حال آنچه این روزها بیش از پیش زجر آور است آنکه شاید شهرمان تنها شهر کشور باشد که هنوز پوستر شیرین کاری های برخی کاندیداها در کوچه هایمان ویلان و سیلان است و یا کاغذهایی که هنوز بر در و دیوار به زشتی خودنمایی می کنند.
«بامردم» | قاسم خوش سیما : شاید به جرات بتوان گفت کمتر نهاد دولتی و شبه دولتی در کشورمان وجود داشته دارد که – نسبت به میزان ماموریت های سازمانی خود – اندازه ی برخی مجامع شوراها، وظایف خود را رها کرده و به حاشیه های بزرگتر از متن گرفتار شده باشد. جایی که شاهدیم شورای اسلامی شهرهای کوچکی مانند زادگاه مادریمان صومعه سرا نیز از این قائده مستثنی نبوده و بحث ها، وقت کشی ها و حواشی پیرامون آن گاها برابر با مذاکرات ایدئولوژیکترین سازمانهای فلسفه محور جهان است. به شکلی که چنانچه دستگاهی اختراع شود که بتواند بیانیه های رسمی و غیر رسمی این روزها، صادره از سوی اعضای قدیم و جدید، انتخاب شده ها و نشده را بشمارد، بی تردید ماشین مذکور از فرط و شدت کار، در همان چند روز نخست خواهد سوخت. شورای شهری که برخی اعضای آن – مانند بسیاری از شهرهای دیگر – شاید با این مشکل نهفته روبه رو باشند که اصولا با شرح وظایف سازمانی خود آشنایی چندانی ندارند و گویا نمی دانند ماموریت آنان در درجه اول کاملا خدماتی و در مراتب بعدی فراهم نمودن بسترهای فرهنگی و اجتماعی متناسب با زندگی امروز مردم در راستای صیانت از حقوق شهروندی آنان است. وظایفی همسو با مهندسی ها و باز مهندسی های نوین که به واسطه آن، حوزه استحفاضیه شان در محدوده شهری آبادتر و زیباتر گردد، همچنین شاخص های رفاه شهری و منزلت شهروندی ارتقا یابد که در مجموع ” ضریب میل به زندگی در آن شهر ” افزایش یابد. جایی که بعضی از افراد بدون آگاهی از زیر لایه های چنین وظایف سنگینی، ندانسته خود را وارد گود انتخاب مردم می نمایند و با هر جان کندن و بعضا شائبه هایی، مثلا منتخب می شوند آنگاه در جلسه شورای اداری شهرستان و در حضور مدیران استانی از مشکلات تالاب انزلی و معظلات کنوانسیون رامسر حرف می زنند که دیگران را به خنده وا می دارد و معلوم است بنده ی خدا اصطلاحا ” در باغ نیست ” و نمی داند ایشان مسئول شهری است که دارای هزاران … و البته کنوانسیون رامسر پیشکش.
بگذریم. در همین مورد می توان اضافه نمود که از ظلم های متقابل مردم و شورای شهر نسبت به یکدیگر آن است که هم برخی شهروندان – مانند بنده – از حقوق مطالبه خواهانه خود در قبال شورا و شهرداری اطلاع درستی ندارند و هم میزان آگاهی بعضی از اعضای شورای محترم، نسبت به اوضاع مدیریت نوین شهری اندک است. به شرحی که شهروندانی مانند بنده احساسشان آن است که از اعضا باید ترسید و آنان را به حال خود رها کرد و منتخبینی نیز که شاید عقیده شان آن باشد وقتی به هر طریقی اسمشان به لیست نهایی رسیده است حجت بر آنان تمام است، حالا مردم باید از آنها هراس داشته باشند و دیگر مسئولیتی متوجه آنان نیست، جز برافراشتن پرده و بنر تبریک برای یکدیگر، برپایی سور و سات مهمانی، بگیر و ببندها و تبریکات همه جانبه ی تلگرامی و … و این میان صومعه سرا و صومعه سرایی بماند که بنده در 40 سال اخیر به همین شکل مسکوت دیده ام و اگر جایی اندک رنگ و لعابی از زیبایی به خود دیده نتیجه تلاش شخصی مردم است و بس. البته منکر اندک کارهای انجام شده نیز نیستیم که قطعا مقابل پتانسیل های این قسمت از زمین، آنهم در یکی از مستعد ترین جلگه های جهان بسیار اندک است. ولایتی مملو از داشته های بی پایان که هنوز سوغات بارز شهر صومعه سرا، کلوچه فومن است که بی تردید فراهم سازی چنین بسترهای درآمدزا و فرهنگی بر عهده ی شهرداری است که فرصت پرداختن به موضوع در این مقاله وجود ندارد.
اما حال که انتخابات با هر کم و کیفی به پایان رسید گویی شهروندان و شورا دیگر هیچ مسئولیتی در قبال یکدیگر ندارند. گویا باز هم قرار است در اولین جلسه ی شورای جدید، شهردار برگزیده شود و باز همان کهنه قصه ی تکراری تنگ و گشاد کردن میادین شهر، غافل از آنکه میدان دید برنامه ریزان شهری می بایست بسیار فراتر از اینها باشد. به عبارتی نگرانی آن است که شهرمان به دلیل آنچه آنرا کم توانی دربرخی از شاخص های مدیریت شهری می نامیم از انباشت مشکلات دیگرتر و قدیمی تر رنج می برد که ناگزریم تااطلاع ثانوی چماق بازکردن پنجره های جدید در مدیریت این شهر را پنهان کنیم. شهری که دور تا دور آن به فاصله 500 متری از مرکز، دارای معضل حاشیه نشینی است و صدها مشکل ابتدایی دیگر مانند سد معبر، بافت فرسوده، مسیرهای تردد شهری، افسردگی فضای سبز شهری،عدم وجود فضای فرهنگی و تماشاخانه ها، عدم وجود مراکز مناسب جهت پوشش دادن به اوقات فراغت مردم در تابستان پیش رو و هزار درد بی درمان دیگر که در کنار کثیفی کوچه ها نمی دانیم به کدامیک از آنها بپردازیم و باز هم گشایش پنجره های جدید در مدیریت شهری را به کناری می گذاریم.
