آسیبشناسی یک پدیده اینستاگرامی: تتلو!
روزانه در دنیا حرف بیاهمیت زیاد زده میشود و خبرهای بیاهمیت فراوانی به وجود میآید. باور کنید بنده خودم هم ترجیح میدهم در مورد «انقراض نسل اورانگوتانهای چشمآبی در جنگل آمازون»، «پیرزنی که در سن 79 سالگی برای سومین بار 6 قلو زایید»، «کلکل اینستاگرامی وحید خزایی با شازده سیرین» و حتی «ماجرای طلاق هومن سیدی و آزاده صمدی از زبان نیوشا ضیغمی» مطلب بنویسم، ولی یک متن کامل را به اظهارنظرها و پستهای تلگرامی و اینستاگرامی کسی مثل امیرتتلو اختصاص ندهم. با این وجود متاسفانه گاهی از کنار بعضی حرفها نمیشود به این راحتی گذشت. امیر تتلو که بدون شک استاد بلامنازع H.Z.G.M«هم زدنِ گند مسائل» در اینستاگرام است، اخیرا در مورد قتل آتنا (دختر هفت ساله پارسآبادی) اظهارنظری کرده بود که خلاصه ایرج ملکیانهاش میشد: «اگر آتنا پوشش مناسب داشت، کار به اینجا نمیکشید».
بنده یک خواهرزاده 9ساله دارم که وقتی به او میگوییم «انگشت توی مماغت نکن» او میزان فرورفتگی انگشتش را از یک بند به سه بند انگشت افزایش میدهد و اگر باز هم به او تذکر بدهیم، این بار تا مچ دستش را توی دماغش میکند و ما هم از ترس پاره شدن پرههای بینیاش مجبور به عقبنشینی میشویم. سیستم شخصیتی تتلو هم یک همچین حالتی دارد که با دیدن واکنشهای منفی، بیشتر تحریک میشود و هوس لجبازی به سرش میزند. جوری که انگار موبایلش را داده دست کودکِ درونش، کودکی درونی که فکر کنم کنترل بیرونش را هم به دست گرفته است! اما چیزی که این وسط برای من جای سوال دارد این است که حالا حرف مردم شاید برای آقای #قهرمان اهمیت نداشته باشد، واقعا بین این همه دوست و رفیق که از بدنساز گرفته تا آرایشگر و تتوزن و فوتبالیست و آهنگساز و تنظیمکننده بینشان هست، یک رفیق درست و حسابی پیدا نمیشود که به این بشر یک تذکر دوستانه بدهد؟ بنده یک سال پیش که صفحه اینستاگرامم چیزی حدود پنجهزار فالوئر داشت، رفتم شمال و یک عکس با رکابی توی صفحهام منتشر کردم. اینقدر دوست و رفیقهای مختلفم پیام دادند که «زشته برش دار»، «از تو بعیده!»، «تو یه شخصیت فرهنگی هستی این چه عکسیه گذاشتی داداش» و امثالهم که من اولش فکر کردم لابد این رکابی سوراخ بود، پاره بوده یا بالارفته بوده و شکمی، نافی چیزیمان افتاده بیرون که اینقدر پیامهای دلسوزانه از جانب آشناها برایم میآید. آن وقت مگر میشود چهارمیلیون دنبالکننده داشته باشی ولی یک رفیق به درد بخور و صادق کنارت نباشد که هر ازگاهی به تو تذکر بدهد: «داداش بهنظرم این پُستت رو بردار!». نمیدانم وا…، شاید اینکه از قدیم گفتهاند «کور کور رو پیدا میکنه و آبگندیده گودال رو» همین باشد!
احمدرضا کاظمی
ثبت دیدگاه