به نظر من دولت آقای روحانی در زمینهی سیاست داخلی میتوانست بهتر عمل کند. البته محدودیتهایی نیز در انتخاب کابینه و وزرا داشته است. ولی هرچقدر از ابتدای دولت فاصله میگیریم، میبینیم به یک هماهنگی و تعاملی بین استانداران و فرمانداران رسیدهایم. در مجموع اگر بخواهم به سیاست داخلی آقای روحانی بهعنوان یک اصلاحطلب نمره دهم، بهترین نمره شاید از پانزده بالاتر نرود.
به گزارش «بامردم»، سایت «موج سوم» متعلق به ستاد جوانان حامی روحانی در گیلان نوشت: این سایت در نظر دارد روزانه با فعالین ستاد دکتر روحانی در استان گیلان گفتوگو و نظراتشان را پیرامون انتخابات پیش رو منتشر کند. این شماره پای صحبت «سارنگ حسنپور»، رئیس ستاد جوانان دکتر روحانی در استان گیلان نشستیم که حاصل این گپوگفت کوتاه را در ادامه میخوانید:
در ابتدا کمی دربارهی ضرورت شرکت در انتخابات و علت حمایت ازدکتر روحانی شرح دهید.
برای شرکت در انتخابات نیاز به تحلیلی از وضعیت گذشته داریم. وقتی ما عواقب نتیجهی انتخابات گذشته را در نظر بگیریم، به این جمعبندی میرسیم که باید حتما در انتخابات حضور موثر و فعالانه داشته باشیم. این نشان میدهد که جامعهی ما به یک رشد و پویایی و به یک باوری رسیده که باید در انتخابات حضور پیدا کنیم و این حضور آگاهانه رشد جامعه را نشان میدهد. به چه دلیل؟ به این دلیل که هر زمانی که در انتخابات شرکت نکنیم فضا را برای جناح مقابل آماده میکنیم. البته نمیخواهم این دیدگاه را بهکار ببرم که جناح رقیب دل در گرو این کشور و جمهوری اسلامی ندارد، ولی حداقل برنامههایشان برای کشور مناسب نخواهد بود و ممکن است کشور را به قهقرا ببرد. اینجاست که اهمیت شرکت در انتخابات معنا پیدا میکند. هر زمانی که مردم در انتخابات شرکت کردند ما توانستیم موثر باشیم. در واقع مصداق جمهوریت در اینجا معنا پیدا میکند و از اینجا نشات میگیرد که جمهوریت یعنی قلب مردم، یعنی حضور مردم. چرا که با حضور مردم این انتخابات معنا مییابد.
شما به عنوان رئیس ستاد جوانان و عضوی از جامعهی اصلاحطلبان استان، استقبال مردم را از این جریان ریشهدار و حامی آقای روحانی، چطور میبینید؟
الحمدالله مردم استقبال خوبی از جریان اصلاح طلبی دارند و حامی و پشتیبان این جریان هستند. حتی مردم حضور اصلاحطلبان را در فرایند مدیریت کشور بهتر میدانند. همچنین اصلاحطلبان سعی دارند در راستای خواستههای مردم گام بردارند. هروقت صحبت از تحریم انتخابات شده، کشور در وضعیت مساعدی قرار نگرفته است، و از اینجاست که مشارکت مردم تاثیرگذاری خود را نشان میدهد. در صورت عدم حضور مردم پای صندوقهای رای، تنها یک گروه خاصی از جریان اصولگرایی رای پایهای را دارا هستند و نمیتوانند نمایندگی کل آرای جامعه را داشته باشند تا بهعنوان رای مردم شناخته شوند. این ایراد به جریان اصولگرایان نیست، این جریان رای خودش را در انتخابات مجلس شورای اسلامی سازماندهی کرد و مشخص بود که تمام آرایشان ۵۰ هزار رای در انتخابات دور اول و دوم بود. پایگاه رایشان در رشت همینقدر است. اما تنها نمایندهای که در دور دوم راه پیدا کرد نمایندهی لیست ما بود. جریان اصلاحطلبی کاری کرد که رایهای خاکستری را به صندوقهای رای سوق دهد. همهی این دلایل کافی است که باید به سمت صندوقهای رای برویم که بتوانیم جلوی تحجر و سقوط کشور به بنبست را بگیریم.
