ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، درباره علت اتخاذ مواضع اخیر توسط بریتانیا، فرانسه و آلمان علیه ایران و طرح ادعای ارسال موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه از سوی این سه کشور اروپایی، گفت: اعلام مواضع غربیها علیه ایران در مسائل مختلف از جمله جنگ اوکراین، یک موضوع مسبوق به سابقه است و در روزهای اخیر نیز شاهد آن بودهایم که این کشورها با طرح ادعای ارسال موشک بالستیک توسط جمهوری اسلامی به روسیه، «شرکت ایران ایر» را تحریم کردهاند؛ در حالی که این شرکت هیچ ربطی به مسائل نظامی ندارد و به ارائه خدمات عمومی مورد نیاز شهروندان میپردازد، کشورهای غربی هم نباید در مسائل و سیاست های داخلی ایران دخالت کنند.
وی در گفتگو با دیده بان ایران، گفت: غربیها میخواهند که درباره شکست خودشان در جنگ اوکراین فرافکنی کنند و به همین خاطر، چنین ادعایی را طرح میکنند. اکنون خود اروپاییها و آمریکاییها باید پاسخگو باشند که بر چه اساسی دهها بلکه صدها میلیارد دلار سلاح به جنگ اوکراین تزریق کردهاند که علیه اوکراینیهای روستبار استفاده شده است و دهها هزار نفر از افراد نظامی و غیرنظامی در هر دو کشور روسیه و اوکراین کشتهاند. در واقع، غربیها اکنون خودشان در مقام پاسخگویی قرار دارند و نمیتوانند ما را با طرح ادعاهای واهی، متهم کنند.
وی با اشاره به این نکته که اروپاییها هیچ نفعی از دامن زدن به جنگ اوکراین کسب نکردهاند، یادآور شد: اکنون اروپاییها حاضرند که هرچه زودتر مذاکرات صلح روسیه و اوکراین به نتیجه برسد و حتی آنطور که آقای اولاف شولتز، صدراعظم آلمان گفته است، حتی حاضر هستند که اوکراین بخشی از سرزمینهای مورد مناقشه را در قبال صلح به روسیه تحویل بدهد؛ بنابراین شکی نیست که اروپاییها اکنون در موضع شکست قرار گرفتهاند و با طرح ادعاهای این چنینی علیه ایران، میخواهند شکستهای خودشان را توجیه کنند.
اروپاییها حق ندارند که درباره جزئیات روابط ایران روسیه اظهار نظر کنند
ظهرهوند با بیان این که روابط ایران و روسیه از موضع اتحاد استراتژیک در حال تبدیل شدن به شراکت راهبردی است، گفت: وقتی دو کشور در مسیر شراکت راهبردی حرکت میکنند، دیگر یک کشور ثالث نمیتواند برایشان خط مشی ترسیم کند که یکی از آنها حق ندارد که فلان کالای نظامی یا غیرنظامی را به شریک استراتژیک خود بفروشد یا از آن بخرد، بلکه دو طرف خودشان هستند که میتوانند کلیات و جزئیات روابط راهبردی خودشان را تعیین کنند. به همین دلیل است که اروپاییها اساسا هیچ حقی ندارند که درباره فروش یا عدم فروش موشک توسط ایران به روسیه، اظهار نظر کنند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: اروپاییها در سالهای اخیر به بهانه جنگ اوکراین، همان میزان تحریمهایی را که قبلا علیه ایران وضع کرده بودند، علیه روسیه وضع کردهاند و سه کشور ایران، چین و روسیه را به عنوان متحد یکدیگر، تهدیدی علیه منافع خود میدانند و به دنبال ضربه زدن به هر سه کشور هستند. در همین راستا است که کشورهای اروپایی وقتی در حال شکست خوردن در جنگ اوکراین هستند، فروش سلاح از سوی ایران به روسیه به اتحادیه اروپا و غرب هیچ ارتباطی ندارد.
