یکشنبه, 25 آذر 1403 Sunday, 15 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44663 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 2503×
جلسه نقد و بررسی کتاب «در رودسر تمامی عشاق خسته‌اند» اثر سعید فرج‌پور برگزار شد
29 آبان 1403 ساعت: 19:33
شناسه : 294087
3

به گزارش گروه شعر فارسی خانه‌ی فرهنگ گیلان؛ نقد و بررسی کتاب «در رودسر تمامی عشاق خسته‌اند» اثر سعید فرج‌پور در بیست و هفت آبان هزار و چهارصد و سه همراه با جمعی از هنرمندان و هنردوستان در هوای سرد و پاییزی خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد.

پ
پ

به گزارش گروه شعر فارسی خانه‌ی فرهنگ گیلان؛ نقد و بررسی کتاب «در رودسر تمامی عشاق خسته‌اند» اثر سعید فرج‌پور در بیست و هفت آبان هزار و چهارصد و سه همراه با جمعی از هنرمندان و هنردوستان در هوای سرد و پاییزی خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد.

در ابتدای نشست، ستار جانعلی‌پور، از فرج‌پور برای قرائت چند شعر دعوت به عمل آورد. سپس جانعلی‌پور از دکتر علی تسلیمی، استاد دانشگاه و منتقد ادبی برای نقد کتاب دعوت کرد. تسلیمی در ابتدای سخنان خود به فروید اشاره کرد و بیان داشت: «فروید در ابتدای کتاب تمدن و ملالت‌های آن می‌گوید: تمدن به مجموعه‌ی دستاوردها و نهادهایی گفته‌ای می‌شود که زندگی ما را از اسلاف حیوانی دور می‌کند و دو مقصود دارد: یکی حفاظت از انسان در برابر طبیعت و دیگر تنظیم روابط بین انسان‌ها. واژگان اسلاف حیوانی دو جنبه دارد: یکی منفی چون ما دیگر آن حیوان نیستیم که تنها به کارهای ویرانگر جنگ، امور جنسی و کارهای نازیبای دیگر روی آوریم و دیگری مثبت؛ چون درست است که حیوان جنبه‌ی منفی دارد اما با این لحن به جنبه‌ی مثبت انسان امروز می‌اندیشیم که باید به‌‌واسطه‌ی خود، یا ایگو متمدن شویم.

ولی از تمدن انتظار داریم که به زیبایی و نظم ارج بگذارد. با این‌همه فروید می‌گوید انسان امروزی با شباهتی که به خدا و مسیح دارد، سعادتمند نیست و نمی‌توان فهمید که چرا تمدن بر این راه پافشاری می‌کند و دشمنی آن با عشق جنسی بر چه پایه است.» سپس نویسنده‌ی کتاب «نقد ادبی» افزود: «نه گفتن به امیال و نهاد انسانی تاوانی است که به تمدن می‌پردازیم. بنابراین در جهان امروز ناچاریم که امیال خود را در حد متمدنانه سرکوب و برخی را جابه‌جا کنیم. شعر به این کار دست می‌زند. یکی از درونمایه‌های شعر فرج‌پور همین سخن است.

