراییهای اقتصادی و ایدئولوژیهای اسلامی، از جمله استقلال اقتصادی و تأکید بر منابع نامحدود نعمتهای الهی، توجه دارند.
تکرار سریال دولت سیزدهم، چقدر خواهان دارد؟
در برنامه و طرحی که جلیلی برای کاندیداتوری خود در انتخابات سال ۱۴۰۰ ارائه کرده بود، ۳۶ وعده اقتصادی به چشم میخورد که در اغلب آنها، شباهت بسیاری با وعدهها و طرحهای اجرا شده و اغلب ناتمام و ناموفق دولت سیزدهم وجود داشت. از حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی تا ساخت یک میلیون مسکن در سال و اعطای تسهیلات و اختصاص زمین برای ساخت! طبق گزارش میز نفت، در بدنه مدیران ارشد وزارت نفت کنونی، تقریبا بیشتر مدیران وابسته عملی و فکری به سعید جلیلی هستند؛ از جواد اوجی که مرتبا در جلسات دولت سایه جلیلی شرکت میکرد تا برخی معاونان او که علاقه بسیاری به سعید جلیلی دارند. طبیعی است این افراد که در خلوت خود نیز نمی توانستند رویای معاون وزیر را ببافند، حالا که جزو مدیران ارشد صنعت نفت طبقه بندی میشوند، نمیخواهند صندلی خود را ترک کنند. آنان به خوبی میدانند در صورت سپردن کلید دولت به فردی جز سعید جلیلی، باید به یک کارمند معمولی نفت تبدیل شوند. جدا از همخوانی موارد فوق با تشکیلات «دولت در سایه» که جلیلی از اداره آن ابایی ندارد و ردپای مشخص جلیلی در ساز و کار دولت سيزدهم و شعار انتخاباتی او که وامدار از ادامه راه ابراهیم رئیسی است، سؤال اینجاست که آیا مردم حاضرند تکرار سریال دولت سیزدهم را دوباره تماشا کنند؟!
مشاوران اقتصادی جلیلی و آموزههای انزواساز!
طبق گزارش اقتصاد۲۴، یکی از اصلیترین نام ها، مسعود درخشان است. استاد کهنسال اقتصاد که به روایت پایگاه جبهه پایداری «درخشان، رزاقی و زریباف، برنامههای اقتصادی جلیلی را تبیین کردند». اما مسعود درخشان را باید یکی از اصلیترین تئوریسینهای تفکرات اقتصادی و شاید باعث و بانی نگاه بسته سعید جلیلی به سیاست خارجی در کشور دانست. مسعود درخشان استاد اقتصاد و از بنیانگذاران و موسسان دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق، کسی است که به گفته خودش طرفدار سیاستهای اقتصادی بر اساس اسلام است. او کسی بود که عنوان درسی معارف اسلامی و اقتصاد را به دانشگاه امام صادق وارد کرد. او که تحصیلکردگان دارالفنون به فراماسون بودن منتسب کرد: «دارالفنون برخلاف نظر امیرکبیر منجر به تاسیس و بسط فراماسونری به صورت سازمان یافته بود. فارغ التحصیلان دارالفنون جذب لژهای فراماسونری شدند و در مناصب حکومتی مشغول شدند.» او اعتقاد داشت روشنفکران مشروطه از جمله میرزا ملکم خان و نیز سید حسن تقی زاده مهمترین کسانی بودند که تقلید از غرب را تنها راه ترقی ما میدانستند. درخشان در سال ۱۳۹۲ و فیلم تبلیغاتی جلیلی گفته بود: «اگر همین فردا تحریمها لغو شد آن وقت من میگویم که ما همه باید عزا بگیریم. از نظر من در تاریخ صد ساله کشور از آغاز تاریخ کشف نفت در کشور تا اکنون هیچ لطف الهی از ناحیه نفت بر مردم ایران نیامده، جز این تحریم اخیر.»
محمد شیریجیان، معاون اقتصادی بانک مرکزی، یکی دیگر از کارشناسان اقتصادی نزدیک به جلیلی است ؛ در مقطع دکتری با رشته مدیریت قراردادهای نفتی و گازی فارغالتحصیل شده است؛ با توجه به گرایشهای سیاسی و اقتصادیاش محل تحصیلش قابل حدس است؛ دانشگاه امام صادق، دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد.
مجید کریمی، مدیرکل دفتر بازارهای مالی وزارت اقتصاد که اکنون، مشاور اقتصادی ستاد جلیلی و استاد دانشگاه امام صادق نیز هست؛ جهانی شدن قیمت بنزین و افزایش آن به لیتری ۳۵ هزار تومان، بخشی از ایدههای اقتصادی بود او که برای جلیلی تبیین کرد.
حجت عبدالملکی که در دوران روحانی گفته بود با یک میلیون تومان می توان شغل درست کرد حال از او به عنوان یکی از اعضای تیم اقتصادی دولت جلیلی نام برده می شود. عبدالملکی نیز یک امام صادقی دیگر است و پس از استقرار وی در وزارت کار، عدهای از دوستان و همراهان خود را به عنوان مدیر در سازمان های مختلف منصوب کرد. این انتصاب ها مورد انتقاد شدید مجلس قرار گرفت.با شدت گرفتن تجمع و اعتصاب اصناف گوناگون در ایران، او بارها زیر انتقاد قرار گرفت و در نهایت مجبور به استعفا شد.
وحید عزیزی نیز از دیگر مشاوران اقتصادی سعید جلیلی معاونت تعالی مدیریت و شبکه سازمان ملی بهرهوری و مدیریت کل دفتر بازرسی مبارزه با فرار مالیاتی سازمان امور مالیاتی است. تقریبا نود درصد از مشاوران جلیلی را اساتید دانشگاه امام صادق و حلقه نزدیکان ابراهیم رئیسی تشکیل دادهاند که کارنامهشان پیش چشم مردم قابل بررسی و قضاوت است. او که با انعطافناپذیری و عدم تطابق با واقعیتهای اقتصادی جهانی، تأکید بر استقلال اقتصادی و خودکفایی دارد، احتمالا به انزوای اقتصادی و عدم توانایی در مواجهه با چالشهای جهانی فکر کرده و آن را پذیرفته است. روندی که ایران را از رشد و توسعه باز میدارد، به قول رقیب جلیلی؛ با تحریم نمیتوان پرواز کرد…
ثبت دیدگاه