وی در ادامه بیان کرد: طرح ادعاهای جدید اروپاییها علیه ایران ناشی از تفکر استعماری این کشورها است که فکر میکنند هر زمان که خواستند، میتوانند به هر کشور دیگری ضربه بزنند، اما وقتی کشور دیگری به آنها ضربه وارد کند، آن را خلاف انسانیت و بشریت میدانند. همین اتفاق را در جنگ غزه نیز میبینیم، به نحوی که به هیچ وجه از رژیم صهیونیستی سوال نمیکنند که چرا حدود ۵۰ هزار نفر از مردم بیدفاع فلسطین را کشته است، اما وقتی که چند نفر از گروگانهای اسرائیلی کشته میشوند، میگویند ما نمیتوانیم ساکت و بیتفاوت باشیم؛ چطور یک نفر میتواند چنین معادله ناعادلانه و غیرانسانی را که برخلاف قوانین و معیارهای بینالمللی است، هضم کند؟
صحبتهایی که درباره موضع منفی روسیه در مساله «زنگزور» مطرح شد، دروغ بود
ظهرهوند در پاسخ به این سوال که اگر روابط ایران و روسیه از سطح اتحاد استراتژیک در حال ارتقا به سطح شراکت راهبردی است، پس چرا روسها در موضوعاتی مثل جزایر سهگانه خلیج فارس و کریدور زنگزور، مواضعی برخلاف امنیت ملی ایران اتخاذ کردند، توضیح داد: این صحبتها که روسیه در این دو موضوع علیه منافع ایران موضعگیری کرده، فضاسازی رسانهای و دروغپردازی است، زیرا شاهد آن بودیم که آقای «سرگئی شایگو»، دبیر شورای عالی امنیت ملی روسیه در دیدار با دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان، این صحبتها را رد کرد و تاکید داشت که روسیه در موضوع جزایر سهگانه از تمامیت ارضی ایران حمایت میکند و درباره کریدور زنگزور هم به توافقات پیشین با تهران پایبند است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرد: بعد از سفر آقای پوتین به باکو، فضاسازیهایی در رسانههای جهان انجام شد و به دروغ گفتند که روسیه علیه منافع ایران در موضوع کریدور زنگزور موضع گرفته است، در حالی که متاسفانه رسانههای ما نیز در این زمینه یا منفعل عمل کردند یا غربگرا. در واقع، یک جریان غربگرا در کشورمان وجود دارد که در رسانهها هم نفوذ پیدا کرده است و هر بلایی که غرب سر کشورمان میآورد را توجیه میکند و میگوید چون ما با غرب همراه نشدهایم و به عبارت دیگر، تسلیم نشدهایم، این بلاها سرمان میآید، اما همین جریان، هر اقدامی را که ایران بخواهد در راستای صیانت از منافع امنیت ملی خود انجام بدهد، علیه آن موضع میگیرند.
وی با تاکید بر این که در سیاست خارجی، همراستایی در تهدیدها و فرصتها میتواند باعث نزدیک شدن کشورها به یکدیگر شود، گفت: ایران، روسیه و چین در حال حاضر در تهدید همراستا هستند، یعنی تهدید مشترک و بنابراین دشمن مشترک دارند و به همین دلیل، سه کشور باید ستاد مشترکی را در برابر تهدیدات غرب دایر کنند. تهدیداتی که در همین چند سال گذشته، غربیها علیه امنیت ملی ما انجام دادهاند، قابل چشمپوشی نیست و تمام ترورها و علمیاتهای تروریستی که در سالهای اخیر در ایران انجام شده است، از سمت غرب، اسرائیل، آمریکا و ناتو بوده، ولی جریان غربگرای داخلی چشم خود را روی همه این جنایتها بسته است.
