آشکار شدن برخی آثار ناکارآمدی مدیریت شهری در جریان مشکلات ناشی از بارش برف أخیر در شهرهای استان گیلان بهانه ای شد تا برخی از مخالفان دولت از این نمد کلاهی برای خود ببافند و به بهانه مدیریت ضعیف استانی در مقابله با بحران اخیر، وزرای کشور، راه و شهرسازی و نیرو و البته در نهایت دولت اعتدال را زیر سوال ببرند!
بر این اساس آقای اسدالله عباسی، رئیس مجمع نمایندگان گیلان ضمن گلایه شدیدی از برخی دستگاههای اجرایی استان از پیگیری مسئله و انتقاد از برخی وزرا در مجلس به همراه همکارانش خبر داد! وی در ضمن از رسانه ها خواست که محافظه کاری را کنار بگذارند و از وضعیت مدیریتی در استان انتقاد نمایند! این واکنش ها در حالی صورت می گیرد که رسانه های استان و از جمله «پایگاه خبری تحلیلی اعتدال شمال» در سه سال اخیر بارها و بارها با انتشار گزارشها و تحلیل ها و یادداشتهایی درباره ناکارآمدی برخی از مدیران شهری تذکرات و انتقادات مکرری را منتشر نموده است.
از آن جمله انتقاد از تغییر و جابجایی نامناسب و غیرمنطقی برخی مدیران شهری(شهرداران) که بخش عمده ای از آنان از مدیران متعصب دولت پیشین و نیروهای ستادی شهردار تهران بوده و آزمون ناموفقی در مدیریت را در کارنامه دارند. چرا از این نکته غفلت می شود که در استان گیلان از گذشته های دور تا کنون مردم با مشکلات عدیده ای دست به گریبانند و قضیه ضعف «مدیریت بحران» منحصر به سال جاری نیست. وضعیت نامناسب آب شرب و فاضلاب شهری، فرسودگی سیستم و تجهیزات آبرسانی و برق رسانی، ناکافی بودن لوازم و تجهیزات مکانیزه شهری، اجرایی نشدن بسیاری از طرحها و پروژه هایی که در جریان سفرهای استانی دولت نهم و دهم بصورت فله ای تصویب شدند،عدم نظارت مستمر و کارشناسانه بر روند اجرای امور، توسط نمایندگان مجلس، ضعف و ناکارآمدی شوراهای شهری به دلیل فقدان برنامه ریزی و عدم نظارت و مانند آن از اموری هستند که فقط در چند روز بحرانی از آن سخن گفته می شود و بس!
وقتی پرسیده می شود که چه کسی باید پیگیر مشکلات زیرساختی شهر و شهروندان باشد، آیا مرجع پاسخ به این سوال کسی غیر از نماینده شهر و یا شورای شهر است؟! چرا این آقایان و دلواپسان! به جای اینکه خود در ردیف اول مقصرین بنشینند با فرافکنی قصورات خود را متوجه استانداری می نمایند ؟ راستی چه کسانی با چه اهداف سیاسی و کارشکنانه ، اصرار بر ابقای برخی مدیران ناکارآمد دارند؟ چرا با تعلیق و عزل شهردار املش توسط استاندار که بر اساس ماده ۱۳ تخلفات اداری صورت می گیرد، بلافاصله توسط برخی این اقدام صبغه ی سیاسی می گیرد؟! چنانکه که گویی همه ی مدیریت بحران برف أخیر به حضور این شهردار گره خورده است؟!! اما از آن سو بلافاصله در یک تسویه حساب سیاسی استعفا و عزل معاون عمرانی استانداری درخواست می شود!!؟ عجیب آن است که رییس مجمع نمایندگان استان همه مشکلات و مسایل زیر ساختی استان را به معاون عمرانی استان پیوند می زند!!؟ آیا مماشات با مدیران متخلفی چون شهردار املش خود بحران آفرین نیست؟ و آیا اساساً ریشه ی بحرانی چیزی غیر از عملکرد چنین مدیران متخلفی است؟!
دم خروس آنجا بیرون می زند که نماینده رودسر و املش پس از هجمه به مدیران دولت یازدهم می گوید: «انتظار میرفت در دهه مبارک فجر پروژههای ملی را در استان افتتاح میکردیم نه اینکه برای پروژههایی که طبق معمول و روال عادی که هر ساله بر اساس بودجه سنواتی اتفاق میافتد بخواهیم مانور سیاسی دهیم.» (!!؟) این نماینده ی محترم ظاهراً فراموش می کند که دوره ی مانور سیاسی و کلنگ زدن و افتتاح کردن بدون بودجه و تخصیص از نوع دولت احمدی نژاد به پایان رسیده است و هنوز مدیران و حامیان آن دولت به مردم توضیح نداده اند که تکلیف هزاران پروژه ای که بدون کارشناسی و تعیین اعتبار و بودجه افتتاح شده اند و مشکلات و بدهی های سرسام آور آن برای دولت یازدهم باقی مانده چه می شود؟!
اگر نمایندگان استان برخی وزرا را زیر سوال ببرند، آیا از این نمایندگان محترم پرسیده نخواهد شد که چرا تا کنون پیگیر مسایل مشکلات مدیریتی و زیرساختی استان و شهرشان نشده اند؟ امروزه کمتر کسی است که نداند مشکلات مدیریتی و اجرایی استان مسئله¬ی جدیدی نیست و ارتباط چندانی به دولت یازدهم ندارد. همواره در استان گیلان به دلایل مختلف از جمله اعمال سلیقه¬های جناحی و سیاسی، دخالت بی جای برخی عوامل غیر مسئول، فقدان وحدت و تشکل بین نهادهای اجرایی و نظارتی و مانند آن مشکلات در هر دولتی همچنان لا ینحل باقی می ماند!!
چرا مجمع نمایندگان گیلان پیش از این بر اساس وظایف نظارتی خود گزارشهای دقیق و روشنی از وضعیت زیرساخت ها و امکانات و منابع اعتباری شهرهای استان به دولت و مجلس و یا وزارتخانه های ذیربط ارائه نکرده اند؟ چرا مدیریت شهری و از جمله شوراهای اسلامی شهر به هیچکس پاسخگو نیستند و هیچگونه نظارت دقیق و مستمری بر روند کارهای آنان صورت نمی گیرد؟ آیا غیر از این است که جابجایی پی در پی برخی مدیران شهری، عملاً فرصت اشراف و احاطه بر حوزه های مدیریتی را از آنان می گیرد؟ ریشه های بحران مدیریت شهری در گیلان را ابتدا باید در درون استان جست و به چنین پرسشهایی پاسخ داد.
نمایندگان و برخی از مسئولین و مقامات ارشادی و فرهنگی نباید خود را خارج از دایره مدیران و مدیریت بحران ببینند و صرفاً به انتقاد و یا تهدید بپردازند! نمایندگانی که بنا دارند در مجلس، وزرای کشور، نیرو، راه و شهرسازی را زیرسوال ببرند، ابتدا باید خود و دوستان خود را زیر سوال ببرند که از گذشته تا حال چه کرده اند و چه می کنند که شهرهایشان تا این حد آسیب پذیر و بحران زده باقی مانده است!؟
قبل از آنکه با بحران های بزرگتر مواجه شویم باید با شناسایی ریشه های مشکلات مذکور، با قاطعیت و شفافیت به رفع آنها و اصلاح معایب اقدام کنیم.
منبع: اعتدال شمال | انتشاردهنده: علیرضا پرندوش
ثبت دیدگاه