به نظر شما چه وعدهها و برنامههایی در این دوره کارساز خواهد بود؟
جامعهی ما دیگر تحمل شعارهای پوپولیستی را ندارد. وعدههایی که باعث شود ما فقط امروزمان را بگذرانیم، فایدهای ندارد. کشور به برنامهریزی بلندمدت نیاز دارد. این سرمایهی عظیمی که در کشور وجود دارد فقط متعلق به ما نیست بلکه به آیندگان نیز تعلق دارد. حالا دولت اصولگرا باید پاسخگو باشد. همانطور که اصولگرایان انتظار دارند ما توضیح دهیم، خودشان نیز باید برایمان وضعیت را روشن کنند. سرمایههای ما کجا رفت؟ درآمدهای نفتی ما کجا رفت؟ صادرات ما چقدر توانست افزایش پیدا کند؟
در عرصهی سیاست داخلی عملکرد دولت دکتر روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من دولت آقای روحانی در زمینهی سیاست داخلی میتوانست بهتر عمل کند. البته محدودیتهایی نیز در انتخاب کابینه و وزرا داشته است. ولی هرچقدر از ابتدای دولت فاصله میگیریم، میبینیم به یک هماهنگی و تعاملی بین استانداران و فرمانداران رسیدهایم. در مجموع اگر بخواهم به سیاست داخلی آقای روحانی بهعنوان یک اصلاحطلب نمره دهم، بهترین نمره شاید از پانزده بالاتر نرود. در جاهای مختلف شاهد انتخاب استاندارها و فرماندارهای خوب در دولت روحانی بودیم. فرماندارانی نیز هستند که در راستای دولت عمل نمیکنند، و بیشتر از اینکه به دولت کمک کنند، منتظر این هستند که دولت آقای روحانی ترخیص شود و دولت خودشان سر کار قرار گیرد. در بدنهی اداری هم وضعیت ما به همین صورت است. اما این پیامی برای دوستان اصولگرا دارد که آقای روحانی اخلاق سیاسی را رعایت کرد و در جایی که آرای خود را از بدنهی اصولگرایی گرفته، به نسبت بسیار بیشتر پستها و مناصب را در اختیار اصولگرایان قرار داده ولی این اخلاق سیاسی پاسخ درخوری از طرف جریان اصولگرایی برای آقای روحانی در پی نداشته و برعکس این اتفاق برای جریان اصلاحطلبی رخ داده است. همه میدانیم که در سال ۹۲ با پیام مستقیم آقای خاتمی، آقای عارف در انتخابات حضور پیدا کرده بود، به نفع روحانی انصراف داد ولی اصلاحطلبان نقش کمتری در دولت آقای روحانی داشتند. دولت باید پاسخگوی بدنهی اجتماعی خود باشد. وقتی مردم به جریان اصلاحطلبی اعتماد میکنند و به افراد لیستی رای میدهند که اصلاحطلبان تایید کردهاند، انتظار دارند در دولت یا مجلس، کاندیداها پاسخگوی مطالباتشان باشند و عملکردهایی داشته باشند که مردم باز هم به آنها اعتماد کنند.
در صورت تداوم دولت تدبیر و امید در چهار سال آینده، مدیریت و تفکر دولت دکتر روحانی در چه مسیری قرار خواهد گرفت؟
پیروزی قطعا برای آقای روحانی خواهد بود، زیرا مردم ما به آن فهم و شعور و درک رسیدهاند که در بین نامزدها، هر کدام از چه عقبهی فکریای برخوردار هستند. جریان اصولگرایی به عنوان جریانی که هشت سال ادارهی کشور را توسط آقای احمدینژاد بر عهده داشت، ورزای اصولگرا که در دولت آقای احمدینژاد بر سر کار بودند، باید پاسخگوی فعالیتهایشان باشند، ابتدا باید پیرامون درآمدهای مالی ، دکلهای گمشدهی نفتی و اختلاس های بزرگی که پیش آمد، ظهور بابک زنجانیها و بسیاری موارد دیگر به مردم پاسخ دهند و سپس کاندیدای جدید معرفی کنند. جریان اصولگرایی با رنگ و لعاب جدیدی وارد عرصهی سیاستورزی شده که به نظر من تفاوتی بین عمل آقای قالیباف و آقای رئیسی با عملکرد آقای احمدینژاد وجود ندارد. امیدوارم جریان اصولگرایی افرادی را که به مردم به عنوان کاندیدا معرفی میکند، پاسخگوی اعمال آنها باشند و بعد مدتی خود را مصون از انتخاب این کاندیدا نداند. همچنین برای منافع کوتاهمدت خود از ابزارهای دینی استفاده نکند.
ثبت دیدگاه