چهارشنبه, 28 شهریور 1403 Wednesday, 18 September , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 43566 تعداد نوشته های امروز : 9 تعداد دیدگاهها : 2451×
نقد و بررسی کتاب «دریاس و جسدها» اثر بختیار علی با حضور مترجم کتاب در رشت برگزار شد
21 شهریور 1403 ساعت: 18:32
شناسه : 289766
1

نقد و بررسی کتاب «دریاس و جسدها» اثر بختیار علی با حضور مترجم کتاب، مریوان حلبچه‌ای عصر چهارشنبه هفت شهریور با حضور جمعی از هنرمندان و هنردوستان در خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد.

پ
پ

▫️به گزارش گروه داستان فارسی خانه‌ی فرهنگ گیلان؛ نقد و بررسی کتاب «دریاس و جسدها» اثر بختیار علی با حضور مترجم کتاب، مریوان حلبچه‌ای عصر چهارشنبه هفت شهریور با حضور جمعی از هنرمندان و هنردوستان در خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد. در ابتدای نشست سهیلا فرزاد، نویسنده و دبیر نشست از دکتر علی تسلیمی، به عنوان نخستین منتقد دعوت به عمل آورد تا پیرامون این کتاب به بحث و سخنرانی بپردازد.
نویسنده‌ی کتاب «نقد ادبی» در ابتدای سخنان خود بیان داشت که ما ناچاریم نود درصد از سخنان گذشتگان را دگرگون کنیم. «همین دگرگون کردن که نوعی افسانه‌گردانی و گزاره‌گردانی است، خودش تبدیل به حرف تازه‌ای می‌شود. یکی از افسانه‌هایی که این کتاب می‌تواند واژگون کند، افسانه‌ی مسیح و همزاد است. مسیح دو بدن دارد: یک بدن مادی که اعدام می‌شود و بدنی که نمی‌میرد. در این داستان همگی جسد هستند جز دریاس. درواقع آن‌هایی که زنده هستند، از مرده هم بدترند.» سپس نویسنده‌ی کتاب «نفرات نیما و نظریه‌ی افسانه‌گردانی» افزود: ما در خاورمیانه نویسندگان، شاعران و مترجمانی داریم که هر دمی، آتش زیر خاکستری است که اگر بادی بدمد همه چیز را نابود می‌کند و این ترس، دلهره و وحشت همچنان در کشور خاورمیانه وجود دارد. «باید توجه کنیم که بسیاری از آثار خاورمیانه و اروپا، مانند بوف کور صادق هدایت، همزاد دارند. وقتی در جامعه‌ای همه همزاد یکدیگر باشند، تحولی رخ نخواهد داد و بی‌تاریخ می‌شود. بنابراین در دریاس و جسدها، همه‌ی آدم‌ها به گونه‌ای جسد هستند و حتی انقلابیان هم فریب خوردند.»
سپس دبیر نشست، از دیگر منتقد، محمد شاه‌شمس دعوت به عمل آورد تا پیرامون این کتاب به سخنرانی بپردازد. این منتقد در ابتدا با اشاره به اینکه این کتاب مسیر جست‌وجوی پدر توسط الیاس و پرسش‌های دریاس در مواجهه با جهان مردگان است؛ پس پدر نام دیگر قدرت و دیگریِ بزرگ است. «دریاس کتاب می‌خواند تا به آن دیگری بزرگ متصل شود و از او چهره‌ای آرمانی و انقلابی بسازد.»  در ادامه این منتقد افزود که تاریخ خواندن الیاس در مقابل چشم داشتن به معجزه و خرافه است که شکل می‌گیرد. «دریاس سؤالی کلیدی از الیاس می‌پرسد: خودت نیاز به قیام داری یا به خاطر ژنرال بلال قیام می‌کنی. پس تا اینجا شاهد دو اتفاق بزرگ هستیم: یکی ذوب شدن در ایدئولوژی و دیگری، چشم به خرافات و معجزه داشتن. چه زمانی انسان‌ها سراغ معجزه می‌روند: زمانی که از درون فقیر باشم.»
سپس این منتقد به فلسفه‌ی جسمانی اشاره کرد و افزود بدنی که در طول تاریخ به حاشیه رانده شده، اکنون می‌خواهد وارد متن شود. «این بدن است که باعث می‌شود انسان از خود و دیگری تعریفی حاصل کند. هرچه آگاهی من به این بدن‌مندی بیشتر باشد، زمینه را برای ذوب شدن در ایدئولوژی‌ها کمتر می‌کند. چون با آگاهی و خرد من در ارتباط است.»
این منتقد اضافه کرد که ژنرال کشته می‌شود و ما جسمانیت او را از دست می‌دهیم. «نیروهای انقلابی با شوکی مواجه می‌شوند. نمی‌توانند بپذیرند که ژنرال وجود خود را از دست داده است.»
همچنین شاه‌شمس به کتاب «اختراع قوم یهود» اشاره و بیان کرد که مفاهیم در ساخت یک کشور و در اوج گرفتن یک ایدئولوژی برساخته هستند. «بنابراین ما کار نداریم که هویت فردی ژنرال چه کسی است، او مفهومی بزرگ است که اگر جسمانیتش هم از بین برود، باید به شکل نمادین برای ما ادامه پیدا کند و تبدیل به استعاره‌ای بزرگ شود. پس پیکر حقیقت را استعاره‌های توهم می‌آرایند تا مردم را همواره به دنبال اشباح بکشانند.»
سپس شاه‌شمس به رویکرد دوگانه‌ی دریاس نسبت به مادرش اشاره کرد و افزود که او حالتی مهرآکینانه نسبت مادرش دارد. «زمانی که دو برادر می‌خواهند از یکدیگر خداحافظی کنند، الیاس قیچی آرایشگاه را به دریاس می‌دهد تا آن را ببرد و آخرین نشانه از فردیتش از بین برود.»
همچنین او افزود که ما دو بدن داریم: یکی بدن طبیعی است و یکی بدن نمادین و سیاسی. «آگامبن پروژه‌ای دارد به نام هوموساکر که یعنی انسان مقدس. در روم باستان به شخصیتی اشاره داشته که اگر کسی او را بکشد، قاتل به حساب نمی‌آید و در عین حال امکان قربانی کردن او هم وجود نداشت. «آگامبن می‌نویسد بدن سیاسی شاه به بدن هوموساکر نزدیک می‌شود، بدنی که می‌توان آن را کشت اما نمی‌توان قربانی کرد. حیات مقدس فارغ از مناسک تدفین معمول، پس از حیات طبیعی زنده می‌ماند و تنها پس از تدفین خیالی است که می‌تواند به آسمان صعود کرده و تبدیل به خدا شود.»
در بخش دیگر این نشست، سهیلا فرزاد از مریوان حلبچه‌ای، مترجم کتاب دعوت به عمل آورد تا پیرامون کتاب به پرسش‌های حاضران پاسخ دهد. این مترجم در جواب یکی از پرسش‌ها گفت که اگرچه داستان در خاورمیانه اتفاق می‌افتد، می‌تواند جاهای دیگر هم باشد.

سپس مترجم کتاب «حصار و سگ‌های پدرم» بیان کرد که زنانگی در این رمان بسیار پررنگ است.
این مترجم در پایان افزود که ما مردم
فارس و کُرد، بسیار مدیون مادران‌مان هستیم.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.