یکشنبه, 25 آذر 1403 Sunday, 15 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 44669 تعداد نوشته های امروز : 7 تعداد دیدگاهها : 2502×
آقای استاندار حرکت کنید لطفا، وقتی نمانده است !
20 فروردین 1395 ساعت: 20:40
شناسه : 3227
7

آقای استاندار حرکت کنید لطفا، وقتی نمانده است ! بامردم/قاسم خوش سیما تنها چهارده ماه دیگر به عمر دولت اصلاح طلبی شیخ حسن روحانی – در دور نخست – زمان مانده است. مردی که با ورودش به جرگه ی نامزد های یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، کمتر کسی او را بخت اصلی تصدی این […]

پ
پ

قاسم خوش سیماآقای استاندار حرکت کنید لطفا، وقتی نمانده است !

بامردم/قاسم خوش سیما

تنها چهارده ماه دیگر به عمر دولت اصلاح طلبی شیخ حسن روحانی – در دور نخست – زمان مانده است. مردی که با ورودش به جرگه ی نامزد های یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، کمتر کسی او را بخت اصلی تصدی این پست طلایی مملکت می دانست. کسی که در کشاکش تبلیغات آن روزها ، با نشان دادن کلید معروفش عنوان نمود طی صد روز بر قسمتی از مشکلات اقتصادی کشور فائق خواهد آمد اما مردم عادی این جملات را زیادی جدی نگرفتند،همچنان در پی گرفتاری های خود دویدند و البته اکنون نیز می دوند.
حسن روحانی 34 ماه پیش زمانی دولت را از ” محمود معروف ” تحویل گرفت که کشور از لحاظ روحی روانی یکی از بدترین روزهای عمر خود را تجربه می کرد. بی انضباطی های وسیع مالی دولت در اوج فروش طلایی نفت – که هنوز پرونده های آن در دادگاهها دست به دست می شود – تورم فوق سنگین، کاهش وحشتناک ارزش پول ملی، بالا رفتن یک شبه قیمت فلزات گرانبها و مسکن، رکود سخت اقتصادی، آغاز سرد و خشک تحریم های بین المللی و هزار درد بی درمان دیگر همه خنجرهای سمی بودند که گرده مردم عادی جامعه را زخمی می کردند. نابسامانی های وسیع عمومی که البته تاریخ خواهد نوشت صفر تا صد آن را هرگز نمیتوان به گردن محمود انداخت هرچند او در این میان به عنوان سر تیم دولت، بی تقصر نبود.
برهم زدن تمرکز دولت در سال آخر دست به دست شدن قدرت، در فرهنگ مدنی کشور ما پروسه غریبی نیست. صدای ساز ملودی درام اجتماعی که اکنون برای دولت اصلاحات نیز در حال کوک شدن است و دولتها در آخرین سال تصدی خود باید بدانند که بیشتر توانشان مصروف همین داستان خواهد شد. فشارهای داخلی و آتش بیاری های اپوزیسیون خارجی که بیشتر در سال آخر حضور دولتها با دست گذاشتن بر روی نقاط ضعفشان، آب ها را برای مقاصدی معلوم گل آلود می نمایند و این مسئله برای دولتی که خود از کاندیداهای دور آتی نیز باشد بسیار سنگین تر آب خواهد خورد.
اما با گذر از مقدمه طولانی فوق که بی ارتباط با تیتر این مقاله نخواهد بود موضوع مهم آن است که دولت روحانی بیشتر از نیمی از وقت خود را برای ساماندهی اوضاع سیاست خارجی و تنها ترک دادن دیوار بلند تحریم ها صرف کرده است و بی شک به روند تلاشهای ایشان و همکارانشان نیز احترام می گذاریم. گفتگوهای فرسایشی با قیمتی گران برای مردم، که شاید روزگاری به این نتیجه برسیم مردم سرزمین نفت، گاز، ثروت و هوش جهان، همیشه در تحریم بوده و خواهند بود و کاش جای فرصتی که برای صحبت با بد عهدان جهان گذاشتیم به خودمان اعتقاد داشتیم و می دانستیم می بایست ثروت های بی پایان ” خودمان ” را در یابیم. پروسه نفس گیری که باز عنوان می نمائیم تلاشهای دولت در همین خصوص بر کسی پوشیده نخواهد ماند اما به قول رهبر فرزانه نظام، این رفت و آمدها سودی برای مردم کف جامعه نداشته است و این واقعیت محض چنین داستانی است.
اما گذشته از مسئله امیدوار کننده برجام و ناامیدی های پسا برجام ” نکته مهم ” عدم اقبال عمومی روحانی در صحنه اقتصادی و اختصاصا تامین معاش مردم عادی کشور است. توقف لجام گسیختگی در رشد نرخ تورم اتفاق افتاده است اما این چیزی نبود که مردم عادی را راضی کند. مردم متوسط و روبه پایین کشور که درصد بسیار بزرگی از جمعیت را تشکیل می دهند انتظار داشتند ضمن به حرکت افتادن چرخ های زنگ زده تولید، بستن مرزها به سوی اجناس کپی شده ی چینی، نجات مردم از چنگال بانک هایی با سود و جریمه سی درصدی وساماندهی به بازار پولی کشور، اتفاق مثبتی در رنگ سفره شان ایجاد شود، اما واقعیت این است که تیم اقتصادی دولت و در راس آنها بانک مرکزی، همچنین وزرای اقتصادی درایت لازم برای برون رفت از اوضاع موجود را به مردم نشان نداده اند و از کلید معروف حاج حسن هم کماکان خبری نیست که نیست.
