یکشنبه, 25 آذر 1403 Sunday, 15 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44669 تعداد نوشته های امروز : 7 تعداد دیدگاهها : 2502×
از خدا می‌خواهم مجبور نشوم با استناد به قانون فاجعه‌بار حجاب، رایی صادر کنم / ‏این قانون برای ایران ننگ است!
12 آذر 1403 ساعت: 16:38
شناسه : 294923
8
یک قاضی: یک بازپرس دادسرای جرایم رایانه‌ای تهران با عنوان این‌که قانون‌نویسان زندگی در سرزمین مادری‌مان را "کیفر" محسوب کرده‌اند، نوشت: از خدا می‌خواهم مجبور نشوم با استناد به قانون فاجعه‌بار حجاب، رایی صادر کنم.
منبع : اختبار
پ
پ

امین تویسرکانی؛ بازپرس دادسرای جرایم رایانه‌ای تهران در صفحه شخصی خود نوشت:

قانون حجاب و عفاف را خواندم و در بهت فرو رفتم.

از میان صدها انتقادی که به اساس و جزئیات این قانون وارد است، فقط می‌خواهم از یک نکته بگویم که بیش از همه غمگین، یا بهتر بگویم خشمگینم کرد. در این قانون دوازده مرتبه «ممنوعیت خروج از کشور» به عنوان مجازات تعیین شده است.

«مجازات» ممنوعیت از خروج از کشور؟ درست می خوانم؟ در قوانین ایران بی سابقه است که ممنوعیت خروج از کشور یک «کیفر» باشد. تا کنون در قوانین ممنوعیت خروج از کشور یک اقدام مقدماتی برای دستیابی به متهم برای محاکمه یا جلوگیری از فرار متهم بوده که امری قابل پذیرش و در دنیا نیز رایج است، اما مگر می شود ممنوعیت خروج از کشور را یک مجازات بدانیم؟ متأسفانه آری؛ بر اساس این به اصطلاح «قانون»، شما مرتکب جرمی می شوید که مجازات آن ممنوعیت خروج از کشور است یا به عبارتی شما مجرمید پس مستحق زندگی اجباری در ایران هستید!

آقا و خانم نماینده، آیا زندگی در ایران مجازات است؟ زندگی در ایران، سرزمین مادری‌مان، هم ردیف زندان و جزای نقدی و شلاق و تبعید و اعدام است؟ آیا شما این قدر از ایران بیزارید که زندگی بین خلیج فارس تا دریای خزر را یک نوع کیفر می‌دانید؟

من از آن وطن پرستانی نیستم که بگویم ایران بهشت است و غیر آن جهنم ولی من ایران را دوست دارم، دوست داشتنی از جنس خاطره، از جنس چغازنبیل و گنبد سلطانیه، با طعم گز و قطاب و نان برنجی با رنگ عکس های سیاه و سفید خرمشهر و آبی فیروزه ای میدان نقش جهان؛ ولی حالا شما اسم این دوست داشتن را گذاشته اید مجازات؟ مرا و هم وطنانم را به وطن خودمان تبعید می کنید؟

امیدوارم و از خدا می‌خواهم که به عنوان قاضی هیچگاه مجبور به صدور حکم به استناد این قانون فاجعه بار نباشم، اما به فرض محال و خدایی ناکرده اگر چنین شد، من قاضی باید به متهم چنین بگویم: شما را به لحاظ ارتکاب فلان جرم به دو سال زندگی اجباری در ایران، بزرگترین میراث مشترک مان مهد زبان قند و شکر پارسی محکوم می کنم!

آقایان و خانم های نماینده که مسئولیت تصویب چنین قانون تأسف آوری بر عهده شماست، شاید شما زندگی در ایران برایتان مجازات است، ولی من و خیل بزرگی از ایرانی ها زندگی داخل این مرزها را دوست داریم و با اراده زیستن در این خاک را انتخاب کرده ایم.

به ما بسیار بر می خورد و برایمان خفت بار است که زندگی در ایران را که حق و آرزوی ماست، به عنوان مجازات در نظر گرفته اید کاش بفهمید که این قانون برای ایران ننگ است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.