حال آنچه این روزها بیش از پیش زجر آور است آنکه شاید شهرمان تنها شهر کشور باشد که هنوز پوستر شیرین کاری های برخی کاندیداها در کوچه هایمان ویلان و سیلان است و یا کاغذهایی که هنوز بر در و دیوار به زشتی خودنمایی می کنند. بادهای بهاری که صبحگاهان پوسترها را به همراه سایر زباله های سبک وزن به درز و دالان های موجود هدایت می کنند و عصرهای خرداد جز ” بی سرزمین تر از باد ” پدیده دیگری وجود ندارد که دوباره همان کاغذها را از جنوب به شمال کوچه ها بازگرداند و البته ابر وباد و مه و خورشید و فلک، اندک اندک از تعداد کاغذهای حاوی شعارهای سبک وزن، لبخندها و وعده های داخل آن می کاهند اما انگار نه انگار در زندگی امروز انسانها، متولی به نام شهرداری پیش بینی شده است که از ابتدایی ترین وظایفش، روفیدن همین کاغذهاست اما دوستان مشغول رایزنی ها و سیاسی کاری های بی پایان خودند و البته پایانی برای آن متصور نیستیم. کوچه های گر گرفته ی شهری که همچنان با انبوهی از زباله های ریز و درشت به حال خود رها شده اند و غافل از آنکه یکبار در سال هم نشده صدای ” ش ش ش” کشیدن جاروی بلند پاکبان نارنجی پوش بر تن کوچه های ناهموار شهر شنیده شود و اینجاست که بیم آن داریم چطور از شهرداریی که بنا به هر دلیلی از تمیز کردن کوچه ها سرباز می زند و کم توان است انتظار توسعه ی پایدار شهری داشته باشیم.جایی که حتی منتخبین محترم نیز همتی ننمودند تا در یک حرکت نمادین لااقل عکس های خود را از زیر پای رهگذران تماشاخانه ی زندگی جمع آوری نمایند و بدانند که حرکات آنان در حافظه مردم ثبت می شود و البته مردم گوششان از شعار های یکبار مصرف پر است و می دانستند چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.
در ادامه دو سوال استراتژیک آن است:
2.آیا کسی قبل، حین ویا پس از انتخابات، وظایف شوراها را به طور کامل مطالعه کرده است؟
1.چنانچه کسی دارای وجدان اجتماعی باشد و پس از خوانش وظایف، خود را عاجز از انجام مسئولیتهای گسترده ی آن بداند از اقدام خود منصرف خواهد شد؟
در ادامه نگاهی به خیابان امام حسین (ع) شهر صومعه سرا (شهرک زیبا شهر) واقع درضلع جنوبی دبیرستان نمونه دولتی دخترانه، گویای بسیاری از این واقعیت هاست. جایی که شهرداری در اواخر سال گذشته اقدام به بازسازی سنگ فرش پیاده روی آن قسمت از معابر نمود، غافل از آنکه پس از اتمام کار پیمانکار، حتی یکبار هم که شده کسی بیاید و آستینی برای پاکیزگی موزایک های تازه نصب شده بالا بزند و اضافات سیمان جا مانده روی آنها را تمیزه و پاکیزه نماید و باز حتی نظارت های عمرانی نیز به شکلی نبوده است که این وظیفه ی پیمانکار مربوطه را از او مطالبه نمایند که نشان می دهد صیانت از دارایی های مردم و مبحث مهندسی نگهداشت ابنیه چه جایگاهی جز حرف دارد و اینجا نیز همه چیز به باد و باران و قضا و قدر الهی سپرده شده است و این نمونه ای بسیار کوچک است.
در پایان حتما کسانی نیز در بدنه ی همه ی ادوار شوراهای شهرمان – حتی دوره اخیر – وجود داشته و دارند که بی حاشیه و با اطلاعات دقیق مشغول انجام وظایف خویشند اما سخن ما با کسانی است که در همیشه ی تاریخ این شهر با رنگ عوض کردن های همیشگی در خدمت عمران و آبادی این روستای بزرگ نبوده اند و تنها با اشغال کرسی های تصمیم گیری، چهار سال بر چهارسال های تکراری گذشته می افزایند و البته آنچه تاریخ در خصوص این روزها خواهد نگاشت آن است که هزینه ای که در قبال گذر این برهه ازعمرمان می پردازیم، تنها پاداش و یا تاوان دانایی های خودمان است و جمله طلایی آنکه آنچه سئول، شیراز و صومعه سرا را از هم جدا می کند تنها تفاوت توانایی های مدیران آن از قدیم الایام تاکنون بوده است و این قیاس مع الفارغ نیست و خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.
پایگاه خبری تحلیلی با مردم :انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ثبت دیدگاه