شنبه, 1 دی 1403 Saturday, 21 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44769 تعداد نوشته های امروز : 13 تعداد دیدگاهها : 2503×
چرا  برخی نظام‌های تعلیم و تربیت نمی‌توانند زمینه‌ساز تحولات پایدار شوند؟
19 مهر 1403 ساعت: 12:09
شناسه : 291614
2

نظام‌های آموزشی، جوانانی را پرورش می‌دهند که وقتی وارد جامعه می‌شوند، در برابرِ ساختارها و شرایط اجتماعی، خود را عاجز مشاهده می‌کنند.

پ
پ

فرد و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، از هم جدا نیستند. رابطه‌ای ارگانیک وجود دارد و  دیالکتیکی بین آنها برقرار است. درونِ فرد، محیط اطرافش  را شکل می‌دهد، محیط نیز  بر درونِ فرد، تاثیرگذار است. بنابراین نمی‌توان انتظار داشت، اصلاحِ تنها یکی از این دو، منجر به اصلاح و تحول همه چیز شود. هر تحولِ پایداری در نتیجه‌ی تغییر فرد، جامعه و تعامل بین آنها روی می‌دهد.

پرورش ظرفیت‌های درونی فرد که هدف بسیاری از نظام‌های تعلیم و تربیتی است، در محیطی اتفاق می‌افتد و تداوم می‌یابد که از هر آنچه مانع خودشکوفایی انسان می‌شود، به‌دور باشد. اما بسیاری از جوامع، چنین محیطی را برای افرادِ خود فراهم نمی‌کنند. این امر،  اثربخشیِ این نظام‌ها را کاهش می‌دهد. بنابراین هر نظام تعلیم و تربیتی که تنها به دنبالِ تغییر در افراد باشد، بدون اینکه تغییرِ شرایط جامعه را در برنامه‌های خود لحاظ کند، شاید در دستیابی به هدفِ رشدِ قابلیت‌های فردی هم چندان موفق نباشد.

چه بسا نظام‌های آموزشی، جوانانی را پرورش می‌دهند که وقتی وارد جامعه می‌شوند، در برابرِ ساختارها و شرایط اجتماعی، خود را عاجز مشاهده می‌کنند. ساختارهایی که از ایشان توان‌زدایی می‌کند و اجازه نمی‌دهد توانمندی‌هایی را که ارتقای آن، هدفِ نظام تعلیم و تربیتی بوده، به‌طور معنادار ظاهر سازند.

به عنوان مثال، بسیاری از برنامه‌های پیشگیری از مصرف مواد، تلاش می‌کنند، تاثیرِ عوامل خطرِ مصرف مواد را بر جمعیت جوان کاهش دهد. این برنامه‌ها با ارتقای تاب‌آوری، خود‌کنترلی و سایر مهارت‌های زندگی در جوانان به ایشان کمک می‌کند تا بر ناملایمات و استرس‌ها فایق آیند. می‌توان گفت این برنامه‌ها تلاش می‌کنند جوانان را از تاثیراتِ منفی نیروهای مخرب اجتماعی دور کنند و به نوعی عایق‌بندی نمایند، تا از شرایطِ بدِ محیط اجتماعی خود عبور کنند، بدون اینکه آن را تغییر دهند. در حالی‌که نمی‌توان تحولی پایدار را  در محیطی همچنان نامطلوب انتظار داشت.

به نظر می‌رسد تغییری که هدفِ یک نظامِ تعلیم و تربیتی است، زمانی می‌تواند تبدیل به تحولی پایدار شود، که افراد، در مسیرِ آموزش، به عنوانِ بخشی از فرایند آموزشی، فعالانه به تغییرِ شرایطِ اجتماعیِ خود بپردازند، تا محیطی مناسب برای خودشکوفاییِ خود و سایرین فراهم کنند. به عبارت دیگر، تغییرِ فرد و محیط، هم‌زمان، بخشی از برنامه آموزشی باشد. در نتیجه، افرادی پرورش یابند که به طور همزمان، مسئولیت پیشرفت خود و مسئولیت پیشرفت جامعه خود را بر عهده گیرند. در‌حالی‌که بسیاری از نظام‌های آموزشی، از جمله در ایران، نهایت، افرادی را پرورش می‌دهد که مسئولیتِ رشدِ خود را می‌پذیرند.

در یکی از روستاهای جنوب ایران، تعدادی از جوانان که در یک برنامه‌ی اجتماع محور شرکت کرده بودند، پس از مشورت با یکدیگر در مورد اینکه چگونه می‌توان از مصرفِ مواد پیشگیری کرد، به این نتیجه می‌رسند که یکی از عواملی که ممکن است جوانان را در خطر مصرف مواد بیندازد، تنهایی است. بنابراین با دقت و حساسیت به جوانان روستای‌شان توجه می‌کنند و تلاش می‌نمایند، جوانانی را که تنها‌تر هستند و دوستِ زیادی ندارند، در دایره‌ی دوستیِ خود وارد کنند و دورشان را بگیرند و بدین‌ترتیب محیطی سالم در روستا ایجاد شود.

هر چند این برنامه در قالبِ یک برنامه اجتماع محور اجرا شد، اما می‌تواند نمونه‌ای باشد که اگر نظامِ آموزشی، هدفِ خود را پرورشِ افرادی قرار دهد که علاوه بر رشد خود، مسئولیت رشد جامعه‌ی خود را نیز بر عهده گیرند، می‌تواند با ایجاد تغییرِ هم‌زمانِ فرد و محیط، زمینه‌ی تحولاتِ پایدار را فراهم سازد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.