سعید جلیلی بعد از شکست در انتخابات در جمع هواداران خود گفته است « کار ما خیلی وقت است که شروع شده و با قدرت ادامه خواهد داشت و اینگونه نیست که بگوییم این کار در یک نقطه تمام شد. اگر جایی دیدیم که خطایی اتفاق میافتد در جایگاه خودمان مسئول هستیم کمک کنیم تا آن خطا اصلاح شود. نباید سکوت کنیم و بگوییم رقیب ما بوده است.»
اما نکتهای که بسیاری را به پرسش انداخته این است که مجوز قانونی دولت سایه از کجا میآید. دولت سایه جایی در قانون ندارد. از آن گذشته دولت سایه مشخص نیست چه چیزی است! آیآ حزب است یا جبهه! تشکل است و یا دفتر مطالعاتی!؟ مجوزش از کجا می آید. آیا همه میتوانند ادعا کنند مثل آقای جلیلی دولت سایه هستند!؟
وزارت ارشاد حتی به کانالهای خبری هم گفته است که برای ادامه کار مجوز دریافت کنند. بعد یک تشکیلاتی به عظمت دولت سایه نه مجوزی دارد و نه قصدی برای آن دارد.
احمد زیدآبادی فعال سیاسی در این زمینه نوشته است « مشخص نیست که آقای سعید جلیلی برای چه نام گعده و محفل یاران خود را “دولت سایه” گذاشته است؟ اساساً او دبیرکل کدام حزب است؟ طبق کدام فرایند قانونی، گعدۀ خود را در موقعیت اپوزیسیون هر دولتی اعم از دولت روحانی و رئیسی و پزشکیان قلمداد میکند؟ امکانات این گعده مشخصاً از کجا تأمین میشود و چه نسبتی با تسهیلات دولتی دارد؟ او حق انحصاری دولت سایه را از کجا به دست آورده است؟ چرا نیروهای سیاسی مخالف او امکان تشکیل پدیدهای به اسم دولت سایه را ندارند؟ اگر گعدۀ او دولت در سایۀ مرحوم سید ابراهیم رئیسی بود، چگونه میخواهد دولت در سایۀ دولت مسعود پزشکیان هم باشد؟»
اسماعیل گرامی مقدم دیگر فعال اصلاح طلب هم در زمینه دولت سایه پرسیده است « این احزاب هستند که دولت در سایه را تشکل میدهند. آقای جلیلی میگوید من حزب ندارم و حزب تشکیل نمیدهم، این سوال پیش میآید که چه کسی این مأموریت را به ایشان داده است که دولت سایه تشکیل دهد؟ آیا با بودجه شخصی خودشان است؟»
چندی پیش توئیتی از امیرحسین ثابتی یار نزدیک سعید جلیلی منتشر شده که گفته بود « دولت سایه ای که جلیلی از آن سخن می گوید به معنای دولت سایه برای کل حاکمیت است نه فقط دولت سایه برای قوه مجریه.» ادعایی که حتی صدای اصولگرایان را در آورده بود. هرچه باشد حاکمیت قرار نیست زیر دولت سایه قرار بگیرد. گویی دولت سایه به جای آنکه خود را زیر نظر ولایت فقیه بداند میخواهد به آن خط و جهت دهد. این چیزی نیست که حامیان ولایت فقیه از آن سخن میگفتند. در ایام انتخابات پزشکیان بارها از سیاستهای کلی نظام گفت و تابعیت از ولایت فقیه، طوری که حتی اپوزیسیون جمهوری اسلامی بارها بدان استناد کردند. اما تنها کاندیدایی که کمترین اشاره به ولایت فقیه داشت همان کسی بود که هوادارانش او را نزدیکترین فرد به رهبری میخواندند. کاندیدایی که حتی به شیوه اجماعی که در مشهد با حضور یکی از فرماندهان ارشد مقاومت بدان تاکید شده بود نه گفت. این امر بیشتر از گذشته خط و جهت دولت سایه را مشخص میکند.
ثبت دیدگاه