نفاق یا وفاق تیم قالیباف؟

این ایراد نه به قالیباف، اما به هواداران و تیم نزدیک او وارد است که برداشتشان از «وفاق» گویی «نفاق گونه» است. تاجایی که اگر دولت ذره ای توجهی داشته باشد باید در مقابل آنها با چشمان باز بخوابد.

در جریان افشاگری جلسات وحدت میان قالیباف، سردار قاآنی و سعید جلیلی در مشهد، نکات فراوانی برملا شد که باید به فراخور به آن پرداخت. از جمله دخالت علنی نظامیان در سیاست که همین جلسه نشان میدهد تا چه اندازه برای آنها سیاست اهمیتش بیشتر از «میدان» بود که آن را رها کردند. همچنین واضح میشود چرا در زمان سقوط سوریه جریان نزدیک به جلیلی در فضای مجازی به قاآنی حمله کردند.

با این حال؛ نکته ای که اینجا به آن می پردازیم، مساله «وفاق» و «نفاق» جریان قالیباف است. تیم نزدیک به قالیباف روایت تماس سیدحسن نصرالله با سعید جلیلی را تکذیب کرده اما حضور فرمانده سپاه قدس را نه تنها تکذیب نکرده، بلکه اظهاراتی دارند که نشان میدهد با کسانی که ادعاهای تماس سیدحسن نصرالله را داشتند از یک چشمه آب می خورند.

مغز استدلال آنهایی که بحث تماس سیدحسن نصرالله را بیان می کردند این بود که شهیدنصرالله در تماس با جلیلی گفته بود که کنار برود تا قالیباف رئیس جمهور شود و اگر دولت دست جریان رقیب (بخوانید پزشکیان) بیفتد، محور مقاومت نابود میشود. درعجب و شگفتی اینکه سعید جلیلی طرح بحث محور مقاومت در آن جلسه را تکذیب می کند، اما جریان قالیباف اصرار دارد که این حرفها زده است.

کانال «نواصولگرایی» نزدیک به تیم قالیباف در یادداشتی در این باره نوشته: «چرا رجانیوز درباره دستورکار آن جلسه صحبت نمی‌کند. آقای قاآنی در میانه‌ی جنگ به این جلسه آمده است که چایی بنوشد و برود؟ آیا موضوع جلسه، چیزی غیر از انصراف یکی از این دو نامزد بوده است؟ حالا طرفداران جلیلی باید بگویند که دستور جلسه چه بوده است؟ ضمن اینکه رجا می‌گوید درباره مقاومت سخنی گفته نشده، با عقل سلیم نمی‌خواند. سردار جبهه مقاومت در میانه‌ی جنگ منطقه‌ای مقاومت در آن جلسه بوده و سخنی در اینباره بیان نشده؟»

سئوال این است که آیا قالیباف و تیم او معتقدند که مسئولیت شهادت اسماعیل هنیه، سردار نیل فروشان، سیدحسن نصرالله، انفجار پیجرها و در نهایت سقوط اسد در سوریه با مسعود پزشکیان است؟ آیا پیروزی او در انتخابات و تشکیل دولت توسط او باعث این وقایع شده است؟ اگر این طور است، وفاق با پزشکیان چه معنایی دارد؟ وفاق با کسی که او را مسئول چنین وقایعی می دانید و در واقع او را شریک جنایت های علنی و آدمکشی های صهیونیست ها معرفی می کند، آیا «نفاق» نیست؟ قرار دادن مهرهای بی شمار در میانه همین دولت در سطوح وزرا و معاونان و طرح ادعای وفاق آیا «صادقانه» است؟

انتظار این است که قالیباف حلقه های نزدیک به خود را مدیریت کند تا تصویری «نفاق گونه» از رفتار او به جامعه ارائه نکند. در غیر این صورت با این وضعیت آنچه بیشتر از وفاق به چشم می آید، نفاق است. نفاق برای بهره بردن بیشتر از سفره دولت.