چند وقتی بود که کیهان کاری به شبکه نمایش خانگی نداشت اما حالا به بهانه یک گزینه در بین سوالات یک مسابقه تلویزیونی بار دیگر شمشیرش را علیه آنها تیز کرده است:«چندی قبل در یک مسابقه که سکوی فیلیمو برای مخاطبانش برگزار کرد، در بین گزینههای یک سؤال، گروه مقاومت حشدالشعبی عراق، یک گروه تروریستی لقب گرفته بود! هرچند که سکوی فیلیمو در این باره توضیحی را منتشر و اعلام کرد: «حدود ۲ هزار سؤال برای مسابقه گنج فیلیمو طراحی و منتشر شد، ضمن عذرخواهی بابت خطای پیش آمده در یکی از گزینههای یکی از سؤالها، باید بگوییم که این سؤال در همان روز اول کمپین از روی سایت حذف شد و اکنون ۱۲ روز است که اصلاً وجود ندارد.» با فرض درست بودن این ادعا و صداقت دستاندرکاران فیلمو اما روند کلی سکوی فیلیمو در سالهای اخیر گویای «نفوذ» و «ولنگاری فرهنگی و رسانهای» در این سکوی ارائه دهنده فیلم، برنامه و سریال است. از نمایش فیلم های خارجی مبلغ فرقهها و اندیشههای انحرافی گرفته تا آثاری با تبلیغ هولوکاست، تولید سریالهای خشونتآمیز و مروج سبک زندگی مخرب و…»اگر جای کیهان بنشینیم صدا و سیما گافها و اشتباهات بسیار بزرگتری داشته اما چرا این دوستان به جلیلی-جبلی که میرسد نطقشان کور میشود و همیشه به سمت دیگری غش میکنند؟ انحصار طلبی و رانتخواری دردهای بزرگی است که به این سادگی درمان نمیشود.
شواهد نشان میدهد دست کم در بخشی از نیروهای نزدیک به حاکمیت اصل مذاکره با امریکا پذیرفته شده است و آنها در پی کنترل تبعات این مذاکره احتمالی هستند. نمونه آن تیتر اصلی امروز روزنامه جوان است. این روزنامه نوشته:«اگر بخواهیم با امریکا مذاکره کنیم، فقط ادعای دولتها که ما امریکا را خوب میشناسیم، کافی نیست. هرچند در گذشته ثابت شد که این ادعا صادق هم نبوده است. یک مذاکره موفق مذاکرهای است که ماهیت امپریالیستی امریکا در آن برای جامعه تفهیم شده باشد. مسئله شناخت مردم بهویژه جوانان از امریکا مهمتر از شناخت دولتمردان است. توافق ایران با امریکا توافق دو دولت نیست، توافق دو کشور است. سود و زیان آن به دو ملت میرسد. اگر شناخت حقیقی از ماهیت امپریالیستی امریکا که اکنون با ادعاهای سلطهجویانه ترامپ بر کشورهای دیگر عیانتر شده است، برای جوان ایرانی به دست نیاید، فردا که توافق ناقص یا مردود دیگری با امریکا انجام شد، جوان ایرانی به دلیل همین شناخت ناکافی، شکست در مذاکرات را به گردن دولت ایران و حتی به گردن فرهنگ ایرانی و هویت ایرانی میاندازد و این شکست فاجعهبارتر از شکست در یک مذاکره است.»
همزمان با اجرا شدن پروژه دفاع از زاکانی در توییتر او خود نیز دست به قلم شده و در روزنامه همشهری عملکردش را تشریح میکند. البته وقتی خود را مجبور کنی با برخی کلمات جملهسازیهای بیربط انجام دهی لاجرم قافیه هم تنگ میآید و مثلا عنوان «دانشبنیان» را به عنوان یک صفت برای مردم برمیگزینی! این بخش از نوشته زاکانی جالب است:«شهر تهران، شهر مردم آگاه، فرهیخته و دانشبنیان است و بیشترین تعداد دانشگاههای کشور، استادان و دانشجویان و شرکتهای دانشبنیان را در خود دارد. بدیهی است در چنین شهری هم ارائه مطلوب خدمات به مردم شهر باید بر پایه هوشمندسازی و فناوری انجام گیرد و هم شرایط مناسب برای زیست و شبکهشدن نخبگان شهر فراهم شود. بنابراین شهرداری تهران در تحول فناورانه و دانشبنیان با هدف دستیابی به شهر هوشمند و تحقق راهبرد «تقویت علمی، توسعه فناوری و هوشمندسازی» برنامههای عملیاتی متعددی را طراحی و پیگیری کردهاست»بله عزیزان تهران، شهر مردم دانش بنیان است. حالا اینکه مردم چطور دانشبنیان میشوند سوالی است که لابد شهردار تهران جوابش را میداند.
ثبت دیدگاه