اندر احوالات ولایتم صومعه سرا و شهرداری معروفش

اندر احوالات ولایتم صومعه سرا و شهرداری معروفش:

قمر در عقرب و مه در جبین است

پس پیشین به از پیش پسین است

اختصاصی خبرگزاری بامردم /اکنون هر جنبنده ای – در شهرم صومعه سرا – از اتفاقات اخیری که در ساختمان شهرداری و عزل و نصب شهردارش رخ داده با خبر است. اتفاقات نه چندان خوشایندی که متاسفانه به دلیل عدم گردش آزاد اطلاعات در جامعه مدنی شهرم، همواره عادت کرده ایم بر اساس شواهد بنگاریم و حدسیاتی را ملاک قرار دهیم که ممکن است با واقعیات منافات داشته باشد و تا مادامی که حاکمیت رسانه های بی طرف و مستقل جدی گرفته نشود اوضاع همین خواهد بود که سره از ناسره اخبار غیر رسمی، به درستی تمیز داده نشود.
آنچه امروزه کالبد عمومی شهر صومعه سرا را ملتهب نموده آن نیست که چرا شهردار صومعه سرا عزل شده است بلکه عده ای به سبب نارضایتی همیشگی – که بنا به دلایل تاریخی از سازمان شهرداری ها دارند – هیچگاه به این سازمان روی خوشی نشان نمی دهند. کما آنکه ممکن است عملکرد مثبت این دستگاه اجرایی را نیز نادیده بگیرند و این نارضایتی از شهرداریها در اکثر مناطق کشورمان از جمله پایتخت – با حجم وسیعی از عملیات عمرانی – اتفاق تازه ای نیست که یک شبه ایجاد یا یک شبه مرتفع گردد. جایی که بنده نیز به عنوان یک روزنامه نگار انتقادات فراوانی به عملکرد مجموعه شهرداری شهرم داشته ام و در آینده نیزخواهم داشت.
اما با علم به این موضوع و اینکه پرداختن به ابعاد داستان فوق در این مقال کوتاه نمی گنجد به استحضار عالی مخاطبین فرهیخته می رسانم که جمع بندی آنچه روزهای اخیر در ولایتمان رخ داده به قرار زیر است:
1.زمزمه وجود زاویه بین شهردار و شورای شهر که گاهگاهی شنیده می شد و شایعاتی مبنی بر آنکه خبر سوال، استیضاح وسپس عزل شهردار توسط شورای شهر نزدیک است.
2.شورای شهر با طرح چند سوال، شهردار را مجاب به پاسخگویی به شبهاتش نمود.
3. همان طور که انتظار می رفت شورای شهر از پاسخ های ارائه شده قانع نگردید.
4.شورای شهر بر اساس اختیارات قانونی خود نامه برکناری شهردار را امضاء و مهر سرخرنگ ” عزل ” را بر آن کوبید.
در این مرحله بود که بنده نیز مقاله ای را – براساس فرضیات موجود – به رشته تحریر درآوردم و ضمن تشکر از شهردار محترم و اعضای شورای شهر، تحلیلی در این خصوص داشتم که اینک مستندات آن نیز موجود است.زمانی که با همه ی بگیر و ببندهایش شهردار برکنار شده بود و بجای ایشان سرپرست نیز تعیین گردید.
اما شواهد نشان می داد که این همه ی ماجرا نیست و آتش زیر خاکستر دوباره شعله ور خواهد شد. در همین راستا و داستان بی اطلاعی مردم از آنچه که بر آنان میگذرد سبب گردید عده ای برحسب عادت، یک کلاغ چهل کلاغ خود را از سربگیرند. یک کلاغ چهل کلاغ مرسوم در فرهنگ ما و خصوصا ولایت خودمان که علت اصلی آن بیگانه بودن بسیاری از مسئولین با رسانه هاست. رسانه های معتبر و شناسنامه داری که اطلاعات پاک و سالم، فارغ از هرگونه حب وبغض شخصی را در اختیار افکار عمومی قرار دهند تا مجاری های ناصحیح و دور هم نشینی ها فرصت عرض اندام نداشته و یک کلاغ چهل کلاغ ها لااقل تعدیل گردد.
شهردار ابقا گردید.
عجیب اما واقعی. این خبری بود که ناگهان مردم صومعه را شوکه کرد و خیلی زود در فضای مجازی دست بدست شد که کسی یا کسانی دستور به ماندگاری مجدد شهردار معزول داده اند. جایی که مردم خود را محق می دانستند امورات شهر را که به دست نمایندگان خود در شورای شهر سپرده اند، بر اساس قانون عزل و نصب شهرداران، با همین شورایی باشد که منتخبشان است و شهردار را منصوب نموده و باز براساس قانون، اختیار دارد وی را بنا بر دلایل خاص عزل نماید.
