به گزارش خبرگزاری بامردم؛ لحظاتی از ورود پسر جوان نگذشته بود که دختر نوجوان که حالت تهوع داشت همراه مردی از خودروی تاکسی پیاده شدند. راننده تاکسی نیز با مراجعه به فروشگاه در حال خرید آب معدنی بود که در همین لحظه دختر ریزاندام از دست آنان فرار کرده و با ورود به فروشگاه با صدای بلند خواستار کمک شد و ادعا کرد که این مردان قصد ربودنش را دارند.همین کافی بود تا صاحب فروشگاه و کارمندانش دو مرد را دستگیر کنند و پس از برداشتن شماره خودرو و سوئیچ تاکسی با پلیس ١١٠ تماس بگیرند.بدین ترتیب تیمی از مأموران کلانتری ١۶٠ خزانه با حضور در فروشگاه ٢ مرد را دستگیر کردند.هانیه که ١٧ سال دارد به مأموران گفت: ساعت ١٠ شب در منطقه میدان امام حسین (ع) منتظر تاکسی بودم و حتی چند خودروی شخصی نیز که به سمت میدان خراسان می رفتند جلوی پایم توقف کردند اما منتظر ماندم تا سوار بر تاکسی شوم .وی افزود: وقتی سوار تاکسی زردرنگ شدم مرد میانسال که پشت فرمان بود گفت که ابتدا این مرد جوان را در بزرگراه آهنگ پیاده میکنم و سپس شما را می رسانم و در مسیر نیز مسافر جوان با راننده درباره کار صحبت کرد و همه چیز عادی به نظر می رسید تا اینکه راننده اقدام به روشن کردن سیگار کرد.
مرد جوان که در صندلی جلو بود ابتدا به روشن بودن سیگار اعتراض کرد و سپس خواست تا برای دور بودن از دود سیگار در صندلی عقب بنشیند که این کار صورت گرفت و سپس پسرجوان خواست تا شمارهام را در اختیارش بــــگذارم که مخالفت کردم اما وی گوشی ام را گرفت و به شماره موبایلش زنگ زد، سپس سرم را گرفت و به پایین صندلی برد و در همان وضعیت به اذیت و آزارم دست زد.دختر نوجوان در حالی که اشک میریخت ادامه داد: خودرو در کنار خیابان توقف کرد و مرد جوان که علی نام دارد پشت فرمان نشست و مرد میانسال به سراغ من آمد و خودرو دوباره شروع به حرکت کرد.از ترس حالم بد شده بود به دنبال راه فرار بودم و از آنها خواستم تا برایم آب بخرند که در جلوی فروشگاهی ایستادند و مرد جوان برای خرید آب از خودرو پیاده شد و من نیز که حالت تهوع داشتم به این بهانه از خودرو پیاده شدم و همین بهترین فرصت برای فرار بود که داخل فروشگاه دویدم و کمک خواستم.پس از تحقیقات ابتدایی از ٢ مرد روز گذشته علی و بهمن برای تحقیق در شعبه هفتم دادسرای امورجنایی تهران پیش روی بازپرس سعید احمدبیگی قرار گرفتند.علی که ٢۴ سال دارد در همان ابتدا گفت: در منطقه شهدا مغازه پوشاک دارم و مدتی بود که برای رفتن به خانه ام از بهمن که راننده تاکسی است خواستم تا شبها به صورت دربستی مرا به قرچک ورامین ببرد.شب حادثه سوار بر تاکسی بهمن بودم که خواستم دختر نوجوان را که منتظر تاکسی است سوار کند. ابتدا اصلاً هیچ نیت شومی در ذهنم نداشتم تا اینکه در مسیر تصمیم به این کار گرفتم و میخواستم پس از پایان کارم او را به خانه شان برسانم و قصد آدم ربایی نداشتم.بهمن ۴۴ ساله نیز ادامه داد: حدود ۴ ماه است که علی را شبها به خانه شان می رسانم و زمانی که علی به خاطر دود سیگار به صندلی عقب رفت دیدم که به دختر نوجوان نزدیک شده و متوجه رفتارش شدم متأسفانه من نیز وسوسه شدم.
بنا بر این گزارش، تحقیقات پلیسی به دستور بازپرس سعید احمد بیگی از راننده تاکسی که مردی شیشه ای است و همدستش از سوی مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
ایران
ثبت دیدگاه