ایران، روسیه و چین باید روابط نظامی و اقتصادی خود را تقویت کنند
ظهرهوند با بیان این که سه کشور ایران، روسیه و چین باید روابط نظامی، اقتصادی، تجاری و مسائل پولی و مالی خود را تقویت کنند، اظهار داشت: کسانی که در داخل کشورمان مخالف تقویت روابط با روسیه و چین هستند، یا نادان هستند و نمیتوانند شرایط امروز جهان را بهخوبی تحلیل کنند، یا ماسون هستند یا وابسته و سرسپرده غرب هستند. البته اینطور نیست که داشتن روابط قوی با روسیه و چین، «ترجیح بالذات» دارد و الزاما در همه شرایط خوب است، طبیعی است که این دو کشور نیز مانند آمریکا و کشورهای اروپایی، به دنبال منافع و مصالح ملی خودشان هستند، ولی امروزه شرایط جهانی به سمتی پیش رفته است که رابطه خوب با چین و روسیه با حفظ مصالح امنیت ملی، میتواند به تامین منافع ما کمک کند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: ایران به عنوان یک قدرت بلامنازع منطقهای و یک قدرت نوظهور جهانی که در گروه «بریکس» نیز عضویت دارد، در منطقه خاورمیانه به دنبال پایایی و تامین منافع و مصالح امنیت ملی خود به صورت حداکثری است، زیرا تنها در این شرایط است که رفاه و آسایش به صورت پایدار برای ملت ما تامین خواهد شد. خاورمیانه یک منطقه استراتژیک است و ایران در هاب ترانزیتی منطقه قرار دارد که باید از همین موقعیت ژئوپولتیکی خود، حداکثر بهرهبرداری را انجام دهد. ایران در نفت و انرژی و همچنین در امور نظامی و حتی اقتصادی، یک قدرت منطقهای بلکه جهانی به حساب میآید و هیچ کشوری حق ندارد که با ما با لحن تهدیدآمیز صحبت کند.
این دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه کشورمان در همین راستا تصریح کرد: رویکرد ما «ژن هخامنشی، خون حسینی» است، یعنی لازم باشد با الگو قرار دادن امام حسین (ع) خون خودمان را میدهیم و یادمان هم نمیرود که در دوره باستان، برای قرنها کنترل بخش وسیعی از جهان در اختیار ما بود. کسانی که بخواهند خارج از این موضع با مسائل بینالمللی برخورد کنند، آدمهای دریوزهای هستند که باید از صحنه سیاست خارجی ما حذف شوند. این افراد با گدایی از غرب، کشورمان را به باد فنا میدهند و اصلا درک نمیکنند که منافع ملی ما چیست. صحبت ما این نیست که الزاما باید روسیه و چین را به آمریکا ترجیح دهیم، بلکه چون در وضعیت کنونی جهان، رابطه با روسها و چینیها میتواند به تامین منافع ملی ما کمک کند، باید با این دو کشور رابطه خوبی داشته باشیم.
وی همچنین خاطرنشان کرد: اگر آمریکا میخواهد با ایران رابطه خوبی داشته باشد، ابتدا ۱۵۰ میلیارد دلار پولهای بلوکهشده کشورمان را آزاد کند و بعد هم از بازی تحریم دست بردارد تا شاید ترجیح منافع ملی ما ایجاب کند که با ایالات متحده رابطه بهتری داشته باشیم تا با روسیه. برخی افراد در داخل کشور یا این مسائل را نمیفهمند یا خودشان را به نفهمی زدهاند و مثل آدمهای دریوزه، به گدایی در خانه آمریکاییها افتادهاند که اصلا با شأن ایرانی سازگار نیست. این جریان غربگرا متاسفانه به الیگارشهایی تبدیل شدهاند که بخشی از ثروت خودشان را در کشورهای غربی پسانداز کردهاند و از این کشورها برای خودشان و فرزاندنشان اقامت گرفتهاند و منافع شخصیشان ایجاب میکند که در داخل کشورمان، برای منافع آمریکا و انگلیس و اروپا سینه بزنند.
