آنچه در برنامه تودیع و معارفه استاندار گیلان گذشت بیشتر یک رپرتاژ تبلیغاتی برای استاندار پیشین بود. خود عباسی وقتی شب قبل تودیع در صداوسیما حاضر شد درباره روزهای خوبش چیز خاصی برای ارائه نداشت. به طور مثال گفت که خوشحالی و استقبال مردم در بازدیدها خاطرات خوش وی بود که البته نمیتوان به همه مردم و یا اکثریت تعمیم داد. بعد به صعود تیمهای گیلانی اشاره کرد که آن هم در برابر ضعفها هیچ است. اما در روز تودیع و معارفه چنان از اقدامات استاندار گفتند که گویی فرشته نجات گیلانیان بود.
مع الوصف چون استاندار کارش به پایان رسیده پرداختن بیشتر در این برهه چندان اهمیتی ندارد. ولی استاندار جدید باید در مورد تیم جدید تصمیم جدی بگیرد. اکثر مدیران فعلی با کمترین سابقه اجرایی روی کار آمدهاند. سمتهای حوزه عمرانی یا اقتصادی به مدیرانی رسیده که تخصصی ندارند. برخی با سابقه نظامی و یا نهایتا بخشداری فرماندار شدند و برخی دیگر نهایت سابقهشان مدیریت حفاظت و اطلاعات اداره کل ثبت اسناد بود.
تیم رسانهای و روابط عمومی هم که دربست از هر لحاظ در خدمت مدیریت قبلی است و این را در تودیع و معارفه به خوبی نشان داد که از نظر آنها اسدالله عباسی با تحصیلات تعلیم و تربیت آقای دکتر است و هادی حق شناس با سابقه دکترای اقتصاد و کارشناسی برق از دانشگاه علم و صنعت فقط آقای حقشناس!
مدیران کل که سابقهشان معلوم است و هنوز تکلیفشان مشخص نشده است. برخی از آنها علنا در حمایت از رقبای پزشکیان فعالیت کردند و فکر میکنند وفاق ملی یعنی چنین مدیران ضعیفی باید سر کار خود بمانند.
استاندار جدید هیچ بدهی به این مدیران ندارد. ورود او به دلیل تخصص و اشراف وی به گیلان ، رویکرد دولت به استفاده از یک نیروی توانمند نوعی اجماع و علاقه حامیان ستادی، مجمع نمایندگان و بسیاری از مردم بود که درخواستهای متعددی برای ورود وی داشتند. از همین جهت حقشناس به کمتر کسی مدیون است چه برسد مدیران فعلی که میدانند که اگر بروند دیگر به همین راحتی باز نخواهند گشت. تلاش برای تغییرات نباید چندان طول بکشد و نباید به بهانه کار کارشناسی همچنان شاهد حضور مدیران ضعیف دولت گذشته باشیم. نگذارید به بهانه بوروکراسی اداری این روند طولانی گردد و باید هرچه سریعتر شرایط برای تغییرات فراهم گردد. وگرنه میدانید که فرصت خدمت بسیار کوتاه است.
ثبت دیدگاه