سخن به درازا نکشد. جناب آقای استاندار شما نماینده عالی همین دولت تدبیر و امید در استانی هستید که مملو از ثروت اما لبریز از مشکلات است. نرخ بالای بیکاری، هدر رفت منابع مالی در بخش دولتی، تالابی ثروت ساز که حالا به سرنوشت دریاچه ارومیه تبدیل شده است، برنجی که تنها دلیل تولیدش، عادت و ناچاری کشاورزان نجیب است در غیر این صورت صرفه اقتصادی ندارد،عدم اهمیت عملیاتی به مشکلات بخش خصوصی، بازار کساد فرهنگ و آموزش عالی،عدم ارتباط منطقی کریدور گیلان با دروازه اروپا، فلاکت چای ، الوداع با ابریشم، آلودگی ماهیان خزر و باز هزار درد بی درمان دیگر، همگی تلی از مشکلاتی هستند که همچنان دست نخورده باقی مانده اند و گویی کسی به کسی نیست وقتی عملکرد ها برای مردم، ملموس و نباشد.
جناب آقای استاندار حال که آفتاب صبح، گرممان نکرده با تردید مقابل آفتاب عصر نشسته ایم. سه چهارم از عمر دولت گذشت و ما لااقل دراستان خودمان هیج بارقه ای از بهتر شدن اوضاع معاش مردم عادی را شاهد نیستیم. بیشتر شدن فاصله بین برخی اغنیای دولتی و ضعفای یک لا قبا، نگران کننده است و گامهای قرص و محکمی در بحث اقدام و عمل پیرامون اقتصاد مقاومتی نیز به چشم و گوش نمی رسد.
اینجاست که همان اکثریت ضعیف و روبه پایین جامعه هنوز روز شماری میکنند تا به همان چهل و چند هزار تومان احمد نژادی برسند و بگویند خداوند پدر همان را بیامرزد. ناکامی های اقتصادی دولت در مدت سه چهارم از عمر خود سبب شده است جامعه، دیگر بار گوش هایش را به سمت صدای پای احمدی نژاد تیز کند. صدای پای کسی که اعتقاد دارد ما نمی توانیم به مردم عادی ماهیگیری بیاموزیم، همان بهتر که ماهیانه یک ماهی برایشان ” واریز ” کنیم و هر از گاهی هم کمی ” اشبل اضافه ” به آن بیافزائیم تا صدای کسی در نیاید.
جناب آقای استاندار بی شک نام شما به مانند دیگر متولیان این استان در دفتر جاودانه ذهن مردم برای همیشه به یادگار خواهد ماند و قطعا دولت نیز منتظر حرکت های شما و همکارانتان برای انعکاس توانمندی های استان حوزه استحفاظیه تان به تهران است. شما و تیم همکارانتان که امیدواریم از شایسته ترین های استانمان باشند لازمست بدانید که آدمی توانایی مبارزه با همه ی پیرامون خود را دارد مگر ” جبر زمان ” که هیچ انسانی قادر به جدال با آن نیست. شمارش معکوس برای پایان دوره نخست دولت تدبیر و امید آغاز شده است و سرعت آن نیز بسیار بالاست. جایی که حتی با نشنیده گرفتن صدای پا و کفش شماره39 احمدی نژاد، هیچ تضمینی وجود ندارد که جنابعالی – حتی با روی کار آمدن مجدد روحانی – باز هم استاندار بمانید بنابراین عقل حکم می کند خود و زیر مجموعه مدیریتی تان را کمی از کت و شلوارهای خشک، دیسپلین و عینک های فتوکرومیک مخصوص ژست مدیریت خارج نموده و با آمدن به میان مردم، لااقل دلایل دردهایشان را برای تهران تفهیم نمایید.
یکی از دلایل اصلی مشکلات مردم در همه کشورمان، زیاده خواهی تمام بانکها در اخذ سود خانمان برانداز و ضد تولید است. بانکها و منابع پولی کشور در خدمت مردم عادی نیستند و شما همین موضوع را به عنوان یکی از استانداران کشور و به عنوان مشکل شماره یک اقتصادی برای دولت اثبات کنید و بفرمایید کشاورز زادگاه مادریتان بدون دریافت تسهیلات با سود عاقلانه، چه روزگاری دارد و تک و تنها در بازار بی کسی ها چه تاولی بر دستان تنهایش هویدا شده است.
احیای ثروت های بیشمار استان چه در بخش داخلی و چه ظرفیت های بین المللی طلب ما باشد اما با ابلاغ سلام این مردم خونگرم به دولت مرکزی، به آن عزیزان اعلام فرمایید هیچ راهی جز اقدام و عمل در حوزه استراتژیک فرماندهی اقتصاد مقاومتی وجود ندارد و کلید مشکلاتمان در بازوان کارگرانمان، هوش دانشمندانمان، بوته های چای و شالیزارهای برنج مان است و هیچ کلیدی در خیانهای لوزان سوئیس پیدا نخواهد شد.
شتاب کنید جناب استاندار،وقت تنگ است.


پایگاه خبری تحلیلی با مردم :انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.