انسان در شعر تمدن را ملال‌انگیز می‌داند و فرج‌پور ملال‌ها را طبقه‌بندی می‌کند: ملال نظم و انضباط در برابر ویرانی. ملال ماتم در برابر شادی. ملال عقده‌ها در برابر آزادی و ملال بی‌گناهی در برابر عشق.» سپس نویسنده‌ی کتاب «گزاره‌هایی در ادبیات معاصر ایران» به مورد اول یا همان ملال انضباط پرداخت و افزود: «مهمترین عنصر نهاد، ویرانی است. کودکان که بیش از همه به ویرانی، نابودی و شکستن متمایلند و از این کار لذت می‌برند، این صفات دوباره در نهاد همان کودکی که شاعر می‌شود، بازمی‌گردد.» سپس این منتقد اشاره کرد که فرج‌پور حیاط بسته‌ی خانه را نماد ملال می‌داند. سپس به مورد دوم یا همان ملال ماتم پرداخت و خاطرنشان کرد: «شاعر از نشاط ظاهری می‌ترسد. شاعر به ماتم یورش می‌برد. و ملال عقده‌ها و محدودیت. گوینده از محیط بسته می‌گریزد و می‌خواهد همه چیز مانند افق، باز باشد. محدودیت و آزاد نبودن، عقده‌ها و بغض‌ها را پدید می‌آورد.» سپس نویسنده‌ی کتاب «نفرات نیما و نظریه‌ی افسانه‌گردانی» به مورد آخر، ملال بی‌گناهی و بی‌عشقی پرداخت و افزود: «نمونه‌های عاشقانه در شعر فرج‌پور کم نیست. آن هم در سمت‌وسوی گناهانی چون عشق و شراب که با خود جامعه و قانون مذهبی و سوپرایگوی مذهب آنها را سرکوب می‌کند.»
در ادامه دبیر نشست از دومین منتقد، دکتر رحمان کاظمی برای نقد کتاب دعوت به عمل آورد. کاظمی در ابتدا با برشمردن غزل‌سراهای مطرحی چون حسین منزوی، شفیعی کدکنی، هوشنگ ابتهاج، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی بیان داشت که این افراد توانستند وزن‌های جدید در شعر استفاده کنند و هم تلفیق تازه‌ای از زبان نیمایی را در قالب شعر کلاسیک یا همان غزل استفاده کنند. «فروغ هم، زبان تازه‌ای دارد و هم ویژگی‌های شعر مدرن را آورده است. فرج‌پور توانسته هم زبان گفتار را وارد شعر کند و هم برخی ترکیبات زندگی مدرن را بیاورد و هم ملال تمدن را از طریق عناصر شهری نشان بدهد. ملال هم به این خاطر است که نمی‌تواند حرکت کند. یک دلیلش زندگی شهری است و می‌توان به ساختار فرهنگی هم اشاره کرد که اجازه نمی‌دهد عاشقان رشد کنند.» سپس این منتقد به دو استعاره‌ی مفهومی در شعر فرج‌پور اشاره کرد و افزود: «زندگی سفر است و دومی زندگی شکفتن است.  البته استعاره‌های دیگری هم وجود دارند.» سپس او به فرم اُرگانیک پرداخت و بیان داشت این فرم در مقابل فرم مکانیکی مانند پرنده‌ای در حال پرواز است در برابر اسکلت پرنده. اولی اوج می‌گیرد و دومی حرکت نمی‌کند. «پس ما در فرم اُرگانیک باید حرکتی را از آغاز شعر مشاهده کنیم. چند نوع حرکت داریم: درختی، حلقوی، تودرتو، کلاف‌مانند؛ هر کدام حرکتی هستند که از آغاز وجود دارند.» سپس این منتقد ویژگی‌های نیمایی غزل نو را برشمرد: زبان گفتار، کاربرد زبان معیار و تجربه‌های فردی، کاربرد لحن‌ها، حالت وصفی و روایی، دکلماسیون طبیعی کلام. سپس کاظمی افزود که اگر شاعری قدرت احضار کلمات داشته باشد، سطوح خیالی و اندیشگی‌اش بالا می‌رود. «چون اندیشه مستقل از زبان نیست. شاعران بزرگ، قدرت احضار واژگان را دارند.

شاعران امروزه باید رمان و داستان‌های بسیاری بخوانند.» سپس این منتقد به بینامتنیت اشاره کرد و بیان داشت که این نظریه می‌گوید آنچه در سنت است را بازآفرینی کنید، حرفی تازه بر آن بیفزایید و آن را به گفت‌وگو وادارید: این یعنی افسانه‌گردانی که نیما همین را در افسانه خطاب به حافظ می‌گوید.
در پایان نشست، پرسش و پاسخی میان منتقدان و حاضران شکل گرفت و سعید فرج‌پور اشعار منتشرنشده‌اش را قرائت کرد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.