دیشب شب وفات بزرگ زنی که پاره تن پیامبر و امابیها خوانده می شد. در جستجوی حرفی متفاوت از مناسک مرسوم این ایام بودم. چرا که من فاطمه را به گونه ای دیگر شناختم. کرامت و منزلت او را در نزد پدر، همسر و فرزندان و صدای رسای او را در نقد بی عدالتی ها و بدعهدی ها و نگاه انسانی او را نسبت به همنوعانش و نیز سعی و تلاش او را برای رشد یافتن در زمانه ای که زن بودن به قدر کفایت عیب قلمداد می شد، می شناسم و در عجبم که چرا نواندیشان و تریبون داران ما به این وجوه رشد یافته او به قدر نیاز این زمانه نمی پردازند.
او که در دامان پیامبر حکمت آموز و مکتب قرآن حکیم پرورش یافت و در قالب و سبکی ادبی شبیه به سبک قرآن ،به بیان حکمت های الهی در توحید و آفرینش جهان و خلقت انسان و بعثت پیامبر و حکمت قرآن و قوانین و احکام پرداخته است. خطبه های حضرت فاطمه (س) تبلوری از آشنایی او به شرایع و قوانین الهی و رشد یافتگی بی نظیر اوست.بی دلیل نبود که پدر او را پاره تن خود و ام ابیها می خواند.
میبینیم که در کلام حکمت آموز فاطمه(س)که تفسیر آیه 213 از سوره بقره است، چگونه این تکامل به رخ کشیده می شود: “و خواست وی را برای امضاء و اجرای حکمش و تنفیذ مقدرات حتمیش. پس دید که امت ها فرقه فرقه شده اند در دین ها، گروهی در حال اعتکافند بر گرد آتش ها و گروهی عبادت کنندهاند برای بتها و گروهی خدا منکرند با اینکه او را میشناسند. خداوند روشن ساخت با نور محمد ظلمت ها را و کنار زد تیرگی ها را و برطرف ساخت از جلوی دیدگان ابرها را. او قیام کرد در میان مردم با مشعل هدایت و آنان را رهایی داد از دره ضلالت و چشمانشان را بینا ساخت از کوردلی و آنان را رهنمون گشت به دین پایدار و دعوتشان کرد به راه راست. سپس جان او را به سوی خود گرفت با رأفت و اختیار و رغبت و ایثار. و سرانجام محمد(ص)از رنج این سرای آسوده شد و هم اکنون قرار گرفته است در میان فرشتگان ابرار و خشنودی و رضوان پروردگار غفار و مجاورت و همسایگی فرمانروای جبار.
درود خدا بر پدرم پیامبر او و امین او بر وحی و برگزیده او و انتخاب شده او از میان خلق و شخص مورد رضایت او. و سلام بر او باد و رحمت خدا و برکات او.”
وجوه شخصیتی دیگر فاطمه را باید در چگونه زیستن او جستجو کرد. چگونه زیستنی که میتواند پیام روشنی برای زنان امروز باشد. نگاه متعالی مکتبی که هم زمان با تولد او کوثر را به فرستاده حق تعالی و مسلمانان هدیه کرد. جایگاه او در نزد امام اول شیعیان آنقدر ارج داشت که با بودن پدری چون علی(ع) پیامبر فرزندان او را بنی فاطمه می نامید.
به تعبیر دکتر علی شریعتی در کتاب «فاطمه فاطمه است»: چهره فاطمه چهره ای است که اگر درست ترسیم شود، اگر آنچنان که واقعا بوده، آنچنان که واقعا می اندیشیده، سخن می گفته، آنچنان که در شهر نقش داشته، در خانه نقش داشته و در مبارزه اجتماعی نقش دیگری داشته، در تربیت فرزند نیز نقش معجزه آسای دیگری دارد. اگر ابعاد بزرگ ماورایی اش برای این نسل تصویر و معرفی بشود، هر انسان دوستی که وفادار به ارزش های انسانی و معتقد به آزادی حقیقی انسان است، معتقد می شود و آن را به عنوان بزرگترین تصویر و الگو خواهد پذیرفت.»
براستی هیچ کلمه ای مانند «فاطمه» نمی تواند توصیف گر پاره تن پیامیر باشد.
السلام علیک یا ام ابیها
ثبت دیدگاه