بلافاصله فضای مجازی که این روزها بسیار سریع عمل می کند اطلاعات درست و غلط موجود میان مردم را همگن نمود و همه ی شهر در یک نقطه متفق القول شدند که پس صلابت شورایی که انتخاب کرده اند کجا رفته است و جویای پاسخ این سوال مهم شدند که مگر می شود چنین آمرانه با موضوع رفتار و نظر شورای شهر نادیده گرفته شود که این توهین آشکار به رای دموکراتیک مردم است و مقام معظم رهبری نیز موکدا بر رعایت این رفتارها تاکید می نمایند. در همین فضا سازمانها و اشخاص دیگری نام برده شدند که با اعمال قدرت سبب بازگشت شهردار بوده اند که البته باز هم اصل واقعیت و پشت پرده چنین نبوده و عدم ارتباط مرتبطین موضوع با رسانه های قانونی، توانست به التهاب ایجاد شده دامن بزند.
آنچه در این گفتگوها رد و بدل گردید این بود که چرا دادگستری شهرستان باید در دعوایی دخالت کند که به نحوی به دادگاه تخلفات کارکنان دولت یا دیوان عدالت اداری مرتبط است اما واقعیت امر این است که براساس قانون، شوراها و شهرداری های محلی – که صومعه سرا هم از همین دسته محسوب می گردد – می توانند شکایات خود را نزد دادگستری ها مطرح نمایند و اگر غیر از این باشد حتما دادگستری شهرستان صومعه سرا بهتر از همه می دانست که نباید در چنین موضوعی ورود نماید. بر همین اساس شهردار آقاجانی با تنظیم شکوایه ای به دادگستری مراجعه می نمایند. جایی که در هر صورت، چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید ” پروردگار متعال هم خدای گوسفندان و هم خدای گرگهاست ” بنابراین ریاست دادگستری براساس قانون به شکایت فرد عزل شده نیز توجه می نماید و با رویت پرونده همچنین حساسیت موضوع شهرداری، حکم به ” بازگشت موقت ” شهردار به محل کار خود را صادر می کنند تا در فضایی آرامتر و فراخواندن طرفین به میز پاسخ گویی بین آنان حکمیت نمایند. بنا براین در این میان هیچ اتفاق خلاف مقرراتی رخ نداده است و به نظر می رسد قطعا موضوع شهرداری صومعه سرا آنقدر اتفاق مهمی در پیرامونمان نباشد که ریاست دادگستری قسمتی از کشور بخواهد در مورد آن خدای ناکرده خلاف مقررات عمل نماید و قطعا تشکیلات قضایی استان و کشور در این بخش بسیار قدرتمند و دارای نظارتهای عالیه بسیار سازمان یافته ای است.
آنچه در این میان حل نشده باقی مانده آن است که کارکردن شورای شهر و شهردار، قسمت بی اهمیت داستان است و آنچه دارای اهمیت بیشتری است شهر صومعه سرا با هزاران گیرو گورهای خاص خود است که باید با همیاری همین افراد مرتفع گردد و ظاهرا فضا برای انجام کار به هیچ عنوان مناسب نیست. به نظر می رسد در این اوضاع نیرویی ” فوق ایدیهم ” لازم است تا با رفع التهاب های موجود، فضا را برای طبابت امور مردمی فراهم نماید که تا خرتناق در مشکلات شهر دست و پا می زنند و بجای تولید اختلافها، دامن زدن به کدورت ها وحذف فیزیکی افراد، به خودخواهی ها و منم منم های خود پایان دهند و کمی هم به مردم و آخرت خود بیاندیشند.افراد غیر مرتبطی که با رخنه در گلوگاههای شهر و تولید و تکثیر اطلاعات کذب، صومعه سرا را به شهری تبدیل می کنند که چیزی از آن برای زندگی فرزندانمان باقی نماند و نام نیکی که از نیاکانمان به ارث مانده در حال خدشه دار شدن است و به جایی نرویم خدای ناکرده از صومعه سرایی بودنمان خجالت بکشیم که غصه شهرداری از کم اهمیت ترین این قصه هاست.
قطع به یقین گردش آزاد اطلاعات مابین ارکان شهرداری یا هر ارگان دولتی و مردم نهاد دیگر به کاهش التهابات این چنینی کمک شایانی می نماید و به هیچ عنوان منکر کم کاریهای همه جانبه ارکان این دستگاه اجرایی نیستیم اما باید بدانیم دود حاصل از این آتش های خانمانسوز تر و خشک را باهم خواهد سوزاند و کسی را مجال فرار نیست.
این قصه ادامه دارد …

قاسم خوش سیما 1395/02/27