دو کشوری که باهم شراکت استراتژیک دارند، در جنگ و صلح شریک هستند
ظهرهوند با بیان این که باید تعریف جامعی از منافع و مصالح ملی داشته باشیم که نفع همه مذاهب و قومیتهای ایرانی در آن لحاظ شده باشد، اظهار داشت: ایران ظرف همه ما است و نمیتوانیم منافع ملی را تکمتغیره و تکساحتی تعریف کنیم. غربیها و اروپاییها در سالها و دهههای اخیر هر کاری که میتوانستند علیه منافع ملی ما انجام دادهاند و نباید به ادعاهای جدیدی که علیه کشورمان مطرح میکنند، وقعی بگذاریم. ایران امروز نه در تراز یک نوچه نظامی، بلکه باید در تراز یک شریک استراتژیک نظامی، خودش را به عنوان یک طرف از سه طرفی قرار دهد که میخواهند شرایط منطقه را مهندسی کنند. ما در روابط خارجی خود به دنبال چندجانبهگرایی هستیم و هر جریانی که به ایجاد این چندجانبهگرایی علیه هژمونی غرب کمک کند، باید در کنار آن قرار بگیریم.
اگر من باشم به روسیه سلاح می دهم
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: اروپا و آمریکا به صورت کاملا علنی به اوکراین سلاح میدهند، در حالی که مسئولان کشورمان هیچگاه تایید نکردهاند که ما در جنگ اوکراین به روسیه سلاح دادهایم. البته اگر من باشم، این کار را انجام میدهم، چون پیروزی روسیه را پیروزی خودمان میدانم، ولی تصمیمگیری در این زمینه برعهده من نیست و مقامات رسمی اجرایی و نظامی ایران هم همیشه گفتهاند که سلاحی برای استفاده در جنگ اوکراین به روسها ندادهایم. ولی قاعدتا وقتی دو کشور با یکدیگر شریک راهبردی میشوند، دیگر در نوع روابط خودشان و کالاهایی که بین یکدیگر رد و بدل میکنند، نباید اهمیتی به نظر دیگران بدهند. دو کشوری که باهم شراکت استراتژیک دارند، هم در صلح شریک هستند و هم در جنگ، مثل دو نفری که باهم ازدواج میکنند که باید در غم و شادی در کنار یکدیگر باشند.
وی در پایان خاطرنشان کرد:کسانی که در داخل کشورمان مخالف تقویت روابط با روسیه و چین هستند، یا نادان هستند و نمیتوانند شرایط امروز جهان را بهخوبی تحلیل کنند، یا ماسون هستند یا وابسته و سرسپرده غرب هستند. روابط ایران و روسیه از موضع اتحاد استراتژیک در حال تبدیل به شراکت راهبردی است. اگر من باشم در جنگ اوکراین به روسها سلاح می دهم، به روسیه سلاح می دهم، چون پیروزی روسیه را پیروزی خودمان میدانم.
در جایی که لازم باشد، همه باهم میجنگیم و اگر لازم شد، همه باهم صلح میکنیم
ابن نماینده مجلس خاطرنشان کرد: اگر دو کشور بتوانند دورنمای مناسبی را از روابط متقابل بین خودشان ترسیم کنند، میتوانند بین دو ملت خودشان شراکت برقرار کنند و در چنین شرایطی، در جایی که لازم باشد، همه باهم میجنگیم و اگر لازم شد، همه باهم صلح میکنیم. اگر بخواهیم وسطبازی کنیم، کشور رو به نابودی میرود، ولی متاسفانه همینطور تحولات بینالمللی طی میشود و ما فقط نگاه میکنیم و نقش خودمان را به عنوان یک قدرت تعیینکننده در مسائل منطقهای و بینالمللی تعریف نمیکنیم. این در حالی است که اگر بتوانیم فواید شراکت راهبردی را درک کنیم، حتما نگاه دیگری به سیاست خارجی خواهیم داشت؛ امیدواریم چنین نگاهی در وزارت خارجه دولت چهاردهم در پیش گرفته شود.
ثبت دیدگاه